نظرات hamid368

تصویر hamid368 hamid368 08 فرو, 1394 از خانم مورد علاقه م جدا شم؟

اینم بگم من دنبال دوستی نبودم دوست عزیز و گرامی و محترم. من همین الانشم با تمام مشکلات سربازی و .. بازم قصد ازدواج دارم . مشکل من سر این چیزا نیست خیلی. چون به هرحال این خانومم نبودن من باز داشتم به ازدواج فکر میکردم و چون ایشونو مناسب دیدم به قصد ازدواج وارد شدیم. که اصلا نه حوصله ی توضیح کل ماجرا رو دارم نه میشه توضیح داد اون همه رو. ولی خوب این مدت یه سری مشکلا ت جدی پیش اومد متاسفانه.
به هرحال من دیگه بحث رو ادامه نمیدم چرا که باید یه طومار بنویسم شرح ماجرا بدم اونوقت اگه یه مشاور درست باشه میفهمه که من سزاواره این همه سرزنش نیستم. همونطور که مشاور خوب رفتم و راهی که مطرح شد رو پیشنهاد دادن. چرا که ایشون در جریان همه چیز قرار گرفتن ولی شماها رو نمیتونم در جریان قرار بدم برای همین فقط یه توضیح کوچیک دادم و خواهش کردم نرین سراغ فرع. بگین حتی اگه اشتباه از من بوده الان برای حل مشکل چی کنم. که متاسفانه...........
تو سایتای دیگه همین سوال اونموقع مطرح شد جوابای خوب و ارومی گرفتم نمیدونم این سایت و کاربراش چرا اینقدر تندروی میکنن و به جای حل مشکل دنبال کوبیدن پرسشگرن!من اینجا دنبال تایید نبودم دنبال راه حل بودم

تصویر hamid368 hamid368 08 فرو, 1394 از خانم مورد علاقه م جدا شم؟

دوست عزیز تندروی گرامی الان مدتهاست از این تاپیک میگذره و همینجوری اتفاقی به این سایت برگشتم و نتونستم جوابتونو ندم. خیلی تندرو هستید متاسفانه. عزیزجان تو همین سایت گفته شده بارها که مشکل سربازی و ... رو نمیشه عامل اصلی برای ازدواج نکردن دونست؟من چون این مشکلات رو دارم حق ازدواج، عقد یا حداقل نامزدی ندارم؟؟؟ مدرکم اونقدر بالا هست که مطمئنم از اینده م. ولی الان در حال حاضر تازه درسم تموم شده و مشکل سربازی قاعدتا دلیلیه به مشکل کار نکردن من. با این حالم باز تا اونجا که تونستم کار کردم اونم از ساعت 8صبح تا 2شب؟تا حالا همچین چیزی شنیدی ؟تا 2شب. پس عزیز جان من به خودم از این لحاظ اطمینان داشتم. شما میگی اگه دختر خوبی پیدا کردم ازدواج نکنم؟ باشه به گفته ی شما عمل میکنم و طی این چند سال اینده یعنی حدود حداقل 5سال ازدواج نمیکنم تا پشتم محکم شه بعد ازدواج میکنم. اونووقت میگم اگه گناهی کردم یه دوستی بود منو با حرفاش از ازدواج سرد کرد. من نمیفهمم مثلا تو جامعه ی اسلامیم هستی!!!! از اونور میگن نگران نباشین برین ازدواج کنین از اینور اینجوری میگن تو که این مشکلو داشتی بیخود کردی رفتی جلو!!!
اره دوست عزیز من از اول قصدم از دواج بود. از همون اول از همون ساعت اول از همون دقیقه های اول نشستم براشون گفتم این وضعیت منه. تک به تک رو براشون توضیح دقیق و کامل دادم. شما به چه حقی منو محکوم کردین به اینکه من صادق نبودم تو بیان مشکلات؟؟؟ ما همدیگه رو برای ازدواج مناسب دیدیم و خانوم چون از من و همه شرایط مثبتی که داشتم خوششون اومد گفتن حاضرن با من ازدواج کنن و از همه ی خواستگاراشون تا الان بهتر بودم. حتی با وجود مشکلاتم. این پذیرفته شد و این رابطه شکل گرفت. حتی مادر ایشون کاملا در جریان بودن. پس مخفیانه هم نبود. منتها متاسفانه به دلیل سن ایشون مشکلات زیاد شدن مثلا اینکه خانواده اینو میگن که اگه بری سربازی بیای این دختر 31سالشه. منو از ازدواج منع نمیکنن میگن میتونی دختر 20ساله بگیری چرا که بری بیای نهایتا 23 سالشه ولی ایشون 31ساله میشن! دلایل منطقیه با کدومش مخالف شم. و خیلی چیزای دیگه که الان مجال گفتنش نیست. و چون نیست افراد تندر ویی مثل شما که سعی به تخریب طرف دارن شروع میکنن به تیکه انداختن و برخورد تند و ...! مثلا متن طولانیه قبلیتونم نخوندم.
در ضمن اینم بگم که کاملا عاقلانه جلو رفتم تو این یه ماه و الان اون خانوم چند تا خواستگار دارن و دارن عاقلانه بهشون فکر میکنن و از تصمیم منم خبر ندارن که قراره تو این مدت تا وضعیت سربازیم مشخص شه که احتالا امریه شم و کنارش کار پیدا کنم یعنی حدودا 6ماه اینده همه چی اوکی شه سعی کنم با پدر مادر صحبت کنم و این بار با دست پر و رضایت خانواده به عنوان یه خواستگار جلو برم. اینجوری هم دخترخانوم طی این مدت موقعیتاشونو از دست نمیدن و ممکنه قسمت و خوشبختیشون با کس دیگه باشه هم اینکه من بدون دعوا و مشکل میتونم طی یه مدت حتی یک ساله با حرف زدن اروم مادر پدرو راضی کنم که اگه راضی نشدن بی احترامی به اونا نشه و اگه شدن عزت دختر خانوم حفظ بشه. نه اینکه دختر خانوم با من باشه استرسای من اذیتشون کنه درگیری پیدا کنم با خانواده تحت فشار و .......!! شما هم لطفا سعی کنید از تندرو بودنتون کم کنید. یه متن نوشتین در حد پایان نامه ی ارشد همش تندروی . بله که من برای نصیحت نیومده بودم. من اشتباهی که کرده بودم رو اومدم از طریق یه مشاور راه حلی پیدا کنم. اشتباه کردم باید بشینم سرزنشای افرادی مثل شما رو هم بشنوم؟یا به جاش بگردم راه درستو پیدا کنم و از اسیب بیشتر جلوگیری کنم؟؟؟ واقعا دیگه قصد پست و کامنت گذاشتن ا برگشتن به این سایتو نداشتم خیلی اتفاقی رد شدم دیدم نخیر همچنان سرزنش به جای ارائه راهکار ادامه داره اونم در حد طومار نویسی.چرا گفتم سرزنش نکنین چون خیلی چیزا هست که باید توضیح داده بشه و نمیشه اینجا توضیح داد برای همین گفتم توضیح نمیدم در نتیجه شماها هم نرین به حاشیه و سرزنش کنین به جاش به اصل موضوع بپردازین که متاسفانه شروع شد همه سوال منو فراموش کردن گیر دادن به توضیح ناقص من در مورد یه سال!!!!!!!شما تو این سه سال بودین؟من بیام این همه رو توضیح بدم؟؟؟نمیشه که. پسس حالا از این پست که گذشت ولی لطفا از این به بعد سوال پرسشگرو جواب بدین یا نمیتونین بذارین مشاوران کارکشته جواب بدن و بحثو به حاشیه نبرین..ممنون

تصویر hamid368 hamid368 05 اسف, 1393 از خانم مورد علاقه م جدا شم؟

تجربه ی شما خیلی میتونه کمکم کنه. به نظرتون من باید پای همون مخالفتی که خانواده دارن بمونم؟یعنی شما هم دوست داشتین اون اقا میموند پای مخالفت و به هر زوری بود راضی میکرد خانواده رو  ؟ یا الان که مثل شما زمان  اشنایی به 2--3سال نکشیده و اومدن خانواده و احتمالا ابراز مخالفت تو جلسه ی خواستگاری و ... رخ نداده تموم شه بهتره؟؟؟ 

تصویر hamid368 hamid368 04 اسف, 1393 از خانم مورد علاقه م جدا شم؟

با تشکر از افرادی مثل شما که به اصل موضوع میپردازن نه دنبال توهینن نه سرزنش و نه تخریب کسی که توی یه مشکلی گیر کرده یا سر دوراهیه. مرسی از شعور شما خواهر محترم...

تصویر hamid368 hamid368 04 اسف, 1393 از خانم مورد علاقه م جدا شم؟

من به شعور مخاطب توهین نکردم. ولی مخاطب رو دو دسته کردم یکی اونهایین که مثل مشاور سایت یا خانوم یاسمین زهرا خیلی با ارامش مشکل طرف رو در نظر میگیرن و توضیحات لازم میدن. یکی اون دسته ای که دنبال ایراد گرفتن از مردم هستن و سرزنش و ...! اصلا بقیه چطوری خودشون رو در اون حدی میدونن که وقتی از ززندگی طرف هیچی به طور کامل نمیدن و نویسنده هم ازشون میخواد فقط در مورد یه موضوع خاص توضیح بدن برن سراغ همون سرزنش کردن!! کی اون دسته رو در اون حد قرار داده که به سرزنش بپردازن؟؟؟ من گفتم سر دوراهی قرار گرفتم نمیدونم کدوم راه درسته! و پاسخ های کارشناسانه در مورد انتخاب راه درست خواستم نه سرزنش. مردم جوری برخورد میکنن انگار خودشوت نعوذ بالله معصومن و اصلا در مقامی هستن به سرزنش مردم بپردازن!!!! یه سوال پرسیده شده با یه سری توضیحات ابتدایی و هدف رسیدن به تصمیم عاقلانه در این برهه بوده با وجود تمام مشکلات و اشتباهات!! تو هر پستی میری میبینی یه سری منطقی توضیح دادن یه سری فقط سرزنش کردن!! اینو یاد بگیریم بد نیست!

صفحه‌ها

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 6