بنظر من صرف نظر از مضرات این روابط راه خوبیه برای آشنا شدن باهمدیگه
اما متاسفانه آسیبایی که داره بیشتر بخاطر محدود بودن دختر پسرا ایجاد میشه مثلا یه پسر دختر ندیده که عاشق یه دختری بشه و بخواد باهاش رابطه داشته باشه حتما آسیبهایی وارد خواهد کرد یا بالعکس . از طرفی شرایط ازدواج خیلی سخت شده و کسی که واقعا حس نیاز داره به ازدواج گاهی مجبور میشه رو بیاره به این رابطه ها که باعث میشه طرف منطقو بذاره کنار یه مشکل دیگه این که تو جامعه ما دخترا اکثرا ساده و پاکبازن و اکثر پسرا هم فقط دنبال منافع خودشون و حتی گاهی سواستفاده از طرف مقابلن(البته به کسی برنخوره ها نظر شخصیمه البته ک استثنا همیشه وجود داره) در واقع بخاطر محدودیت هایی که هست این رابطه ها اصل معنی خودشون رو از دست دادن و افراد فقط برای پر کردن خلاهای زندگیشون وارد این روابط میشن
اما اگه کسی از خودش اطمینان داشته باشه و هدفشو از این رابطه بشناسه بنظر من میتونه یه ارتباط خوب برقرار کنه به شرطی که حواسش هم جمع باشه:-)
با دم زدن در هوای گذشته
و نگرانیه فرداهای نیامده
زندگی را مگذار از لابهلای انگشتانت فرو لغزد
رویاهایت را فرو مگذار
که بی آنان زندگی را امیدی نیست
م بی امید زندگی را آهنگی نیست
بنظر من بیست سالگی واسه ازدواج خصوصا برای پسرا یه کم زوده شاید اگه بتونی یه مدت دندون رو جیگر بذاری این احساس نیاز فروکش میکنه چون بیشتر اقتضای سن همچین نیازیو به آدم القا میکنه
فک کنم هروقت شرایط ازدواج داشتی به حرف دلت گوش کنی بهتر باشه
چون الکی که نیست بحث یه زندگی کاملا مستقله!
بنظر من صرف نظر از مضرات این روابط راه خوبیه برای آشنا شدن باهمدیگه
اما متاسفانه آسیبایی که داره بیشتر بخاطر محدود بودن دختر پسرا ایجاد میشه مثلا یه پسر دختر ندیده که عاشق یه دختری بشه و بخواد باهاش رابطه داشته باشه حتما آسیبهایی وارد خواهد کرد یا بالعکس . از طرفی شرایط ازدواج خیلی سخت شده و کسی که واقعا حس نیاز داره به ازدواج گاهی مجبور میشه رو بیاره به این رابطه ها که باعث میشه طرف منطقو بذاره کنار یه مشکل دیگه این که تو جامعه ما دخترا اکثرا ساده و پاکبازن و اکثر پسرا هم فقط دنبال منافع خودشون و حتی گاهی سواستفاده از طرف مقابلن(البته به کسی برنخوره ها نظر شخصیمه البته ک استثنا همیشه وجود داره) در واقع بخاطر محدودیت هایی که هست این رابطه ها اصل معنی خودشون رو از دست دادن و افراد فقط برای پر کردن خلاهای زندگیشون وارد این روابط میشن
اما اگه کسی از خودش اطمینان داشته باشه و هدفشو از این رابطه بشناسه بنظر من میتونه یه ارتباط خوب برقرار کنه به شرطی که حواسش هم جمع باشه:-)
با دم زدن در هوای گذشته
و نگرانیه فرداهای نیامده
زندگی را مگذار از لابهلای انگشتانت فرو لغزد
رویاهایت را فرو مگذار
که بی آنان زندگی را امیدی نیست
م بی امید زندگی را آهنگی نیست
بنظر من بیست سالگی واسه ازدواج خصوصا برای پسرا یه کم زوده شاید اگه بتونی یه مدت دندون رو جیگر بذاری این احساس نیاز فروکش میکنه چون بیشتر اقتضای سن همچین نیازیو به آدم القا میکنه
فک کنم هروقت شرایط ازدواج داشتی به حرف دلت گوش کنی بهتر باشه
چون الکی که نیست بحث یه زندگی کاملا مستقله!
ممنونم م از همگی
کمکم کردید واقعا
از بس با خودم فکر کردم که دیگه نمیتونستم تصمیم بگیرم ولی تونستم جمع بندی کنم دیگه
موفق باشید همگی
سلام مروارید جان بله منم کم کم به همین نتیجه رسیدم زیاد احساساتی بودنم خوب نیست؛) مرسی
صفحهها