مبعث رسول اكرم

22:59 - 1396/05/10

بخوان به نام پررودگارت که آفرید. او انسان را از خون بسته. بخوان به نام پروردگارت که گرامی‌تر و بزرگ‌تر است. خدایی که نوشتن آفرید. به انسان آموخت آنچه را که نمی‌دانست. فرشته وحی به او فرمان خواندن داد ولی حضرت بیان داشت خواندن نمی‌دانم. اما بار دیگر‌‌ همان جمله را شنید، فرمود: «من امی و درس نخوانده‌ام» و شنید: «بخوان»، این بار روح‌الأمین او را سخت فشرد و محمد (صلی الله علیه و آله) دریافت که این بار می‌تواند و بدین ترتیب جبرئیل مأموریت خویش را به انجام رساند.

مبعث رسول اكرم

مبعث رسول اكرم

محمد امین (صلی الله علیه و آله) قبل از شب ۲۷ رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نیاز پرداخت و در عالم خواب رؤیاهایی می‌دید راستین و برابر پروردگار بزرگش برای پذیرش وحی به‌تدریج آماده می‌شد. 
در عالم واقع روح الأمین، جبرئل بزرگ، فرشته وحی مأمور شد آیاتی از قرآن را بر او بخواند و او را به مقام پیامبری مفتخر سازد. محمد (صلی الله علیه و آله) در این هنگام چهل ساله بود. تنهایی و توجه خاص او در غار حالتی غریب در او ایجاد می‌نمود. حالتی وصف‌ناشدنی، ترس و ابهام از یک طرف و شعف و سبک بالی از سوی دیگر و به‌ناگاه در شبی از این لیالی پر قدر فرشته وحی به یک‌باره بر او نازل گردید با این پیام: «اقرأ باسم ربک الذی خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ و ربک الاکرم. الذی علم بالقلم. علم الانسان ما لم یعلم» [۱] ؛ بخوان به نام پررودگارت که آفرید. او انسان را از خون بسته. بخوان به نام پروردگارت که گرامی‌تر و بزرگ‌تر است. خدایی که نوشتن آفرید. به انسان آموخت آنچه را که نمی‌دانست. 
فرشته وحی به او فرمان خواندن داد ولی حضرت بیان داشت خواندن نمی‌دانم. اما بار دیگر‌‌‌ همان جمله را شنید، فرمود: «من امّی و درس نخوانده‌ام» و شنید: «بخوان»، این بار روح‌الأمین او را سخت فشرد و محمد (صلی الله علیه و آله) دریافت که این‌بار می‌تواند و بدین ترتیب جبرئیل مأموریت خویش را به انجام رساند. 
آن حضرت از کوه پایین آمد و به خانه همسر مهربانش خدیجه شد. واقعه عجیبی را که بر او گذشته بود با وی در میان گذاشت. او را دلداری داد و گفت: «بدان که خداوند مهربان هرگز به تو که با خانواده‌ات مهربان هستی و از ستمدیدگان و محرومان دستگیری می‌کنی بد نخواهد کرد و تو را تنها نمی‌گذارد». او دانست که مأموریت بزرگ شویش آغاز شده است. حضرت فرمود: «مرا بپوشان تا لختی بیاسایم، خدیجه چنین نمود و محمد (صلی الله علیه و آله) به خوابی آرام فرو رفت». 
خدیجه به منزل عموزاده‌اش «ورقة ابن نوفل» که از دانایان عرب بود در آمد و شرح ماوقع را بیان داشت ورقه اظهار داشت که پروردگار بزرگ برای شویت مأموریتی بس عظیم قرار داده و اراده خداوند بر رسالت محمد قرار گرفته است و او‌‌‌ همان آخرین پیامبر موعود است. 
بدین ترتیب پیامبر رحمت در سن ۴۰ سالگی برای نجات و سعادت ابناء بشر به مقام نبوت رسید. او آمد تا برای همه آدمیان الگویی باشد نمونه، تا رسم چگونه زیستن را به آنان بیاموزد و راه هدایت را به انسان‌ها بنمایاند. 
آری محمد امین، پیامبر رحمت و ختم مرسلین برای هدایت و سعادت ما آمد. 
«ان فی رسول الله اسوة حسنة» آیه قرآن می‌فرماید که روش زندگی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) برای شما مسلمانان اسوه و نمونه است یعنی ما مسلمانان به زندگی پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله) باید اقتدا کنیم که بهترین نوع زندگی در میان انسان‌ها می‌باشد؛ حال روایتی که از حضرت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) وارد شده است و در آن نکاتی در مورد چگونه زیستن بیان شده است را بیان می‌کنیم: 
جبرئیل روزی خدمت پیامبر (صلی الله علیه و آله) آمده و عرض کرد: ‌ای پیامبر خدا! خداوند مرا با هدیه‌ای نزد تو فرستاده و این‌چنین هدیه‌ای به هیچ کس قبل از شما عطا نشده است. 
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: این هدیه چیست؟ جبرئیل گفت: صبر، و نیکو تر از صبر! 
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: بهتر از صبر چیست؟ جبرئیل گفت: رضا، و بهتر از آن! 
پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسید بهتر از رضا چیست؟ جبرئیل گفت زهد و بهتر از زهد! 
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود بهتر از زهد چیست؟ جبرئیل گفت: اخلاص و بهتر از آن! 
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: آن چیست؟ جبرئیل گفت: یقین، و نیکو‌تر از آن! 
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمودند: پرسیدم بهتر از یقین چیست؟ جبرئیل عرض کرد: همانا نردبان یقین، توکل بر خداست! 
پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: جبرئیل! تفسیر صبر، چیست؟ 
جبرئیل گفت: اینکه انسان در سختی‌ها صبر نماید، همان‌گونه که هنگام شادی صبر می‌کند و هنگام فقر و نیاز صبرکند، همانگونه که هنگام ثروتمندی و بی‌نیازی صبر می‌نماید و هنگام گرفتاری و بلا آنچنان صبر نماید که هنگام سلامتی و عافیت صبر می‌نماید و نزد بندگان خدا از احوال خویش و بلاهایی که به او رسیده شکایت ننماید. 
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: پرسیدم قناعت چیست؟ 
جبرئیل گفت: قناعت یعنی اینکه شخص قانع به آن چیزی که از دنیا به او رسیده قناعت می‌کند و در مقابل عطای اندک تشکر می‌نماید. 
پیامبر (صلی الله علیه و آله) پرسید: تفسیر رضا چیست؟ 
جبرئیل گفت: هرکس که از آقای خود رضایت داشته باشد، بر او خشم و غضب نمی‌گیرد، چه از نعمت‌های دنیا به او رسیده باشد و یا نرسیده باشد و به اطاعت کم خود راضی نمی‌شود. 
پیامبر (صلی الله علیه و آله) – گفتم: ‌ای جبرئیل! تفسیر زهد چیست؟ 
جبرئیل (علیه السلام) گفت: زاهد کسی است که دوست دارد کسی را که خالقش را دوست دارد و دشمن است با کسی که با خالقش دشمن است و نسبت به حلال دنیا محتاط بوده و از آن دوری می‌کند و توجهی به حرام دنیا ندارد؛ چرا که در حلال دنیا حساب و در حرامش عقاب است. [2]

 

۱- سوره علق، 5-1
2- سنن النبی، ص ۶۳

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****