چکیده: آیات قرآن، اخبار و حوادث عصر رسول خدا (صلیاللهعلیهوآله)، و معرفی اشخاص و جریانها را به گونهای گزارش کرده تا حساسیت خاصی جهت تحریف و از بین بردن قرآن به وجود نیاید.
نکته قابل توجهی که باید به آن اهمیت داد این است که، با توجّه به این موضوع که امامت از جمله مسائل اعتقادی است، چرا در آیات قرآن به ویژه «آیه تبلیغ» نام امیرالمومنین(علیهالسلام) وارد نشده، بلکه تنها تعبیر اجمالی «ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ» به چشم میخورد و میفرماید: «يا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَ إِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بَلَّغْتَ رِسالَتَهُ وَ اللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكافِرِينَ [مائده/67] ای پيامبر، آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان، اگر چنين نکنی امر رسالت او را ادا نکردهای خدا تو را از مردم حفظ میکند، که خدا مردم کافر را هدايت نمیکند».
در پاسخ به اینکه چرا نام امیرالمومنین(علیهالسلام) در این آیه نیامده، میتوان گفت که این اشکال برای کسانی است که نسبت به روش قرآن در طرح مباحث گوناگون اعتقادی، اجتماعی، تاریخی، و ... بدون اطلاع بوده، علاوه بر آن، آیات قرآن را جدا از شرایط تاریخی عصر نزول، اسباب نزول آیات و نیز قرائن متصله و منفصله تفسیری، مورد توجّه و احیاناً تفسیر قرار میدهند.
امّا اگر به روش قرآن در طرح بسیاری از مطالب خود به شکل اجمالی توجّه شود و مبنای قرآن جهت روشن کردن مطالب اجمالی مدّ نظر قرار گیرد، اشکال یاد شده دفع و مشخص میشود که حقایق قرآن برای طالبان حقیقت به شکل کاملًا مطلوب بیان شده است.
به عبارت دیگر کافی است که دو مطلب به شرح زیر مورد توجّه مخاطبان آیات الهی واقع شود:
الف) قرآن کریم در بسیاری از زمینهها از جمله: زمینههای اعتقادی، اجتماعی، تاریخی و احکام عبادی به نحو اجمال سخن رانده است.
ب) طبق نصّ قرآن، خداوند میفرماید: «وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَلِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ [نحل/44] (ای رسول ما) این ذکر (قرآن) را بر تو فرستادیم تا برای مردم آنچه نازل شده تبیین نمایی». و نیز در جای دیگر می فرماید: « يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ [جمعه/2] و کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده رسولی از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان کتاب قرآن و حکمت میآموزد» در اینجا رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) مأمور به تبیین حقایق قرآن برای مردم است. و میدانیم که رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) نیز جهت امتثال امر پروردگار با دو روش قولی و فعلی به تبیین همه آیات قرآن اقدام نموده است.[1]
حال باید گفت، اگر قرار باشد که سنن قولی و فعلی رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله)، در زمینه آیاتی چون: «وَأَقِيمُواْ الصَّلاَةَ وَآتُواْ الزَّكَاةَ [بقره/43]» یا « وَأَتِمُّوا الْحَجَّ وَالْعُمْرَةَ لِلَّهِ [بقره/196]» حجّت واقع شده و مسلمانان اقامه نماز، پرداخت زکات و برگزاری حج و عمره خود را بر اساس آن تنظیم کنند، چرا قول و فعل حضرت در تعیین مصادیق اهل بیت در آیه تطهیر تبیین مفاد «ما أُنْزِلَ إِلَیْکَ» در آیه تبلیغ مورد توجّه قرار نگیرد؟
آیا میتوان حجّیت قول و فعل رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) را تنها محدود به آیات معیّنی از قرآن دانست؟ یا آنکه احادیث وارده در زمینه رفتار رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) پیرامون آیات تبلیغ، اولواالامر، تطهیر و ... از قوّت و شهرت کمتری برخوردار است؟ که هرگز چنین نیست.
البته میتوان به مصلحت دیگری جهت عدم ذکر نام امامان در آیات قرآن اشاره کرد. از جمله آنکه، آیات قرآن، اخبار و حوادث عصر رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) و معرفی اشخاص و جریانها را به گونهای گزارش کرده تا حساسیت خاصی جهت تحریف و از بین بردن قرآن به وجود نیاید و همین موضوع یکی از دلایل عدم ذکر اسامی شخصیتهای متعالی و در نقطه مقابل شخصیتهای مذموم از منافقان و جز آن است.
ضمناً روش قرآن در بیان مسائل اجتماعی، تأکید بر طرح اوصاف و ویژگیهای افراد و جریانهای مؤثر است تا معرفی صریح اشخاص و مصادیق هر جریان. و از این جهت این فرصت را برای مخاطبان خود فراهم میآورد که به تطبیق آن ویژگیها بر خود اقدام کنند. به عنوان نمونه در شرایطی که بر اساس تفاسیر معتبر، مصادیق ابرار در سوره دهر یا انسان، امیرالمومنین و فاطمه(علیهمالسلام) هستند.[2]
همچنین با بیان ویژگیهای این نیکوکاران این امکان وجود دارد که هر کس بتواند به روش آنان تأسی کرده و به تدریج در مصادیق ابرار قرار گیرد.
جریان انتخاب امیرالمومنین(علیهالسلام) از طرف خداوند متعال به عنوان ولی و سرپرست مردم بعد از پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) که مفاد آیه تبلیغ است، بدین شرح است:
وقتی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) از حجة الوداع باز میگشت و به غدیرخم رسید، وقت نماز ظهر جبرئیل نازل شد و فرمان خداوند را با آیه 67 سوره مائده ابلاغ نمود که، ولایت امیرالمومنین علی (علیهالسلام) را بیان نماید و او را تنها شاخص و جانشین بعد از خویش قرار دهد.
رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) از نیرنگ برخی اصحاب نگران بود و این نگرانی را با جبرئیل در میان گذاشت. جبرئیل رفت و پس از مدتی بازگشت و این آیه ابلاغ را نازل نمود. رسول الله(صلیاللهعلیهوآله) با نگرانی و اضطراب دستور دادند تا محل زیر درختان را پاک کنند و سایبانی قرار دهند و با مسلمانان نماز جماعت برقرار نمود، بعد از نماز خطبههای خواند و خبر ولایت علی(علیهالسلام) را ابلاغ نمود. بسیاری از علمای اهل سنت این داستان را نقل کردهاند که ما در اینجا چند مورد را نام میبریم:
1. واحدی از مفسرین اهل سنت، در اسباب النزول با سند خود از ابی سعید خدری از اصحاب رسول الله (صلیاللهعلیهوآله)میگوید: این آیه در روز غدیر در مورد علی بن ابی طالب نازل شد.[3]
2. ابن ابی الحاتم از مفسرین اهل سنت در کتاب تفسیر القرآن العظیم.
3. سیوطی در تفسیر الدرالمنثور نیز این روایت را ذکر کردهاند.[4]
3. در شواهد التنزیل این دو روایت نیز ذکر شده است.[5]
پس نتیجه میگیریم که مصداق اصلی آیه تبلیغ جز امیرالمومنین(علیهالسلام) نیست. و ایشان، از طرف خداوند متعال به امامت برگزیده شده است.[6] البته بیان اهل سنت به معنای پذیرش ولایت آقا امیرالمومنین(علیهالسلام) نیست، زیرا تعصب مانع این کار میشود و آنان به بیان توجیحی برای این مساله پرداختند. یعنی مساله به این روشنی را نقل کرده، ولی از پذیرش مفاد آن فرار کرده و به توجیه آن پرداختهاند.
--------------------------------------------------
پی نوشت
[۱]. تفسیر القرآن العظیم، ج 1، ص 4
[2]. ابن طاوس،سید على بن موسى؛ إقبال الأعمال، تهران، دار الکتب الإسلامیة ، 1367ش، ص 474
[3]. واحدی ، ذکاوتی، اسباب النزول، تهران، اول، 1383ش، ص 106
[4]. السیوطی، جلال الدین؛ الدر المنثور فی تفسیر الماثور، قم، کتابخانه آیه الله مرعشی نجفی، 1404هـ ق،ج 2 ص 298 و ابن ابی الحاتم، عبدالرحمن بن محمد؛ تفسیر القرآن العظیم، عربستان سعودی، مکتبه نزار المصطفی الباز، سوم، 1419 هـ ق، ج4، ص 1172
[5]. حاکم حسکانی، ابوالقاسم عبید الله بن احمد؛ شواهد التنزیل، مؤسسه چاپ و نشر، 1411 هـ ق، ج 1 ص 252 و ج 2 ص 391
[6]. استفاده شده از کتاب «غدیر در پرتو کتاب و سنت» نوشته مجید معارف