چکیده: امام حسین (علیه السلام) بهترین واسطه در امر شفاعت هستند لذا در مساله شفاعت به ایشان متوسل شوید.
ائمه ما نور واحد هستند و وجودشان تجلیگاه اسماء الهی است اما در عین حال هر يک از آن بزرگواران، مظهر اسم خاص از اسمای حسنای الهی میباشند. امام حسین(علیه السلام) نیز بهترین واسطه در امر شفاعت هستند لذا در مساله شفاعت به ایشان متوسل شوید.
آقای حاج میرزا مهدی بروجردی نزیل قم که از علماء و بزرگان حوزه علمیه و صاحب تالیفات عدیده است، ایشان در کتاب «اسلام و مستمندان» نوشته است: در سن بیست سالگی در اثر ضعف چشم محتاج بهعینک شدم و بالنتیجه لازم دانستم که برای علاج آن اقدام عاجلی بعمل آورم برای این منظور به اطباء مخصوص چشم مراجعه کردم ولی بعد از مداوای زیاد نتیجه مثبت بدست نیامد و برای خواندن خطوط و دیدن افراد نیازمند به عینک بودم، تا اینکه سالی بعد از مراجعت از مکه از طرف کویت به کاظمین مشرف شدم، نزدیک اربعین که شب زیارتی قبر امام حسین(علیهالسلام) است.
باید در چنین شبی درک فیض کرد، مردم از اطراف به کربلا میرفتند تا فیوضات آن شب و عنایات و الطاف الهی در حرم امام حسین(علیهالسلام)، بهرهمند باشند منهم به همین منظور عازم شدم که تا بتوانم بلکه شفای ضعف چشم خودم را در کنار آن مرقد مطهر از خدای متعال بخواهم و با توسل بذیل عنایت آقا سید الشهداء ابا عبداللّه الحسین(علیهالسلام)، خدا حاجتم را برآورد، عصر روز نوزدهم صفر بود به عزم کربلا، کاظمین را ترک گفتم.
وسیله ما با قطار راه آهن بود معلوم است که قطار برای پیاده و سوار کردن مسافرین ایستگاههای متعدد دارد، از آنجائیکه شب اربعین بود.
جمعیت زیادی که ازدهات مجاور میآمدند در ایستگاهها برای سوارشدن بهقطار ایستاده بودند بههرحال جمعیت زیادی داخل قطار را پرکرده تا بهحدیکه در داخل کوپههای مسافربری جانبود و ما در کوپهای بودیم که محل بار چهار پایان بود و صندلی هم نداشت و مردم اکثرا سراپا ایستاده بودند در راهرو و کوپهها هیچ جای اضافی نبود.
در عین حال باز در هر ایستگاه بر جمعیت و تزاحم افزوده میشد خصوصا در یکی از ایستگاهها بعضی از اعراب بَدَوی و باپای برهنه و گل آلود سوار شدند و بعضیها را در داخل کوپهای که ما بودیم جا کردند البته وضع لباس و اندام آنها نحوهای بود که من واقعا متنفر بودم و با خود میگفتم که اینها کی هستند و با پاهای گل آلود میخواهند بهکجا بروند؟!
با این وضع چه زیارتی؟!! آیا اینها از زوار محسوبند؟! در این فکر بودم که ناگاه بهفکرم رسید که لباس و صورت و تجملات ظاهری نشانه آدمیت نیست.
تن آدمی شریف است به جان آدمیت
نه همین لباس زیباست نشان آدمیت
از کجا که اینها زائر واقعی امام حسین(علیهالسلام)، نباشند چه بسا مردمی بهزیارت میروند که صاحب تجملند ولی در اثر خبث باطنی زائر نیستند.
پس اینها را سبک نشمار شاید تقربشان نزد حق زیادتر باشد، و دمی از این اندیشه آرام گرفتم بعد به یاد این افتادم که من در سن بیست سالگی و گل جوانی بهضعف چشم گرفتار شدم.
خدایا میشود بر من توجهی کنی و در اثر توکل به امام حسین (علیهالسلام)، سلامت چشم را بهمن باز دهی آیا توسل من امشب نتیجه دارد؟
آیا امام حسین (علیهالسلام)، به من عنایتی میفرماید؟ آیا خدا امشب حاجتم را بر میآورد؟ اجابت دعا که در تحت قبه و بارگاه حضرت امام حسین (علیهالسلام)، از وعدههای حق است، ناگاه بخود گفتم بهزیارت میروم که عرض حاجت کنم وه چه مقام بزرگی وه چه حاجت کوچکی مقام رفیع و بلند اباعبداللّه جانباز کوی حق کجا شفای ضعف چشم [کجا]، چه انتظار و خواسته کوچکی برای نیل به این حاجت میتوانم بهخواست خدا از زوار حضرتش استفاده کنم.
در این حال باقلبی دور از شائبه با صفای باطنی و معنوی با توجه بهمقام زائرین آن حضرت چشمم برخورد به پای یکی از مسافرین کربلا که پایش گل آلود بوده آهسته دست بردم و به مقدار عدسی از گل خشکیده پای او را برداشتم و در دست سرمه کردم و با دست چپ عینک از چشم برداشتم و با دست راست آن خاک را بهچشم مالیدم، مالیدن همان شد خوب شدن و رفع ضعف چشم هم همان؛ دیگر نیازی به عینک پیدا نکردم اللهم ارزقنا زیاره قبره و شفاعه جده آمین رب العالمین.
خوشا به سعادت کسانی که امسال هم با پای پیاده به سوی دیار عشق عاشقانه میروند.
-----------------------------------------------------------------------
پی نوشت
[۱]. کرامات الحسینیه (عليهالسلام) ج 2.