چکیده: هر ملت مسلمانی در مقابل کفار سر تسلیم فرو نیاورد و توکل بر خدا نماید؛ در تمام عرصه‌های سیاسی اقتصادی فرهنگی شاهد نصرت الهی و به دنبال آن پیروزی حتمی خواهند بود.
۲۳ مرداد به مناسبت شکست رژیم منحوس صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه با مقاومت اسلامی لبنان به روز مقاومت اسلامی نامگذاری شده است. جنگی که در بین لبنانی‌ها به "نبرد تموز" شهرت یافته است. همان جنگی که با یک نقشه و طرح کاملاً حساب شده و یک اتحاد شیطانی شکل گرفت. نقشه همه جانبه‌ای که توسط آمریكا، انگلیس، فرانسه، رژیم صهیونیستی، مصر، اردن، عربستان و احزاب شاخص طیف ۱۴ مارس لبنان طراحی شده بود[۱]. این همبستگی شیطانی عصر حاضر برای شکست مقاومت اسلامی ذهن‌های بیدار را به یاد جریان جنگ خندق می‌اندازد. همان نبردی که تمام کفر با یکدیگر متحد شدند تا حکومت نوپای اسلامی را به زانو در آورند. اتحادی که از نظر تعداد و ادوات جنگی اصلاً قابل مقایسه با جبهه اسلامی نبود. همان چیزی که در جنگ ۳۳ روزه نیز دوباره تکرار شد.
از جنگ احزاب تا جنگ ۳۳ روزه
در جنگ احزاب دشمن با نیروی ده هزار نفری وارد میدان شد و نیروهای مسلمانان تنها سه هزار نفر بودند؛ آنهم با ادوات جنگی بسیار ناچیز که اصلاً با ابزار جنگی کفار قابل مقایسه نبود.[۲] در جنگ ۳۳ روزه نیز امکانات چندین کشور به همراه نیروهای نظامی صهیونیستی در مقابل مقاومت اسلامی و حزب الله لبنان قرار گرفت. گروهی که در همان هفته اول ناوچه مدرن ساعر ۵ اسرائیل را در ۱۲ مایلی آب های بیروت غرق كرد تا آنها را وادار به استفاده از نیروی زمینی نماید. هرچند در جنگ زمینی نیز رژیم غاصب صهیونیستی با استفاده از ۳۰۰۰۰ نیرو توانستند تنها تا تپه مارون الرأس پیشروی کنند و یک روستا را به تصرف در آورند. تصرفی که سه روز بعد شکسته شد و روستا تنها سه روز بعد توسط نیروهای حزب الله بازپس گرفته شد.
استفاده از محورهایی چون: تشكيل ارتش كوچك، قوى، با سرعت عمل بالا و مجهز به پيشرفته‌ترين سلاح‌هاى موجود در انبارهاى مهمات امريكا، سلطه كامل هوايى و برترى در سلاح‌هاى زرهى و قدرت آتش بارى و دقت در هدف‌گيرى‌ها براى جلوگيرى و يا كاستن از وقوع زيان‌هاى انسانى در اين ارتش، به كارگيرى جديدترين نوآورى‌ها در عرصه فناورى مديريت، هدايت و ارتباطات، تكيه بر عوامل بازدارنده و غافلگيرى، انتقال نبرد به خارج از اراضى اسرائيل و به دور از مناطق مسكونى (سياست دست بلند(، تأمين عنصر برترى فنى و لجستيكى بر ارتش‌هاى عربى پيرامون اين رژيم و يا ارتش هاى فرضى، به منظور جبران كمبودها در به كارگيرى نيروى انسانى و عمق جغرافيايى، پايان دادن به نبرد دركمترين زمان ممكن به واسطه به كارگيرى انبوه توان نظامى و وارد آوردن بيشترين و فجيع‌ترين زيان‌های مادى و انسانى به طرف مقابل[۳] هیچگاه نتوانست قدمی در جهت پیروزی اسرائیل در این نبرد بر دارد.
یک وعده تکرار شدنی
در اصل این یک وعده الهی است؛ وعده نصرت و یاری مسلمانان. وعده‌ای که از جنگ خندق آغاز شد و ادامه داشته و دارد. همان وعده‌ای که در قرآن اینگونه مورد یادآوری قرار گرفته است:
إِذْ جَاءُوکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَمِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَإِذْ زَاغَتِ الأبْصَارُ وَبَلَغَتِ الْقُلُوبُ الْحَنَاجِرَ وَتَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا [احزاب/۱۰] ای کسانی که ایمان آورده‌اید، نعمت خدا را بر خودتان به یاد آورید، در آن هنگام که لشکرها (ی عظیم) به سراغ شما آمدند، ولی ما باد و طوفان سختی بر آنها فرستادیم، و لشکریانی که آنها را نمی‌دیدید و خداوند به آن چه انجام می‌دهید بینا است.
یأیُّهاَ الّذینَ ءَامَنوا اذْکُروا نِعمةاللهِ عَلیْکُم إذجآءتـْکُم جُنودٌ فَأرسَلنا عَلیهِم ریحاً وجُنوداً لّم تروهَا وکانَ الله بِما تَعمَلُونَ بصیر [احزاب/۲۱] ای کسانی که ایمان آورده‌اید، نعمت خدا را بر خود به یاد آرید، آنگاه که لشکرهایی به سوی شما [در] آمدند، پس بر سر آنان تندبادی و لشکرهایی که آنها را نمی‌دیدید فرستادیم، و خدا به آنچه می‌کنید همواره بیناست».
همانگونه که پیروزی مسلمانان در جنگ خندق مدیون نصرت الهی بود؛ همانگونه که پیروزی ۳۳ روزه مقاومت تماماً ناشی از امدادهای الهی بود؛ امروز هم اگر هر ملت مسلمانی در راه کسب رضایت الهی قدم بردارد و در مقابل ابر قدرت‌ها و کفار سر تسلیم فرو نیاورد و توکل بر خدا نماید؛ در تمام عرصه‌های سیاسی اقتصادی فرهنگی شاهد نصرت الهی و به دنبال آن پیروزی حتمی خواهند بود چرا که اینها در اصل دستمزد مقاومت خودشان است.
پی‌نوشت
[۱] رک: احسان مرتضی، جنگ ۳۳ روزه اهداف و پیامدها، مترجم: صفر سفیدرو، ص ۳۷، زمزم هدایت، قم، ۱۳۸۷.
[۲] رک: محمدبن عمر واقدی، مغازی، چاپ مارسدن جونس، ج۲، صصص ۴۴۰-۴۵۵، چاپ لندن ۱۹۶۶.
[۳]جنگ ۳۳ روزه اهداف و پیامدها،ص ۴۱.