مطالب دوستان متفاوت

Portrait de afsooooos afsooooos 08 juil, 2014 مشاعره.....مشاعره .....مشاعره
تا کی به تمنای وصال تو یگانه اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه
Portrait de afsooooos afsooooos 08 juil, 2014 روانیم کردن مخم داره میترکه نمیدونم چیکار کنم
خواهش میکنم .. :-) ان شالله همه چی به خیر و خوشی تموم بشه...
Portrait de afsooooos afsooooos 07 juil, 2014 مشاعره.....مشاعره .....مشاعره
شبی دا را زتاریکی ز زلفش باز میجستم رخش میدیدمو جامی حلالین باز میخوردم
Portrait de afsooooos afsooooos 07 juil, 2014 روانیم کردن مخم داره میترکه نمیدونم چیکار کنم
به ابروی مادر بودن و مادر نداشتن فرزندانشون...* ببخشید غلط املایی بوود ...
Portrait de afsooooos afsooooos 07 juil, 2014 روانیم کردن مخم داره میترکه نمیدونم چیکار کنم
ببخشید یکم طولانی شد نظرم امیدوارم مثمر ثمر باشه براتون موفق باشید...
Portrait de afsooooos afsooooos 07 juil, 2014 روانیم کردن مخم داره میترکه نمیدونم چیکار کنم
ممنون کمکی از دستم بربیاد خوشحال میشم اقای مهیار درباره خانومتون که الان داشتیم بحث میکردیم نظر دوستان درسته... هیچ زنی بدون دلیل همسر و بچه کوچیکشو ول نمیکنه بره مشکل خانوم شما شاید این بوده که حرف پدر و مادرش تاثیر عجیبی روش داشته اول زندگی دروغ گفت درباره سنش.... اولا عکس العمل شما درقبالش چی بوود ؟؟ ثانیا اون قدم اول اشتباه برداشت اینجاست که تردید برای زندگی با شما میاد سراغش چون همسرش به هر اندازه اعتمادش کاسته شده... بعد هم اقای مهیار ما خانوما یه چیزایی تو دلمونه که مردا هیچوقت نمیفهمن... مثلا موقعی که میگیم سرمون درد میکنه دنبال این نیستیم که همسرمون بگه چرا.. ؟؟ کم خوابیدی ؟؟ سرماخوردی؟؟ دنبال اینیم که بگه بیا بشین پیش من خوب میشی ... یا نازمونو بکشن... مبدونبد منظورم اینه که خیلی وقتا خیلی بهونه ها واسه جلب توجه همسرمونه نه اوون مشکل... خیلی چیزا از نظر همسرتون بد بوده در صورتی که برای شما موضوع عادی بوده... اقای مهیار این نیازها بوده که در ابتدا همسرتونو ازتون دور کرده ... شما با ذهنیتی که نسبت به خانوادش داشتین محکومشون کردی حالا یا خانواده یا همسر... درصورتی که شاید نظر و فکر همسر شما این نبوده ... میدونید اینا اولاش یه بازیه برا بدست اوردن همسرت اما بعدها این بازی خطرناک و جدی میشه... از نوع صحبتتاتون حس کردم خانومتون خیلی حساس و وابسته هستند ... و چون روزهایی که مشکل داشتین با خانوادش باهاش تند روی کردین اون کم اورده چون در این موقع خانوادش اومدن جلو محبتی که شما باید میکردیو جبران کردن اونم فرار و بر قرار ترجیح داده اینا رو گفتم تا بدونید همسر شما هم به اندازه شما بریده و ازرده خاطره... اون محبت مادری داره اما اعتماد به نفس برگشتن نداره اقا مهیار همسرتون از دو طرف بهش فشار وارد شده و چون محبت خانواده بیشتر بوده به اون طرف کشیده شده... باید مطمین شه در صورت برگشت دیگه داستان مثل قبل نیست برای اینکار اولا شما باید خودتونو به خودتون ثابت کنید به اینکه اگر برگشت مثل اولا باهاش باشین مثل دوتا عاشق پای حرفاش بشنینو درداش دردای شما باشه.... بعد هم یکیو از دوستای خانومتونو بفرستین باهاش صحبت کنه البته خصوصی و بگه شما پشیمونین این جدایی باعث شد تا بفهمین زندگی بدون اون معنا نداره بگین شما همجوره عاشقشینو و حاضرین برای برگردوندنش هر کاری بکنید و از بچتون براش بگه اینکه شبا بی تابی میکنه اینکه با رفتنش بچه به اون کوچولویی لبخندم از لباش رفته تا حس همسری و مادریش برگرده دو سه جلسه باید باهاش صحبت شه بعد که نظرش طرفتون جمع شد بخواد که با شما حرف بزنه و شما هم همه چیزو دوباره براش تکرار کنید و پشیمونیتونو ابراز کنید.. وقتی خانومتون به باورش رسید اونوقت که باید از طریق پدرشون اقدام کردو اعتمادشونو یه بار دیگه جلب کرد... حالا فعلا مهمترین قدم برگردوندن حس همسری و مادری به همسرتونه.. از یه دلسوز استفاده کنید کسی که تاثیر بالایی رو همسرتون داشته باشه اقای مهیار همه اینا درصورتی امکان پذیره که شما قلبا همسرتونو بخواین ... پریروز که قران میخوندم ایه ۳۵ سوره نسا رو دیدم خیلی امید بخش بوود اقا مهیار توکل کنید به خودش نیتتون خیره ... خودش محبت رو تو دلتون زنده میکنه ان شالله قدم اول رو بردارید تا قدم های بعدی ان شالله دوباره با دوستان همفکری میکنیم جلو پیش میریم اینو بدونید شما الان این محبت و فداکاریو در حق کوچولوتون و اینده خودتون میکنین شما الان دارین اینده فرزندتونو میسازید ... خدا هم کمکتون میکنه و مادرش رو به سمتتون برمیگردونه فقط به چیزای مثبت فکر کنید به یه زندگی عاشقانه سه نفره با درک مقابل به این فکر کنید خانومتون الان یه دختره مجرد که شما عاشقی و میخوای رضایت والدینشو بگیری پس بخاطرش بجنگید که فردایی اگه بچه تون سوال کرد حداقل حرفتون این باشه که من برای مادرت جنگیدم... تا پدر بودن شما براش ثابت شه دعا کنید خیلی... امام رضا و حضرت رقیه و حضرت زهرا رو واسطه قرار بدید... امام رضا رو واسطه عشقتون چون امام عاشقاست حضرت رقیه رو واسطه بی مادر نشدن فرزندتون که نگهدار بچه هان . باب الحوایج هستند و خانم فاطمه زهرا رو به واسطه مادر بودنشون واسطه قرار بدید و به ابروی مادر بودن و طمع نداشتن فرزاندانشون قسم بدید انوقت که یه گشایش بزرگ به امید خدا تو زندگیتون یه وجود میاد... فقط به رفتاراتون فکر کنید و حس پشیمونی هر انچه که از دل براید بر دل نشیند موفق باشید التماس دعا....
Portrait de afsooooos afsooooos 07 juil, 2014 مشاعره.....مشاعره .....مشاعره
من از بیگانگان هرگز ننالم که هر چه کرد با من اشنا کرد
Portrait de afsooooos afsooooos 06 juil, 2014 مشاعره.....مشاعره .....مشاعره
شب مردان خدا روز جهان افروز است              روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
Portrait de afsooooos afsooooos 06 juil, 2014 خدای مهربون
خداجووونم مهربونی و کرم و بزرگیتو شکر.....
Portrait de afsooooos afsooooos 06 juil, 2014 روانیم کردن مخم داره میترکه نمیدونم چیکار کنم
ان شالله زندگیه سه تاییتونو دوباره و ز نو شروع میکنیدتوکلتون بخدا... وقتی نیتتون پاک باشه... اون بالا سری خودش نظر میکنهماهم به وظیفه خواهر برادریمون عمل میکنیم :)

Pages

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 0