معرفي از جزء بيست و هشتم:دو ويژگي افراد موفق كه سبب برتري آنها مي شود

12:09 - 1392/05/15
رهروان ولایت ـ در روز بيست و هشتم ماه مبارك رمضان به بررسي و تفسير و تبيين آياتي از جزء بيست و هشتم قرآن مجيد مي پردازيم و با معرفي همچون خداوند صداي تو را مي شوند و سرانجام دشمني با خداوند و ملاك برتري افراد بر يكديگر آشنا مي شويم.
موفقيت

بر آن شديم تا در هر روز ماه مبارك رمضان به بيان معارفي پيرامون يك جزء از قرآن مجيد بپردازيم، به همين جهت نكاتي را پيرامون برخي از آيات قرآن كريم در هر روز بيان مي كنيم تا علاوه بر انس با قرآن مجيد،بتوانيم اين كتاب آسماني را به عنوان يك نسخه مهم براي موفقيت در زندگي فردي و اجتماعي خود عملي كنيم.

خداوند صداي تو را مي شنود 

در اولين آيه از جزء بيست و هشتم قرآن مجيد، خداوند متعال به يكي از رسومي كه در دوران جاهليت وجود داشت اشاره مي كند، رسمي كه نوعي طلاق محسوب مي شد و طبق آن نه مرد حق داشت كه به همسرش رجوع كند و نه زن حق انتخاب شوهر ديگري را داشت كه در اصطلاح فقهي به اين نوع جدايي ظهار مي گويند كه با نازل شدن اين آيات اين نوع جدايي كاملا باطل اعلام شد و براي افرادي كه اقدام به انجام اين كار كنند كفاره هايي در نظر گرفته شد.

در آيه اول سخن از زني است كه از طلاق ظهار به پيامبر شكايت مي كند و پيامبر نيز طبق آياتي كه در اين سوره نازل شده است چنانچه اشاره شد حكم اين گونه از جدايي ها را بيان مي فرمايد:

«قَدْ سَمِعَ اللَّهُ قَوْلَ الَّتي‏ تُجادِلُكَ في‏ زَوْجِها وَ تَشْتَكي‏ إِلَى اللَّهِ وَ اللَّهُ يَسْمَعُ تَحاوُرَكُما إِنَّ اللَّهَ سَميعٌ بَصير[المجادلة :1]خدا گفتار [زنى‏] را كه در باره شوهرش با تو گفتگو و به خدا شكايت مى‏كرد شنيد؛ و خدا گفتگوى شما را مى‏شنود، زيرا خدا شنواى بيناست»

علاوه بر حكمي كه در آيه در ارتباط با اين نوع از طلاق بيان شده است اين آيه مشتمل بر معارف ديگري نيز مي باشد كه از جمله آنها تاكيد بر يكي از صفات خداوند به نام سميع بودن است كه در اين آيه سه مرتبه تكرار شده است كه اين صفت پيام هاي متعددي براي ما به همراه دارد:

1-در سخنان خود دقت كنيم و هر حرفي را به زبان نياوريم چرا كه خداوند متعال بر سخنان ما كاملا آگاه است 

2-در مشكلات و سختي ها و همچنين در آرامش و آسايش با خداوند درد و دل و مناجات كنيم و يقين بدانيم كه او صداي بندگان خود را مي شنود.

3-به عنوان جانشين خداوند در زمين، گوش شنوايي براي حل و فصل مشكلات مردم باشيم و در حد توان در صدد رفع مشكلات اقدام كنيم.

سرانجام دشمني با خداوند

در آيه 5 از سوره مجادله، به سرانجام دشمني با خداوند اشاره شده است، سرانجامي كه جز خواري و ذلت و شكست نخواهد بود:

«إِنَّ الَّذينَ يُحَادُّونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ كُبِتُوا كَما كُبِتَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ قَدْ أَنْزَلْنا آياتٍ بَيِّناتٍ وَ لِلْكافِرينَ عَذابٌ مُهين[المجادلة :5]بى‏گمان، كسانى كه با خدا و فرستاده او مخالفت مى‏كنند ذليل خواهند شد، همان‏گونه كه آنان كه پيش از ايشان بودند ذليل شدند، و به راستى آيات روشن [خود] را فرستاده‏ايم، و كافران را عذابى خفّت‏آور خواهد بود»

كه از جمله مصاديق دشمني با خداوند مي توان به بي اعتنايي به حدود و دستورات خداوند و اصرار بر رسوم جاهلي و همچنين فساد اقتصادي نام برد كه در آيات الهي صراحتا به دشمني با خداوند تعبير شده است:

«فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِنَ اللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ إِنْ تُبْتُمْ فَلَكُمْ رُؤُسُ أَمْوالِكُمْ لا تَظْلِمُونَ وَ لا تُظْلَمُونَ[البقرة:279]و اگر [چنين‏] نكرديد، بدانيد به جنگ با خدا و فرستاده وى، برخاسته‏ايد؛ و اگر توبه كنيد، سرمايه‏هاى شما از خودتان است. نه ستم مى‏كنيد و نه ستم مى‏بينيد»

دو ويژگي افراد موفق كه سبب برتري آنها مي شود

معمولا تا سخن از برتري و فضيلت افراد بر يكديگر به ميان مي آيد،اولين ملاكي كه در ذهن افراد خطور مي كند ملاك تقوا و پرهيزگاري است چنانچه اين معيار از آيات الهي نيز استفاده مي شود«يا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْناكُمْ مِنْ ذَكَرٍ وَ أُنْثى‏ وَ جَعَلْناكُمْ شُعُوباً وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَليمٌ خَبير[الحجرات:13]اى مردم، ما شما را از مرد و زنى آفريديم، و شما را ملّت ملّت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد. در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست. بى‏ترديد، خداوند داناى آگاه است»

اما تقوا تنها معيار و ملاك برتري افراد نبوده و خداوند متعال معيارهاي ديگري را نيز در آيات الهي براي برتري و فضيلت ذكر كرده است كه از جمله آنها معيار علم و دانش است و طبق اين معيار دانشمندان بر افراد عادي برتري دارند چنانچه به اين حقيت در آيات متعددي اشاره شده است:

1-«يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا إِذا قيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَ إِذا قيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبير[المجادلة :11]اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد، چون به شما گفته شود: «در مجالس جاى باز كنيد»، پس جاى باز كنيد تا خدا براى شما گشايش حاصل كند، و چون گفته شود: «برخيزيد»، پس برخيزيد. تا خدا [رتبه‏] كسانى از شما را كه گرويده و كسانى را كه دانشمندند [بر حسب‏] درجات بلند گرداند، و خدا به آنچه مى‏كنيد آگاه است» 

2-«أَمَّنْ هُوَ قانِتٌ آناءَ اللَّيْلِ ساجِداً وَ قائِماً يَحْذَرُ الْآخِرَةَ وَ يَرْجُوا رَحْمَةَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ [الزمر:9] [آيا چنين كسى بهتر است‏] يا آن كسى كه او در طول شب در سجده و قيام اطاعت [خدا] مى‏كند [و] از آخرت مى‏ترسد و رحمت پروردگارش را اميد دارد؟ بگو: «آيا كسانى كه مى‏دانند و كسانى كه نمى‏دانند يكسانند؟» تنها خردمندانند كه پندپذيرند.» 

چنانچه در همين ارتباط مرحوم طبرسي در كتاب احتجاج داستاني را بدين مضمون نقل مي كند كه:

«در زمان امام هادى‏علیه السلام یكى از فقهاى شیعه كه در بحث با یك ناصبى منحرف، او را روشن كرده و حقّانیت خود را ثابت كرده بود، وارد مجلسى شد كه در آن مجلس، علویّون و بنى‏هاشم نیز حضور داشتند. امام هادى‏علیه السلام آن فقیه را در بهترین جاى مجلس نشاند. این همه احترام، براى علویّون و بنى‏هاشم گران آمد، بزرگ آنان زبان به اعتراض گشود كه چرا چنین فردى را بر ما برترى دادى؟ 

امام فرمود: آیا به داورى قرآن راضى هستید؟ گفتند: بله، حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «تفسحوا فى المجالس... و اذا قیل لكم انشزوا فانشزوا یرفع اللّه الّذین آمنوا منكم و الّذین اوتوا العلم درجات» ارزش این شخص به خاطر بحث علمى و شكستى كه به آن ناصبى داد از هر شرف و نسبى بیشتر است»[1]

خلاصه كلام آنكه تقوا و پرهيزگاري به تنهايي نميتواند ملاك برتري و فضيلت افراد باشد و علاوه بر آن بايد در صدد كسب علم و دانش نيز اقدام كرد و آنگاه مي توان به تحقيق گفت كه انسان دانشمند پرهيزگار بر هر انسان ديگري برتري و فضيلت دارد.

منبع:

[1]برگرفته از تفسير نور 

نظرات

تصویر انسیه
نویسنده انسیه در

عشق بازی کردی تا حالا !

بچه ها سعی کنید تو جونی عاشق شید .

خاک عالم بر سر اون جونی که عاشق نشده

حواسمون جمع باشه جونی که تو جونی عاشق نشه به درد جرز لای دیوار میخوره

جونی که تو جونی عاشق نشه تو پیر مردی هم هیچ کاری ازش ساخته نیست
جونی که تو جونی عاشق نشه بدون بزگ بشی هیچ به درد نمی خوری

اون چیزی که از شهدا دیدیم عاشقی بود

بچه عاشق شید این طوری عاشق شید-بروزم

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 3 =
*****