در مورد سوره قدر و رابطه آن با امام زمان(عج) توضيح دهيد؟

15:58 - 1393/08/10

چکیده: قرآن، شب قدر و وجود مقدّس انسان كامل كه حجت خدا در زمين است، با هم ارتباط تنگاتنگ و ناگسستني دارند و از مجموع آن چه گفته شد به روشني معلوم گرديد كه صاحب شب قدر در زمان ما حضرت ولي عصر حجة بن الحسن المهدي ـ عليه السلام ـ است .

شب قدر

آن چه از آيات سوره مباركه قدر و روايات معتبري كه در تفسير آن وارد شده، استفاده مي شود اين است كه فرشتگان در شب قدر مقدّرات يك سال را نزد «ولي مطلق زمان» مي آورند و بر او عرضه مي كنند. اين واقعيت از نخستين روز خلقت بوده و بر نخستين پيامبر و وصي او نازل مي شده و تا قيام قيامت ادامه دارد.(1) زيرا زمين از نخستين روز آفرينش تا بر پائي قيامت بي حجت نخواهد بود و خداوند در شب قدر، مقدّرات امور عالم را به وسيله ملائكه و روح كه اعظم ملائكه است نزد آن حجت بر زمين (خواه پيامبر باشد و خواه وصي او) مي فرستد.

در صدراسلام، درزمان حيات رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ، محل نزول فرشتگان آستان آن حضرت بوده است و اين امر مورد قبول همگان است و پس از آن حضرت به محضر امير المومنين ـ عليه السلام ـ و سپس ائمه اطهار ـ عليهم السلام ـ يكي پس از ديگري و امروزه به محضر امام زمان حضرت ولي عصر مهدي موعود ـ عليه السلام ـ نازل مي شوند و در هر سال تكرار مي شود و انقطاعي ندارد. چنان چه از ظاهر آيه شريفه تَنَزَّلُ الْمَلَائِكةُ وَالرُّوحُ نيز تداوم اين امر استفاده مي شود، زيرا «تنزل» فعل مضارع بوده كه دلالت بر استمرار و پيوستگي دارد، يعني فرشتگان و روح، پيوسته و همواره فرود مي آيند.(2)
رشيدالدين ميبدي مفسّر معروف اهل سنّت مي گويد: برخي گفته اند: اين شب قدر در روزگاران پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بود، سپس از ميان رفت، اما چنين نيست، زيرا كه همه اصحاب پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و علماي اسلام معتقدند كه شب قدر تا قيام قيامت باقي است.(3)
عالم جليل القدر، طبرسي صاحب تفسير مجمع البيان نيز روايتي را از ابوذر غفاري نقل مي كند كه: گفت: به رسول خدا گفتم: اي پيامبر، آيا شب قدر و نزول فرشتگان در آن شب، تنها در زمان پيامبران وجود دارد و چون پيامبران از دنيا رفتند، ديگر شب قدري وجود ندارد؟ فرمود: بلكه شب قدر تا قيام قيامت هست.(4)
در اصول كافي در ضمن حديثي از قول امام صادق ـ عليه السلام ـ چنين آمده است: علي ـ عليه السلام ـ غالبا مي فرمود: كه هر گاه دو تن از اصحاب (عمر و ابوبكر) نزد پيامبر بودند و آن حضرت سوره «انا انزلنا» را با خشوع و گريه تلاوت مي كرد، مي گفتند: چه قدر در برابر اين سوره حسّاسي؟ مي فرمود: اين حساسّيت براي چيزي است كه چشمانم (فرشتگان را در شب قدر) ديده و دلم (بيان هر امر حكيم را در آن شب) فهميده و پس از من جان اين مرد اشاره به (علي ـ عليه السلام ـ ) آن را دريافت خواهد كرد.
آن ها مي گفتند: تو چه ديده اي و او چه خواهد ديد؟ پيامبر در پاسخ آن ها روي خاك مي نوشت: تَنَزَّلُ الْمَلَائِكةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن كلِّ أَمْرٍ آن گاه مي فرمود: پس از اين كه خداي متعال فرموده است: مِّن كلِّ أَمْرٍ آيا چيزي باقي خواهد بود؟ مي گفتند: نه، مي فرمود: در شب هاي قدر بعد از من هم آن امر نازل مي شود؟ مي گفتند: آري، مي فرمود: بر چه كسي نازل مي شود؟ مي گفتند: نمي دانيم، پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ دست بر سر من مي گذاشت و مي فرمود: اگر نمي دانيد، بدانيد، آن شخص پس از من اين مرد است.(5)
بنابراين وقتي شب قدر در هر سال و تا برپائي قيامت ادامه دارد، پس بايد صاحب شب قدر كه بعد از پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اوصياء معصوم آن بزرگوار هستند، نيز براي هميشه وجود داشته باشند، چنان چه در احاديث وارد شده است.(6) وگرنه فرشتگان بر چه كسي فرود آيند و كتاب تقدير را نزد چه كسي بگشايند و مجاري امور را به اذن خدا به چه كسي، بسپارند؟ همان گونه كه قرآن تا قيام قيامت هست، حجت خدا در زمين نيز بايد وجود داشته باشد و معلوم است كه پس از رحلت پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ اين منصب و مقام به اوصياي او واگذار شده است.
علي ـ عليه السلام ـ درباره وجود شب قدر در هر سال و وجود حجت خدا و صاحب آن شب در هر عصر فرمود: انّ ليلة القدر في كلّ سنةٍ و انه ينزل في تلك الليلة امر السنة و ان لذلك الأمر ولاتاً بعد رسول الله(ص). شب قدر در هر سالي هست، در اين شب امور همه ي سال (و تقدير ها و سرنوشت ها) فرو فرستاده مي شود، پس از درگذشت پيامبر نيز اين شب صاحباني دارد.
جالب اينجا است كه در تفسير حديث ثقلين حتي اهل سنت نيز در مواردي به اين حقيقت اعتراف كره اند كه وقتي قرآن براي هميشه تا قيامت هست بايد از عترت پيامبر نيز كه در اين حديث «عدل» قرآن اند كسي تا قيامت باشند. ابن حجر مكّي شافعي در كتاب «الصواعق المحرقه» مي گويد: احاديثي كه از پيامبر ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ رسيده و در آن ها تأكيد شده است، بر پيروي از خاندان پيامبر و چنگ زدن به هدايت آنان، مي فهماند كه هميشه تا قيامت كسي از خاندان پيامبر وجود دارد كه شايسته رهبري و هدايت است، چنان كه قرآن نيز تا قيامت راهبر و هادي است و براي همين (كه هميشه كسي از ايشان در جهان است) آنان سبب ايمني و بقاء اهل زمين اند...».(7)
حديث ثقلين علاوه بر اثبات اصل امامت، تداوم آن را نيز اثبات مي كند، زيرا در حديث تصريح شده كه قرآن و عترت ابدا قابل جدايي نبوده و از هم جدا نمي شوند و تا قيامت كه در حوض كوثر بر رسول خدا وارد شوند، از هم جدا نمي شوند.
وقتي قرآن تا قيامت باقي است قهرا عترت نيز باقي خواهد بود، لذا تمسك به هر دو لازم است و تفرقه بين آن دو باعث ضلالت و هلاكت مي شود، و اگر رهبر و امام و پيشوائي از عترت در زمين نباشد مقدّرات امور هر سال در شب قدر بر چه كسي نازل شود؟ و ملائكه بر چه كسي نازل مي شوند؟
مرحوم مير حامد حسين قدّس سرّه نيز از همين طريق، حديث ثقلين را نه تنها دليل بر امامت علي ـ عليه السلام ـ و امامت ائمه اثنا عشر(عليهم السلام) به طور عموم گرفته است، بلكه آن را به طور اخص، دليل بر امامت امام زمان ـ عليه السلام ـ گرفته است، چون بقاي عترت با قرآن تا قيامت به وسيله حضرت ولي عصر ـ عليه السلام ـ خواهد بود، زيرا شهادت ساير ائمه ـ عليهم السلام ـ مسلّم و قطعي است.(8)
پس قرآن، شب قدر و وجود مقدّس انسان كامل كه حجت خدا در زمين است، با هم ارتباط تنگاتنگ و ناگسستني دارند و از مجموع آن چه گفته شد به روشني معلوم گرديد كه صاحب شب قدر در زمان ما حضرت ولي عصر حجة بن الحسن المهدي ـ عليه السلام ـ است و اوست كه حجت خدا و وصّي اوصياء و خليفه رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و معصوم از هر گناه و پليدي است و تنها اوست كه لياقت چنين مقامي را دارد وگرنه مردم شأنيت و شايستگي چنين كاري ندارند كه ملائكه يا ملك اعظم در شب قدر هر سال به نزد آن ها فرود آيند و تقدير امور را در محضر آن ها انجام دهند پس ناچار بايد شخص معصوم و انساني كامل به عنوان حجت و خليفه خدا در زمين وجود داشته باشد تا اين تقدير امت و جهان در محضر او انجام گيرد، آن شخص يا پيامبر است يا وصي پيامبر و چون پيامبر اكرم و ساير جانشينان و اوصيا پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ رحلت كرده و از دنيا رفته اند قهراً بايد حضرت حجه ابن الحسن ـ عليهما السلام ـ زنده باشد و ملائكه بر او نازل شوند و تقدير امور تا يك سال نمايند.(9)

پاورقی:

1. اصول کافي، کتاب الحجه، ج2، باب في شأن «انا انزلنا».
2. سيماي آفتاب، ص264، حبيب الله طاهري.
3. کشف المراد، ج10، ص559.
4. مجمع البيان، ج10، ص518.
5. کافي، کتاب الحجه، باب فی شأن «انا انزلناه»، حديث 5،
6. همان، حديث 7.
7. به نقل از: عبقات الانوار، ج3، ص151، مير حامد حسين هندي (ره).
8. همان، ص65ـ66.
9. سيماي آفتاب، دکتر حبيب الله طاهري، ص268.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

کلمات کلیدی: 

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.