مراد از بال بهشتی حضرت عباس چیست

14:04 - 1393/10/13

چکیده: مراد از بال در حضرت عباس و جعفر، اين است كه آنان از مقام و شأنيتي برخوردار شده است كه ديگران ندارد. با اين شأنيت با فرشتگان مي تواند هر جا در فضاي بهشت راه برود. و هيچ گونه توجيه مادي ندارد، چنان كه در فرشتگان، هر اندازه داراي بال بيشتر باشند، از شأنيت بالاتر بهره مند هستند.

مراد از بال بهشتی حضرت عباس چیست

آيا در احاديث به داشتن بال در بهشت براي حضرت عباس و جعفر طيار اشاره شده است؟ آيا افراد با همان نقايص بدني كه در موقع مرگ داشتند در آن دنيا زندگي مي كنند؟

پاسخ:
مقام اولياي الهي و جايگاه آنان بالاتر از آن است كه هر كس بتواند آن را به آساني درك كند. انسان هايي كه بهشت جاودانه و رضوان خداوند عاشق آنان و منتظرشان است و به وجود آنها به خود مي بالد و افتخار مي كند. دادن بال براي آنان از باب تشبيه معقول به محسوس است. زيرا انسان هاي عادي از راه حس و چشم بهتر و بيشتر مي توانند درك كنند، لذا يكي از شئونات عظمت آن بزرگواران را از طريق اعطاي بال نشان داده اند. با اين وصف، اعطاي بال به آنان اين گونه از زبان معصوم ـ عليهم السلام ـ بيان شده است:
1. جعفر طيار بن ابي طالب، يكي از پرچمداران پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ در جنگ موته بود. در حين پرچمداري، اول دست راست را از دست مي دهد. سپس پرچم اسلام را در دست چپ مي گيرد، دست چپ او را نيز قطع كرده، پرچم را در زير چانه قرار مي دهد، تا اين كه شربت شهادت را مي نوشند. پس از اين جنگ پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ به مدينه بر مي گردد و وارد خانه جعفر مي شود فرزندان او (عبدالله و عون) را در بغل گرفته نوازش مي دهد. اسماء بنت عميس، همسر جعفر طيار، حالت نوازش را مي بيند،
به پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايد: «يا رسول الله، فرزندانم را آن گونه نوازش مي دهي، انگار يتيم شده است» حضرت گريه مي كنند و اشك هاي مبارك بر محاسن شريف جاري مي گردد، مي فرمايد: «قد استشهد جعفر في هذا اليوم، قطعت يداه قبل أن يستشهد، و قد أبد له الله من يديه جناحين من زمرد أخضر فهو الان يطير بهما في الجنة مع الملائكه». جعفر امروز شهيد شد، پيش از شهادت هر دو دستش را قطع كردند. امّا خداوند به جاي دستانش دو بال از زمرّد سبز به او عطا كردند كه الان با ملائكه در بهشت پرواز مي كند.(1)
2. ابوالفضل العباس بن علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ يكي ديگر از اولياي الهي و از فداكاران اسلام و پرچمدار ابا عبدالله الحسين ـ عليه السلام ـ بود كه براي حفظ و سربلندي پرچم اسلام تا آخرين لحظه زندگي اش همانند عمويش جعفر طيار از آن پاسداري كرد. از اين باب است كه امام سجاد زين العابدين ـ عليه السلام ـ درباره عمويش فرمود:
«رحم الله (عمي) عباس فلقد آثر و أبلي و فدّي اخاه بنفسه حتي قطعت يداه. فأبدل الله عزّوجلّ بهما جناحين يطير بهما مع الملائكة في الجنه كما جعل لجعفر بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ و ان للعباس عند الله عزوجل منزلة يغبطه بها جميع الشهدا يوم القيامة. خدا رحمت كند عمويم عباس را، ايثار كرد و جانش را فداي برادر نمود، تا اين كه دست هايش قطع شد، سپس خداوند عوض دو دستش، دو بالي به او عنايت كرد تا با آنها با ملائكه در بهشت پرواز كند. همان طور كه براي جعفر بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ دو بال عنايت فرمود. همانا براي او نزد خدا مقامي است كه در روز قيامت همه شهدا به آن مقام غبطه مي‌خورند.».(2)
فراز ديگر اين سؤال آن است كه افراد با همان نقايص بدني كه در موقع مرگ داشتند در آن دنيا زندگي مي كنند؟ پاسخ اين فراز اين گونه اشاره مي شود كه اگر مراد از آن دنيا، عالم برزخ باشد، افراد در هنگام مردن و مرگ صحيح و سالم در عالم برزخ زندگي مي كنند، چون بدن برزخي، غير از بدن مادّي است. به بدن برزخي بدن مثالي مي گويند، بدن مثالي مثل اين بدن است، ولي آثار و خواص ماده را ندارد و مثلا وزن ندارد. صورت انسان در آيينه، مثال صورت مادي است، در حالي كه تمام نما است، ولي وزن ندارد.
امّا اگر مراد از آن دنيا، منظور قيامت باشد، در قيامت با همان بدني وارد مي شود كه در دنياي مادّي با آن زندگي مي كنند. چنان كه قرآن كريم مي فرمايد: «ما استخوان هاي او را جمع مي كنيم، حتي بند انگشتان و خطوط سرانگشتان را نيز جمع كرده و منظم مي كنم».(3)
و ملاصدرا هم در معاد جسماني مي گويد: «من معتقدم كه در معاد، عين همين شخص، عين اين صورت و چهره، عين اين دست و مشخصا عين همين اعضا بر مي گردد».(4) و هم چنين مي گويد: اگر مي گويم در قيامت عين همين بدن از قبرها سر در مي آورد، بدين معنا نيست كه كسي مثلا در دنيا به لحاظ بدني فلج، نابينا، سالخورده و مصدوم بوده است، در قيامت فلج، نابينا و سالخورده محشور شود. زيرا برگشت شكل، هيئت، مقدار و مانند آن لازم نيست، بلكه آنچه لازم است، اين است كه انسان به شكل و هيئت و مقدار با حفظ اين هماني و تشخص محشور شود.(5)
بنابراين، در عالم برزخ با بدن برزخي و سالم زندگي مي كند، و در قيامت آن است كه اشاره شد.
با اين وصف، ممكن است درباره حضرت جعفر و عباس ـ عليهما السلام ـ سئوال شود كه اگر در عالم آخرت با بدن سالم باشند، پس دو بال كه به آنها اعطا شده به چه معنا است؟ آيا با داشتن دو دست، بال هم دارد، اگر دست باشد، بال چه مزيت دارد؟ پاسخ اين كه:
قدر مسلم آن است كه آن بزرگواران در عالم برزخ هستند و با بدن مثالي و برزخي زندگي مي كنند. هر گاه در قيامت محشور شوند، هر دو دستش نيز با آنان محشور مي شوند. امّا اين كه بال به چه معنا است و با داشتن دست، بال هم دارد؟ اولا، در روايت به صراحت دارد كه دست هاي آن ها به بال تبديل شد."
امّا اين كه بال به چه معناست، علامه طباطبايي (ره) درباره بال چنين بيان فرموده است: «از اين كه درباره ملائكه «اجنحه» تعبير شده است، كلمه «اجنحه» جمع جناح است كه در طيور به منزله دست از انسان است. پرندگان به وسيله آن پرواز مي كنند. از جائي به جائي ديگر نقل مكان مي دهند. وجود فرشتگان نيز مجهز به چيزي است كه مي تواند با آن كاري را بكنند كه مرغان، آن كار را با بال خود انجام مي دهند.
امّا اين كه قرآن نام آن وسيله را بال گذاشته است، اين نامگذاري بدان معنا نيست كه بگوئيم، ملائكه دو بال نظير بال مرغان دارد. چون صرف اطلاق لفظ «بال» مستوجب اين نيست. همان گونه كه اطلاق لفظ عرش براي خدا، و قلم و لوح تعبير مادّي است كه نبايد به معني مادّي گرفته شود. گذشته از آن در روايات، براي ملائكه تا ششصد بال هم گفته شده است...».(6)
بنابراين، احتمال بر آن است كه خداوند همان بدن مثالي آنان را از شأني بهره مند كرده اند كه مي توانند با آن پرواز كنند. چنان كه پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ فرمود: جعفر با ملائكه در فضاي بهشت پرواز مي كند. روي اين بيان، مزيّت بال آن بزرگواران مشخص مي شود. چون همه با بدن سالم مثالي در عالم برزخ زندگي مي كنند. ولي در فضاي بهشت برزخي نمي تواند پرواز كنند. امّا آن دو بزرگوار، روي بيان پيامبر، مي تواند با ملائكه پرواز كنند.
با اين وصف، مراد از بال در حضرت عباس و جعفر، اين گونه استفاده مي شود كه آنان از مقام و شأنيتي برخوردار شده است كه ديگران ندارد. با اين شأنيت با فرشتگان مي تواند هر جا در فضاي بهشت راه برود. و هيچ گونه توجيه مادي ندارد، چنان كه در فرشتگان، هر اندازه داراي بال بيشتر باشند، از شأنيت بالاتر بهره مند هستند.

پاورقی:

1. مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، انتشارات موسسه الوفاء، ج21، ص53، باب 24، ح3.
2. همان، ج44، ص298، باب 35، ح4. امالي صدوق، مجلس 70، ص10. شيخ صدوق، خصال، ج1، ص68، باب اثنين.
3. قيامت : 4.
4. صدرالمتألهين، تفسير قرآن کريم، قم، انتشارات بيدار، 1361ش، ج5، ص80 و ج6، ص73.
5. همان، مبدأ و معاد، تصحيح سيد جلال آشتياني، قم، دفتر تبليغات اسلامي قم، 1380ش، ص393.
6. طباطبايي، سيد محمد حسين، ترجمه تفسير الميزان، تهران، مرکز نشر رجاء، 1363ش، ج17، ص8، ذيل آيه 1 فاطر.
منبع: نرم افزار پاسخ - مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.