حجاب­؛ لباس­ پايداري اجتماعي

15:31 - 1391/11/08
حجاب يك حكم ساده­ اسلامي نيست، بلكه يك كل متشكل از مجموعه­ هاي مرتبط با يكديگر است كه تمامي رفتار، نقش و وظايف زن را زير پوشش گرفته و جهت مي­ دهد و به كنترل رفتار و سازگاري آن با ارزش­ ها كمك مي­ كند.
حجاب و عفاف

حجاب يك حكم ساده­ اسلامي نيست، بلكه يك كل متشكل از مجموعه­ هاي مرتبط با يكديگر است كه تمامي رفتار، نقش و وظايف زن را زير پوشش گرفته و جهت مي­ دهد و به كنترل رفتار و سازگاري آن با ارزش­ها كمك مي­كند.

امّا از آن­جا كه مقوله­ حجاب مختص به زنان نيست, بلكه پديده­اي اجتماعي است كه مربوط به لايه­ هاي مختلف جامعه­ مي­شود و بايد در سطح كلان محاسبه شود و همه­ دستگاه­ها به نوعي در برنامه­ ريزي­هاي خود به آن بپردازند.

باتوجه به كاركردهاي وسيع و مؤثر حجاب به بعضي از آن­ها اشاره مي­ شود:

1. امكان ايجاد ارتباط سالم و سازنده و مشاركت زن در امور حياتي اجتماع، و توسعه­ اخلاق و عاطفه­ بشري.

2. از آن­جا كه به عنوان يك حكم عبادي، سياسي، اجتماعي حجاب بلكه خود داراي حيات است و علي­رغم توطئه ­ها و حملات چهارده قرن دشمن، توانسته به حيات خود ادامه دهد، و شبكه­ گسترده­ تري از زنان را تحت پوشش گيرد، به گونه­ اي كه مي­ توان از آن به عنوان نماد حيات قطعي اسلام و معنويت در بخش­ هاي گسترده­ اي از جامعه نام برد، و پرچم سرافراز اسلام را در تمامي مناطق برافراشت و با آرامش و سكون در فعاليت­ هاي اسلامي، مشاركت نمود، و اصول خود را به عنوان اصول زنده و حيات­بخش جامعه­ي انساني مطرح ساخت.

3. در صورت طراحي سيستم اطلاع­ رساني جهت تقويت سطح آگاهي عمومي، كارآيي حجاب به سرعت در سطح اجتماع رشد كره و اثر بخشي آن افزوده خواهد شد.

همچنين براي تحقق امر اثربخش [1] توسعه­ ي حجاب، بايد دانست كه اثربخشي، دربرگيرنده­ متغيرهايي است؛ ممكن است يك عملكرد، كارآيي[2] بالايي داشته باشد، اما اثربخش نباشد؛ لذا دوري يا نزديكي به هدف، يكي از شاخصه­ هاي مهم در تشخيص ميزان بهره­ وري هر عمل است.

اثربخشي را مي­ توان با شاخصه­ هاي مختلفي اندازه­ گيري كرد:

الف. اثربخشي بر مبناي هدف؛

در اين روش، ابتدا بايد اهداف مورد نظر به صورتي روشن طراحي شده باشد تا در راستاي اجراي حكم، دريافت كه جامعه­ اسلامي به چه اهدافي دست يافته است، يا در جريان اجرا، چه اهدافي دست يافتني تلقي گرديده و چه اهدافي از اذهان، مخفي مانده است. به عنوان مثال در توسعه­ امر حجاب، كدام يك از اهداف سياسي، عبادي يا اجتماعي مورد نظر بوده است؟

ب . اثربخشي بر مبناي منابع؛

سؤال اين است كه آيا در طرح توسعه­ حجاب، تمامي منابع و امكانات به كار گرفته شده است؟ آيا در اين راستا حيثيت اين منابع حفظ و نگه­داري شده است، تا اثربخش گردد؟ توانايي جامعه در جهت بهره­ برداري و فعاليت اين منابع چقدر بوده است؟ و اصولاً آيا :

1. زنان توان بهره ­برداري از منابع و امكانات فرهنگي محيط را براي توسعه و تسهيل امر حجاب داشته ­اند؟

2. توان جامعه و زنان در ارائه­ عكس ­العمل مساعد به تغييرات و تهاجمات فكري حجاب چقدر بوده است؟

3. توان سيستم تصميم ­گيري جامعه در درك و تفسير درست از حجاب و بهره ­گيري از منابع براي توسعه­ آن چقدر بوده است؟

4. فعاليت ­زنان­ درسيستم برنامه­ ريزي براي آنان چقدر بوده است و آيا در طول زمان اين مشاركت افزايش يافته، يا كاسته شده است؟

لذا به منظور عوامل تقويت­ كننده و نگه­ دارنده­ امر توسعه­ حجاب، جامعه بايد به امور ذيل نيز توجه نمايد:

الف . آيا زنان به عنوان مجري حكم حجاب، توان بهره­ برداري از امكانات اجتماعي را در تحصيل، بودجه، مهارت، اشتغال و ... داشته ­اند؟ امتيازات فردي كه به آنان اختصاص يافته، يا موانعي كه در راه استفاده از امكانات براي آنان ايجاد شده، چه بوده است؟ تا آن گاه توان آنان در توسعه­ مشاركت اجتماعي تخمين زده شده و ارزيابي گردد.

ب . آيا زنان توان تصميم­ گيري در درك و تفسير هر چه بهتر حجاب و پاسخگويي به شبهات را داشته­ اند؟ آيا در جهت تقويت قدرت تحليل مجرياني كه مهم­ترين حكم عبادي _ اجتماعي به آن­ها سپرده شده است، كاري صورت پذيرفته است، تا قدرت تفكر اين   پرچم­داران افزون شود؟!

ج . آيا در جهت تقويت، پشتكار و كارآيي زنان در منزل، يا محيط اجتماعي، كاري صورت گرفته است تا بر ميزان فعاليت و مشاركت حقيقي آنان اثرات مثبتي نهد؟ آيا در جهت كنترل اموري كه نيروي زن را به هدر داده و فضاي فعاليت ­ها­ي به ­جا و مناسب با شأنيّت را براي او مسموم مي­ سازد و وي را به سوي كورسوهاي شعارگونه مي­كشاند، كاري صورت گرفته است؟

د . آيا در جهت طراحي هر چه بهتر شيوه­ هاي واكنش مساعد و برخورد مناسب با زنان در محيط و ايجاد تعادل رفتاري از طريق افزايش اطلاعات و آگاهي، كاري صورت پذيرفته است، يا آن كه زنان با مددگرفتن از شيوه­ هاي حمايتي مختصر، خود شخصاً وارد اين مبارزه­ نابرابر شده­ اند و به اين سبب واكنش صحيحي را نتوانسته­اند در رفتار و گفتار از خود بروز دهند، تا رسالت جهت­ دهي اخلاقي به سوي ارزش­ها را بر عهده گيرند؟!

آيا تصميم ­گيري زنان در محيط بر اساس منابع اطلاعاتي دقيق بوده است؟!

يا بايد نظام در برنامه­ ريزي­ هاي آينده, ضمن بازنگري به فعاليت­هاي گذشته در جهت تحقق امور ذيل كوشا شود؟!

1. توسعه­ روحيه­ همكاري و وفاداري به حكم حجاب در جامعه و زنان

2. توسعه­ اعتماد و اطمينان و تفاهم ميان اقشار مختلف در مورد حجاب

3. تصميم­ گيري ­براي طرح توسعه­ فرهنگ حجاب براساس منابع صحيح اطلاعاتي

4. توسعه­ همدردي و همدلي و ارتباط ميان زنان و جامعه

5 . طراحي برنامه­ رشد براي زنان محجبه

6 . برنامه­ ريزي در حل تضاد و تعارض­هاي موجود در مورد حجاب

7 . بازنگري در برنامه هاي گذشته و تشخيص نقاط ضعف و قوت

8 . طراحي ساختار جامعه براي كنترل خود به خود امر بدحجابي و بي­ حجابي

9 . هدايت فرهنگ از طريق ارتقاي سطح آگاهي براي طرد برنامه ­هاي ضعيف و بازدارنده­ طرح توسعه­ حجاب

10. برنامه­ ريزي جامع براي آموزش و اطلاع­ رساني امر حجاب

11. برنامه ريزي توسعه­ شجاعت صحيح زنان در دفاع از حجاب

12. توجه به ارتقاي كيفيت در كليه­ برنامه­ هاي زنان و حجاب

13. توسعه­ امر مشاركت صحيح زنان

14. هدايت فرهنگ در مورد زنان از بخش شعاري به بخش محتوايي

پي ­نوشت:

[1]. اثر بخشي يعني ميزاني كه هر فعاليت به اهداف خود نايل شده باشد.

[2]. كارآيي به مفهوم كمّي كار است كه با معادله­ي ميزان داده بر ستانده سنجيده مي­شود.

 

منبع: ماهنامه نامه جامعه، شماره سه، سیمین بهزادپور

 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 5 =
*****