نظرات توفیقی

Retrato de توفیقی توفیقی 10 Mar, 2015 از دوباره شکستن غرورم می ترسم!

 پاسخ نهایی به عنوان جمع بندی:

با سلام

از اعتماد شما به مشاورین گروه رهروان ولایت تشکر میکنم.

ابتدا در مورد خواستگار قبلی (همون پرستاره) چند نکته خدمتتون عرض میکنم بعد به سوالات بعدی شما می پردازم:

نکته اول اینکه: اصولا صحبت کردن قبل از انجام تحقیق و در مراحل اولیه برای این مسئله است که بر سر ملاکهای اصلی به توافق برسید و البته نباید این انتظار را داشت که همان اولین خواستگار، تمام شرایط شما را بپذیره یا اینکه شما تمام شرایط خواستگار را بپسندید؛ پس این مسئله ای عادی است و شما نیز باید به این مسئله کاملا عادی و کاملا طبیعی نگاه کنید. اینکه در همان ابتدا ملاکها و شرایط یکدیگر را بررسی کرده و به توافق برسید یا به خاطر عدم توافق از ازدواج با هم منصرف بشوید خیلی بهتره؛ شما تصور کنید شاغل بودن خانم برای خواستگار شما خیلی مهم باشه و کاملا ذهنش درگیر این مسئله باشه اما به دلیل برخی ملاحظات از این مسئله کوتاه بیاد. اما بعد از ازدواج و عادی شدن زندگی و احیانا احساس نیاز به بیشتر شدن درآمد مالی دوباره این دغدغه ذهنش را مشغول کنه؛ اون وقته که شما باید از  خواسته تان کوتاه بیایید و شاغل بشید یا اینکه زندگی به چالش کشیده بشه. (به نظر من اگه خواستگار قبلی شما به خاطر عدم اعتقاد شما به شاغل بودن از ازدواج با شما منصرف شده کار بجایی کرده و در واقع این لطفی در حق شما نیز بوده چرا که اصرار آن شخص به شاغل بودن همسر آینده اش و اصرار شما به شاغل نبودنتان یعنی عدم تفاهم بر سر یک اصل ) پس هیچگاه به خاطر این مسائل خودتون را ناراحت نکنید بلکه باید احساس موفقیت داشته باشید. (در ضمن شما توجه داشته باشیدکه برخی از  مشکلات و تعارضات زناشویی از یک مسئله کوچک و اختلافی شروع می شه)

نکته دوم اینکه:شما تمام ملاکهای مد نظر خودتون را نوشته و به دو دسته تقسیم کنید یکی ملاکهای اصلی که به هیچ وجه حاضر به کوتاه آمدن نیستید و دسته دیگر ملاکهای ترجیحی که اگر طرف مقابل دارای آن ملاکها بود چه بهتر و اگه نبود بتونید باهاش کنار بیایید و زندگی تون را تحت تاثیر قرار نده. حال هر خواستگاری برای شما آمد با این دو دسته ملاک بسنجید ممکنه در برخی موارد شما طرف مقابل را رد کنید. و این لازمه رسیدن به تفاهم و یک ازدواج موفق خواهد بود که در پی آن عشق و علاقه هم ایجاد خواهد شد.

 

اما در مورد نگرانی تون نسبت به خواستگار جدید هم چند نکته بیان کنم:

1- ازدواج یک امر دو طرفی است و ملاکها و سلیقه ها با هم متفاوته ممکنه خواستگاری برای شما بیاید و شما را نپسنده و یا ممکنه شما خواستگار را نپسندید این مسئله طبیعیه؛ لذا شما اصل رسیدن به توافق را برای خودتون یک اصل مهم و اساسی در نظر بگیرید در این صورت اگه به توافق نرسیدید؛ جواب رد دادن از جانب شما یا اون فرقی نداره و این به هیچ وجه دلیلی بر تحقیر کردن یا تحقیر شدن نیست.

2- اما در مورد اینکه همسر تان به شما علاقمند بشه این نکته را بگم که علاقمندی یک زوج در سایه تفاهم و درک متقابل است که بعد از انتخاب درست ایجاد خواهد شد. متاسفانه برخی به دنبال این هستند که ابتدا عاشق بشن بعد ازدواج کنن که این یک اشتباه مسلم است و مانع بزرگی برای شناخت میباشد در حالی که عشق باید بعد از انتخاب درست ایجاد بشه (در این زمینه مهارتهایی هم وجود داره).

3- در مورد جلسه خواستگاری که مطرح فرمودید توصیه اینه که اولا از طریق واسطه تون با کلیات شرایط خواستگار آشنا بشید همچنین او را در جریان ملاکهای اصلی خودتان اجمالا قرار بدید(از طریق همون واسطه) اگه مشکل اساسی وجود نداشت از او بخواهید با در جریان گذاشتن خانواده تون جلسه خواستگاری رسمی برگزار بشه. اینجوری هم شان و جایگاه شما بهتر حفظ میشه و هم از برخی مشکلات احتمالی بعدی جلوگیری خواهد کرد.

4- در همه امور خصوصا ازدواج از توسل به اهل بیت(علیم السلام) و دعا کردن و توکل بر خداوند متعال غافل نشید و حتما از پدر و مادر بخواهید برای خوشبختی شما دعا کنند این خیلی مهمه.

خواهر گرامی! درمورد این مشکل که بیان فرمودید:( اما مسئله اصلی مربوط به نداشتن اعتماد بنفسم اینه که من یه مشکلی تو چهرم دارم که البته تو نگاه اول و ...مشخص نمیشه و امکان اصلاحشم به دلیل هزینه زیادش وجود نداره به همین دلیل از بچگی رو این مسئله خیلی حساس هستم و حالا که موضوع ازدواجم پیش اومده حساس تر شدم و فک می کنم حتی اگه من از طرف مقابل هم خوشم نیومد و ایشون هم پیگیر نشدن حتما بخاطر همین مشکلمه و این منو عذاب میده)

 توجه به نکات زیر مفید خواهد بود:

نکته اول اینکه: افکار و تفسیر شما از موقعیتها میتواند احساسات و حتی رفتار شما را تحت تاثیر قرار بده در مورد مشکلی که در چهره دارید هم همین جوره درسته که داشتن چنین مشکلی میتونه عاملی برای نگرانی باشه اما نباید به نحوی باشه که اعتماد به نفس را ضعیف کند. برای این که نسبت به این مسئله احساس بهتری پیدا کنید خوبه افکار منفی خودتون در مورد این مشکل شناسایی کنید و آنها را اصلاح کنی؛ مثلا این افکار: هر خواستگاری که برام میاد ظاهر من براش خیلی مهمه؛ یا این تفکر: توی چهره ام مشکلی هست پس من زشتم یا کسی از قیافم خوشش نمیاد و.. ، افکار غلطی هستند که ممکنه ذهن شما را  درگیر کنه در حالی که اشتباه بوده و به نوعی از تحریف شناختی حاصل میشه.(جمله ای هست که میگه: به جای جراحی ظاهر؛ افکارت را جراحی کن)

سلیقه ها بسیار متفاوته ممکنه یک چهره ای برای شما زشت باشه در حالی که برای دیگری زیباست از کجا میدونید خواستگاری که برای شما میآید چه سلیقه ای داره؟ اینطور نیست که این مشکل چهره شما برای هر شخصی مهم باشه! بلکه خیلی از مردها اخلاق و رفتار خوب و مناسب را بیشتر میپسندند شاید خود شما هم دیده باشید که برخی از مردها همسرانی دارند که از لحاظ ظاهر بی عیب نیستند.

به این نکته هم توجه داشته باشید که هیچ شخصی نیست که هیچ گونه عیب و ایرادی نداشته باشد چه ظاهری و چه باطنی بلکه عیب درونی بسیار بدتر از عیوب ظاهری است.

نکته آخر اینکه نباید با برجسته سازی و اهمیت به بدن افراد و خودتان، ارزش وجودی هر فرد را تنها در بدن ببینید، بلکه خوش خلقی، ایمان، عشق، صمیمیت، هوش، صداقت، شوخ طبعی و بسیاری از نکات مثبت دیگه که ممکنه در شما وجود داشته باشه  ارتباطی به قیافه ندارن و شما میتونید با شناسایی و مد نظر قرار دادن آنها تنها بر همین نقاط قوت متمرکز بشید تا اعتماد به نفستان افزایش پیدا کنه.

موفق باشید

Retrato de توفیقی توفیقی 10 Mar, 2015 چرا شخصیت خودتو تا این حد له کردی!

پاسخ کامل به سوال:

سلام

دوست عزیز از حضور شما در انجمن مشاوره رهروان ولایت تشکر میکنم

توی زندگی هر شخصی شکستها و ناکامی هایی وجود داره که قبول کردن آنها به عنوان یک واقعیت در زندگی، میتونه موجب موفقیتهای بعدی بشه(شکست پل پیروزی است) مهم اینه که اولا بتونید از این شکست به نحو احسن عبور کنید و دوم اینکه از این تجربه تلخ به نفع آینده خودتون استفاده کنید.

اما چگونه میتونید به این دو امر مهم برسید راهکارهای زیر میتونه براتون مفید باشه:

 

1- ارتباط با خدا؛

کسی که خداوند را خالق هستی و خود را بنده او بدونه تنها پناهگاه خود را خدا میداند و اگر اشتباهی مرتکب بشه و رو به درگاه او بیاره در این صورت نزد خدا بسیار محبوب میشه و با این اعتقاده که میتونه از اون احساس حقارت پس از شکست و حرف و حدیث های دیگران به خوبی عبور کنه. بنابراین با نماز و عبادات رابطه ات را با خدا بیشتر کن.

2- دوری از تفکرات منفی

تقریبا همه انسان ها نسبت به این که دیگران در مورد او چه فکری می کنند، نگران هستند. البته فراموش کردن لحظات سخت تحقیر شدن بسیار مشکله، اما غیرممکن نیست. هرچقدر به چنین رفتاری بیشتر فکر کنید نسبت به آن احساس بدتری خواهید داشت برای دور شدن از احساس حقارت و تفکرات منفی چند تکنیک بیان میکنم انشاالله مفید باشه :

الف- از خودتان بپرسید بدترین چیزی که ممکنه رخ بده چیه؟ با این پرسش تصویری روشن از موقعیت پیدا می‌کنی، می‌فهمی که نتایج احتمالی آن به آن اندازه که اول تصور می‌کردی  ترسناک نیستند. با اینکار متوجه می‌شی که هر اتفاقی که بیفته می‌توانی آن را مدیریت کرده و از آن سربلند بیرون بیایی.

ب- برای رهایی از نق زدن ها و صداهای منفی و سرزنش کننده در ذهن خودت یک کلید کنترل صدا در نظر بگیر و هر گاه احساس کردید که تن این صداها در حال بالا رفتن است، دکمه کنترل صدا را فشار بده تا دیگر اثری از آن باقی نماند و بدین ترتیب خودت  را از شر نق زدن و صداهای منفی درونی خلاص کن.

ج- تفکرات منفی خودت را که هنگام احساس حقارت و ناراحتی در ذهن خطور میکنه را شناسایی کن و هر گاه دیدی که این تفکرات به سراغت اومد  از این تکنیک استفاده کن : جایی خلوت بشین تمرکز بگیر و یک تصویری که آرام بخش است را در ذهن مجسم کن مثلا یک منظره طبیعت که پر از سکوت و آرامش است و درختان زیبایی داره که در زیر درختان هم رودخانه ای در جریان است و برگهای درخت که روی آب افتاده در حال حرکت است شما پس از تصور این منظره تک تک افکار منفی را که شناسایی کرده ای روی این برگها قرار بده و در حالی که داره از شما دور میشه با آنها خدا حافظی کن، این کار را هر روز انجام بده.

د- استفاده از تکنیک ماشین زمان: شما خودت  رو در بیست سال آینده تصور کن  زمانی که این اتفاق از ذهن همه و همچنین خودت از بین رفته یا بسیار بسیار کمرنگ شده است. آن وقت احساس آرامش و اعتماد به نفس میکنی .

3- مثبت اندیشی

به انچه داری و مثبت است بیاندیش، استعدادها و قابلیت های خودت رو شناسایی کن و آنها را مد نظر قرار بده همچنین  بر توانایی ها و موفقیت های گذشته ات هم توجه داشته باش.

4- تقویت مهارت‌های اجتماعی

در تنهایی بیشتر افکار خود سرزنشی به سراغ شما می آید با تقویت روابط اجتماعی کمتر تنها میمانی و از افکار منفی خلاص میشوی پس روابط اجتماعی ات را بیشتر کن.

موفق باشی

Retrato de توفیقی توفیقی 10 Mar, 2015 سرطان تخمدان دارد

پاسخ نهایی و کامل به سوال:

سلام

از حضور شما در این سایت و انتخاب گروه رهروان ولایت برای مشاوره تشکر میکنم.

نکته اولی که باید خدمتتان بیان کنم اینه که شما به پدر و مادرتون به عنوان اشخاصی ضعیف الایمان و احیانا بی توجه به دین نگاه نکنید و به آنان حق بدهید چرا که آنها به فکر آسایش و آرامش فرزندشون هستن و با توجه به اینکه هنوز نه عقدی کرده اید و نه تشکیل خانواده ای داده اید نمیخواهند از الان با مشکلات دست و پنجه نرم کنی، در حالی که می‌توان مورد مناسب تری را پیدا کرد. و از طرفی می دانند که برخی از ازدواج های ناموفق به خاطر آشکار شدن بیماری بعد از ازدواج بوده لذا دوست ندارند فرزندشون در گرداب ناخوشی قرار بگیرد؛ بله اگر شما باهم ازدواج کرده بودید و بعد این بیماری برای خانمتان بوجود می آمد آن وقت پدر و مادرتان نباید خواستار جدایی شما شوند که فعلا اینطور نیس.

اما نکته دوم همانطور که اشاره کردید بالاخره دختری که این بیماری دارد نیاز به ازدواج و محبت دارد و ازدواج حق اوست اما چون شرایط ویژه ای دارد باید با همسری ویژه ازدواج کند یعنی کسی که آگاه به بیماری او و تمام عوارض بعدی آن است(چه عوارض فردی چه اجتماعی چه جسمی و چه روحی و...) و توان سازگاری با او را در زندگی آینده خواهد داشت .

به هر حال اینجا گزینه انتخاب یا رد کردن را نمی‌توان گفت یکیش درسته و دیگری غلط، بلکه هر کدوم از راهها(انتخاب یا عدم انتخاب) مستلزم رعایت کردن یه سری مسایل و آمادگی هایی است که باید فراهم نمود؛ حال تصمیم با خود شماست که کدام راه را انتخاب کنی:

اگر گزینه رد کردن را انتخاب کردی؛ باید مهارتهای فراموش کردن عشق را یاد بگیری و کلا از اون مورد صرف نظر کنی.

اما اگر تمام شرایط و ملاکهای همدیگر را داشتید و خواستی با او ازدواج کنی در واقع نوعی وفاداری و ایثار را از خود نشان داده‌ای که در اینصورت باید:

 اولا: پدر و مادرت را محترمانه نسبت به این مسأله قانع کنی.

 دوما: خودت را با مشکلات و سختی های احتمالی بعدی (از جمله پدر نشدن، دچار شدن فرزند آینده به همین بیماری در صورت فرزندار شدن، هزینه های پزشکی، بیماری های جسمی بعدی، عوارض شیمی درمانی، کنایه ها و حرف و حدیثهای اطرافیان،و...) آماده کنی تا در صورت بروز، در زندگی آینده دچار مشکلات زناشویی و خانوادگی نشوید.(حتی اگر لازم شد در مواردی باید با مشاوره گرفتن مهارتهای لازم را یاد بگیرید). به هر حال ازدواج با فردی که شرایط خاصی از جمله مشکل این چنینی دارد مستلزم آمادگی هایی است که شما باید در خودتون ایجاد کنید.

نکته آخر و البته مهم اینکه: همه زندگی ها تلخ و شیرینی هایی به همراه خواهند داشت؛ آنچه برای ایجاد یک زندگی موفق مهم و لازم است، رسیدن به آرامش و رضایت در پرتو آموختن مهارتهای سازگاری و عمل به آنهاست.

موفق باشی.

Retrato de توفیقی توفیقی 10 Mar, 2015 آیا وقت بازگشته؟

پاسخ کامل:

با سلام

از اینکه گروه رهروان ولایت را برای مشاوره انتخاب نمودید تشکر میکنم

شما در ابتدا عشق قبل از ازدواج را تجربه کرده اید اما پس از اینکه به خاطر آن عشق متحمل سختی هایی شدید و به قول خودتون به انواع گناهان گرفتار شدید، احساس کردید که باید برگردید و توبه کنید و این احساس مثبتی بود؛ اما در حالی که انتظار میرفت تجربه قبل تکرار نشود، مجددا دچار عشق بعدی شدید و باز احساس شکست و...

خب برای اینکه بتوانید گذشته خود را سخت و تاریک نبینید و حال فعلی خود را اصلاح نمایید توصیه هایی خدمتتان ارائه میکنم تا انشاءالله آینده ای روشن و پرافتخار برای خود رقم بزنید:

1-    برای جبران گذشته

بالاخره هر کاری قبلا مرتکب شده اید گذشته، تنها راه جبرانش توبه است و خوشبختانه راهی است که خداوند متعال آن راه را بسیار دوست دارد و به بنده های گنهکارش درکمال مهربانی فرموده از رحمت من نا امید نشوید و توبه کنید چرا که خداوند همه گناهان را می بخشد.(توجه کردید؟ همه گناهان)

«قُلْ يَا عِبَادِيَ الَّذِينَ أَسْرَفُوا عَلَى أَنفُسِهِمْ لَا تَقْنَطُوا مِن رَّحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِيعًا إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ [زمر/53] بگو اى بندگان من كه بر خويشتن زياده‏روى روا داشته‏ايد از رحمت‏خدا نوميد مشويد در حقيقت‏خدا همه گناهان را مى‏آمرزد كه او خود آمرزنده مهربان است».

بشارتی بالاتر هم در قرآن هست که واقعا انسان به وجد می آید و آن اینکه گناهکارانی که توبه کنند و پس از جبران دیگه مرتکب گناه نشن، نه تنها خداوند گناهاشون رو میبخشه بلکه در پرونده اعمالشون همه گناهان قبلی را تبدیل به کارهای خوب و نیک میکنه:

«...مَن تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُوْلَئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا[فرقان/70]...كسى كه توبه كند و ايمان آورد و كار شايسته كند پس خداوند بديهايشان را به نيكيها تبديل مى‏كند و خدا همواره آمرزنده مهربان است».
واقعا بشارتی از این بالاتر برای امثال من و تو هست؟

2-    برای اصلاح حال فعلی

برای اینکه حال فعلیت بهتر بشه :

اول توبه کردن و امیدوار شدن به رحمت خدا و آشتی با خدا میتونه زیاد کمکت کنه.

دوم اینکه این حس و حال شکست و نا امیدی پس از یک اتفاق ناخوشایند طبیعیه( البته نباید زیاد هم طولانی بشه).

سوم اینکه نباید انتظار داشته باشی با اولین یا دومین خواستگاری رفتن، همه چیز طبق میلتان پیش بره بلکه باید دنبال همسری باشی که با هم به نحو کامل به تفاهم برسید هر چند طول بکشد و اتفاقا این موردی که به خاطر همسن بودن با شما موافقت نکرده دلیل بر نداشتن تفاهم میکند که میتواند بعدا در زندگی مشکلاتی را ایجاد کند.(کسانی را میشناسم که ده ها مورد برای خواستگاری اقدام کرده اند اما جور نشده)

چهارم: شکستهای قبل را فراموش کن و خود را نسبت به آینده ای روشن امیدوار کن.(با توجه به جبران کردن گذشته و تصمیم بر انتخاب راه درست در آینده)

3-    برای آینده ای روشن

اما چه کار باید کرد تا دوباره دچار این آسیبها نشد؟ راه درست انتخاب همسر چیه؟

همانطور که خودتون تجربه کرده اید عشق قبل از ازدواج آسیبهای سخت و حتی در برخی موارد جبران ناپذیر خواهد داشت لذا برای دوری از چنین مشکلی و اینکه مجددا دچار عشق قبل از ازدواج نشید دو توصیه خدمتتون ارائه میکنم:

 اول اینکه در هر حال چه در فضای حقیقی و چه در فضای مجازی از کنترل نگاه غافل نشی. بسیاری از مشکلاتی که دامن انسانها را میگیرد به خاطر نگاه های کنترل نشده است.« قَالَ النَّبِيُّ ص‏ النَّظَرُ سَهْمٌ‏ مَسْمُومٌ‏ مِنْ‏ سِهَامِ‏ إِبْلِيسَ‏ فَمَنْ تَرَكَهَا خَوْفاً مِنَ اللَّهِ أَعْطَاهُ اللَّهُ إِيمَاناً يَجِدُ حَلَاوَتَهُ فِي قَلْبِه‏؛ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرموند:نگاه (به نامحرم) تیر زهرآلودی از تیرهای شیطان است و هر کس آن را از ترس خدا ترک کند، خداوند چنان ایمانی به او عطا کند که شیرینی اش را در دل خویش احساس کند». [1]

نکته دوم اینکه به هیچ عنوان و با هیچ توجیهی برای انتخاب همسر، خودت دنبال یافتن همسر نباش بلکه برای پیدا کردن مورد مناسب، به مادر یا خواهر یا خانمهایی دیگه (مثلا خاله، عمه و...) سفارش کن و ملاکهای اصلی خودت را برای آنها بیان نما تا برای یافتن همسر مناسب اقدام کنند.

موفق باشی

[1]. بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏101، ص: 38

Retrato de توفیقی توفیقی 24 Fev, 2015 از دوباره شکستن غرورم می ترسم!(2)

سلام

از اینکه بسیاری از ملاکهای همدیگر را دارید خوشحالم انشاالله که در تمامی مراحل به تفاهم کامل برسید، ما هم برای سعادت و خوشبختی شما دعا میکنیم.

1- حتما با انجام تحقیقات و پرس و جو از دوستان و اقوام و همکاران و همسایگان وی تحقیق خود را کامل نمایید.

2- این حد از شوخی کردن از جانب خواستگار به نظر طبیعی میاد و نمیشه قضاوت منفی داشت لذا جای نگرانی نیست.بله اگه رفتارها و شوخی های جلف (خصوصا در برخورد با خانواده شما و یا بزرگترها) زیاد داشتند جای بررسی بیشتر داره.

3- در مورد خسیس بودن یا دست و دلباز بودن هم این نکته را بیان کنم که بسیار مشاهده شده هم خساست باعث به هم خوردن روابط زناشویی شده و هم دست و دلباز بودن زیادی، پس نه تنها خسیس بودن بده بلکه دست و دلباز بودن زیاد هم خوب نیست بلکه مهم تر از آنها مدیریت اقتصادی و توجه به تامین نیازهای زندگی و رفاه خانواده در حد توان میباشد. برای این منظور میتوانید در قالب چند سوال از او (مثلا از  او سوال کنید آیا تا به حال برای روز مادر هدیه ای خریدید یا نه؟چیزی که خریده (البته شاید هم نخریده باشد) و دلیلی که ذکر میکند را بررسی کنید. و یا در مورد چگونه هزینه کردن هنگام بیرون رفتن با دوستانش یا خانواده سوال کنید و...)و در تحقیقات از اقوام و همکارانش نسبت به درآمد و خرج کردن های او به این مسئله پی ببرید.

4- در مورد مسائل سیاسی هم مانند همه مسایل دیگه (مثل میزان پایبندی دینی ، تفاهم در شغل و حجاب و علایق شخصی و روابط خانوادگی،مسایل اقتصادی ، ویژگیهای شخصیتی و...) میتوانید با ذکر مقدمه ای کوتاه در اهمیت تفاهم در امور سیاسی از کلیات شروع کرده و با مطرح نمودن سوالات جزیی، ایده‌آلهای خود را به بحث بگذارید.

5- مهم در ازدواج رسیدن به تفاهم و درک متقابله و فرزند اول یا آخر بودن به تنهایی نقش اثر گزاری در  تفاهم  ندارد.

موفق باشید

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 534