مطالب دوستان gilnar

Retrato de توفیقی توفیقی 27 Dez, 2014 اگه یکی بهم پیشنهاد دوستی بده سریع قبول میکنم!
سلامقبل از هر چیز برای شما آرزوی خوشبختی و موفقیت میکنم.همه مطالب شما در سه تاپیک مطرح شده مطالعه کردم به نظر من مسئله شما درگیری با افسردگی است.افسردگی میتونه عوامل مختلفی داشته باشه که یکی از عوامل ثابت شده آن اختلالات هورمونی خصوصا تیرویید میباشد. البته عواملی همچون نگرانی از نداشتن خواستگار مناسب و ... هم میتواند از عوامل زمینه ساز باشد.ازدست دادن انرژی،از بین رفتن علاقه و لذت ،احساس خستگی،دشوار شدن تمرکز و تفکر ،مشکل شدن تصمیم گیری،افکار مرگ ،احساس غمگینی،احساس پوچی،احساس گناه و بی ارزشی،غیر طبیعی بودن قاعدگی ،تغییرات خواب و فعالیت،بدبینی نسبت به خود و دنیا و آینده،و... از علایم افسردگی است که اگر شخصی 4 ،5 تا از این علایم را داشته باشد دارای افسردگی خواهد بود.توصیه ما به شما:1-شاید برچسب افسردگی کمی ناخوشایند باشد اما بدانید چیز عجیبی نسیت در میان روانشناسان افسردگی به سرماخوردگی روانی معروف است.2-خوشبختانه یکی از مشکلاتی که به خوبی قابل درمان است افسردگی است .3-حتما مشکل کم کاری تیرویید و تنبلی تخمدان را با دارو درمانی یا طب سنتی برطرف نمایید.4-چون کم کاری تیرویید در شما ایجاد افسردگی کرده و از طرفی عوامل زمینه ساز یعنی نگرانی از نداشتن خواستگار و انتظارات برآورده نشده در شما وجود دارد ممکن است پس از درمان بیماری طبی همچنان با افسردگی روبرو باشید؛ لذا توصیه میکنم حتما به مشاور روانشناس هم مراجعه نمایید تا با ارایه تکنیکهای درمانی افسردگی را از بین ببرید.(برای درمان افسردگی تکنیکهای زیاد و موثری وجود دارد)5-دوستان همدلی ها و نظرات خوبی برای شما بیان میکنند (با توجه به تاپیک های قبلی شما) و همین امر ممکن است کمی به شما آرامش بدهد اما انتظار نداشته باشید صرفا با این حالت مشکل شما  درمان شود بلکه حتی ممکن است شما را در برابر درمان هم مقاوم تر کند لذا باز هم توصیه میکنم به مشاور روانشناسی حضوری مراجعه نمایید.6-همراه با فعالیت های درمانی تا رسیدن به درمان نهایی صبر و تحمل داشته باشید.موفق باشید
Retrato de توفیقی توفیقی 16 Dez, 2014 واکنش بد پدرم در خانه، مرا منجر به استمنا کرد
جمع بندی نظرات و پاسخها:با سلاماز اینکه به مشاورین این سایت اعتماد نمودید تشکر میکنیممشکل شما خیلی ناراحت کننده است و من هم متاثر شدم زندگی با افراد بد اخلاق و نا ملایم بسیار سخت و مشکل است اگر چه کنار آمدن با چنین افرادی کار مشکلی است اما با عمل کردن به نکاتی که خدمتتان بیان خواهیم کرد مطمئن باشید می توانید به نقطه ای برسید که این مشکل در واقع برای شما آسیب زا نباشد.در مسئله ای که مطرح کردید دو مشکل وجود دارد یکی ناراضی بودن از اخلاق پدرتان و دیگری رو آوردن به استمناءدر مورد مشکلات شما با پدرتان:باید بدانید که هر کسی در زندگی به نحوی مشکلاتی دارد یکی با پدرش مشکل دارد، یکی با مادرش دیگری با همسرش مشکل دارد، یکی بیماری لاعلاج یا صعب العلاج دارد و... و این مسئله هم تنها مشکل شما نیست پس با کم کردن نگرانی خود سعی در حل مشکل داشته باشید.چون در مشاوره غیر حضوری و خصوصا آفلاین نمیتوان علت اصلی را کشف نمود و تنها به همین چند خط که بیان نمودید اکتفا میشود پس باید خودتان با توجه به نکاتی که بیان میکنیم مشاور خودتان باشید:1- باید بررسی شود که آیا این بدخلقی و بد رفتاری موقتی و در برخی شرایط خاص (مثلا خستگی و یا در برخورد با نوعی رفتار متقابل) است و یا اینکه طولانی مدت می باشد و اینکه مشکل تنها میان شما و پدرتان است و یا نه بلکه نسبت به اکثر اطرافیان اینگونه است که در این صورت حکایت از یک ویژگی شخصیتی پایدار دارد که باید از یک روانشناس یا روانپرشک به صورت حضوری بهره برد.2- رفتارها را ريشه يابي كنيد و راه کارهای متناسب با آن را به کار ببرید(مثلا ممکن است مشکلات مالی ، همنشین بد، سخن چینی دیگران،دوری از تربیت صحیح دینی، برخوردهاي نسنجيده، لج بازي ها ، بگو مگوهاي در خانه ، عدم آشنایی با ویِژگیهای دوران نوجوانی و جوانی و ... عامل باشد)ممکن است برخی از رفتارها و صحبتهای نامناسب شما عامل ناراحتی و بد اخلاقی پدرتان میشود در حالی که شما آن را صحیح می دانید لذا توصیه میکنیم برای فهمیدن این مسئله حتما مسئله را از نگاه دیگران ببینید برای این کار با چند نفر که با زندگی و نحوه تعامل شما با پدرتان آشنا هستند (عمو دایی برادر خواهر و...) صحبت کنید و نظر آنان را نسبت به رفتارهای پدرتان با شما و همچنین رفتارهای شما با پدرتان جویا شوید.که با رعایت کردن نکات ذکر شده بهتر می توان با مشکل برخورد نمود.اما به هر حال توصیه های زیر را نیز مد نظر داشته باشید:1. همان گونه كه خود شما هم می‌دانید احترام پدر و مادر در هر صورتی(مگر در معصیت خدا) واجب و لازم است و هیچ راهی برای بی احترامی به این بزرگوران توصیه نمی‌شود و حتی خود خداوند هم كه خالق انسان‌ها است انسان‌ها را توصیه به رعایت حال پدر مادر كرده و می‌فرماید: « وَ قَضى رَبُّكَ اَلاَّ تَعْبُدُوا اِلاَّ اِيّاهُ وَ بِالْوالِدَيْنِ اِحْساناً اِمّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ اَحَدُهُما اَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَولاً كَريماً [اسرا/23]پروردگارت فرمان داده جز او را نپرستيد و به پدر و مادر نيكي كنيد؛ هرگاه يكي از آنها يا هر دوي آنها نزد تو به پيري برسند، كم ترين اهانتي به آنها روامكن و بر سر آنها فرياد مزن و گفتار لطيف، سنجيده و بزرگوارانه به آنها بگو.» خداوند به وسیله این آیه راه هر گونه تندی و بی‌محبتی به پدر و ماد را بسته است و البته هر چند این كار سخت است و نگه داشتن احترام برخی از والدین بسیار سخت است ولی این را بدان كه رضایت خداوند با این سختی‌ها به دست می‌آید.2.نه تنها از لجبازی، تند خویی، خشونت و پرخاشگری، چهره خشمگین، گفتن كلمات كنایه آمیز، ملامت و سرزنش کردن، از نسبت دادن القاب و زدن برچسب‏‌هاى ناگوار و نامطلوب مانند بدقول، كله ‏شق، یك دنده، لجباز، زورگو، بد اخلاق، خودخواه و ... به او پرهیز كن بلکه تحویلش بگیر، محبت کن، در فرصتهای مناسب با او شوخی کن، با او مشورت کن.3. گاهی لازم است بعضی از حرف‌ها و کارها را نشنیده و ندیده بگیری4. گاهی فکر کن با یک آدم بیمار یا یک بچه طرفی که توهین می‌کند اما دست خودش نیست و تو فقط باید تحمل کنی و خودت را به بی‌خیالی بزنی.5. از اینها مهم تر سعی کن نقطه ضعف دست پدرت ندهی.6. در صورتى كه مشکل بدتر نمیشود و در واقع از خط قرمز پدرتان عبور نمی کنید با افراد بزرگ و فهمیده‏‌اى از نزدیكان، بستگان یا دوستان كه توصیه‏‌هایش براى ایشان مفید مى‌افتد، مشكلات را با او در میان بگذار و بخواهید كه با او صحبت کنند.7. اگر مورد انتقاد قرار میگیری از کوره در نرو بلکه با گشاده رویی برخورد کن.8. سعی کن با مهارتهای ارتباطی آشنا بشی و در تعامل با اعضای خانواده به کار گیری.9. هرگز پدرت را با کسی مقایسه نکن.10. سعی کن صفات مثبت و خوب پدرت را بنویسی و آن ها را نیز در نظر داشته باشی و گاهي در نزد اعضای خانواده آنها را بیان کرده و ابراز خشنودی کنی.اما در مورد استمنا:اگر نکات ذکر شده را انجام بدی با کاسته شدن از مشکل آرامش شما بیشتر خواهد شد اما متاسفانه ممکن است شما همچنان دچار مشکل استمنا باشید چرا که استمنا صرفا موجب ارضای شهوت تا مدت زمانی کوتاه میشه و چون از لحاظ عاطفی و ذهنی انسان را ارضا نمیکنه شخص دوباره بلکه چند باره آن را انجام خواهد داد و همین مسئله موجب اعتیاد در استمنا خواهد شد. برای رهایی از این مشکل توصیه میکنیم به لینک زیر مروری بیاندازی.http://www.jonbeshnet.ir/news/14800موفق باشی. دوستان دیگر این لینکها را در مورد ضررها و روش های ترک استمناء معرفی نموده اند:http://www.jonbeshnet.ir/news/42761http://www.jonbeshnet.ir/news/41213
Retrato de توفیقی توفیقی 14 Dez, 2014 من احساس میکنم امده ام به این دنیا تا تغییری در علم ایجاد کنم
جمع بندی مطالب و نظرات:در این پست راهنمایی کاملی توسط کارشناس ارائه شده که به صورت مقاله در لینک زیر میتوانید مطالعه نمایید:رمز و راز موفقیت در زندگیعلاوه بر آن برخی دوستان تجربیاتی مشابه را ذکر کردند که میتواند پند آموز باشد.برخی دیگر به شرح حال بزرگان و افرادی اشاره کردند که هم ازدواج کرده بودند و هم موفق بودند.و در مورد مشکل استمناء لینک زیر توسط یکی از دوستان معرفی شد :http://istemna.blogfa.com/post/13
Retrato de توفیقی توفیقی 13 Dez, 2014 توجیح داشتن ماهواره در خانه
نتیجه گیری از راهنمایی ها و نظرات:ممکن است کسی وجود ماهواره رو هیچ مضر نداند و از جانب خودش مطمئن باشه که استفاده نادرست نمیکنه خب در این صورت اگه مشکل قانونی نداشته باشه هیچ اشکالی نداره که از ماهواره استفاده کنه؛اما در این تاپیک دغدغه و مشکل سوال کننده وجود ماهواره در منزلشان میباشد چون ایشان با آسیبهای ماهواره آشنا بوده و تا حدودی اثرات نامطلوب آن را در خانواده حس نموده است و البته فرقی هم نمیکند مشکلی که پیش آمده به خاطر ماهواره باشد و یا برنامه ای که تلویزیون ایران پخش میکند و یا... لذا ما باید سعی در کمک کردن به او داشته باشیم. راهنمایی های کارشناس:با سلام خدمت شما سوال کننده گرامی! اگر در مطرح کردن مشکل خود به سن خودتون و برادرتون و اینکه شما برادرش هستید یا خواهرش اشاره‌ای می‌کردید خوب بود ولی به هرحال نکات زیر می تواند مفید باشد:دغدغه و واکنش شما نسبت به این موضوع دارای نکات مثبت و قابل ستایشی است از جمله:1. آگاهی شما به آسیبهای ماهواره.2. بی‌تفاوت نبودنتان نسبت به اطرافیان خصوصا اعضای خانواده.3. تذکر دادن و نهی از منکر کردن.4. به فکر هدایت خود بودن و تسلیم محیط نشدن.خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ [تحریم/6] اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! خود و خانواده‌ى خويش را از آتشى كه هيزم آن، مردم و سنگ‏ها هستند حفظ كنيد).همانطور که مطلع هستید ماهواره، هم دارای برنامه های مفید و هم برنامه های مضر می باشد ولی حتی برخی از فیلمهای به ظاهر مفید اهداف پشت پرده‌ای(از جمله: از بین بردن عفت و حیا ، ترویج بی غیرتی و تضعیف اعتقادات دینی) دارند که اگر چه برای مشاهده کننده آشکار نیست اما اثرات منفی خود را به صورت ناخواسته خواهد گذاشت؛ لذا استفاده از ماهواره خواه ناخواه انسان را متضرر می‌کند.در مورد مشکلی که مطرح کردید وظیفه شما تذکر و آگاه کردن آنها به این موضوع و ضررهای ناخواسته (با توجه به نکاتی که بعدا خدمتتان بیان می‌کنم) تا جایی که تأثیر داشته باشد است؛ اگه به این مقدار عمل کنید وظیفه خودتون رو انجام دادید؛ حال اگه هدایت شدند که خیلی خوبه و الا اگه ترتیب اثر ندادند نباید این مسئله موجب بشه که شما  از همه چیز مأیوس بشید. اگر چه ناراحتی داره ولی کار درست اینه که به خاطر اشتباه دیگران نباید خودتون هم دچار اشتباه بشید؛ فراموش نکنید که هدف شما هدایت و سعادت خود و اطرافیانه حالا اگه اطرافیان قدم در راه سعادت نگذارند باید مراقب باشی که توقف آنها موجب توقف شما نشود و راه هدایت خود را با نشاط و استواری قدم طی کنید.البته برای اینکه اثر گذاری بیشتری داشته باشید باید در دعوت دیگران به مسیر هدایت به نکات زیر توجه داشته و آنها را در زندگی عملی کنید:1. هیچوقت به دیگران با تندی و یا ناراحتی تذکر ندهید.2. ارتباط سازنده با دیگران بوسیله بیان خوب، خوش خلقی، محبت کردن، در امر به معروف و نهی از منکر بسیار اثر گذار است.3. در صورتی که برادر شما از فردی حساب میبرد و گوش به حرف او میدهد از طریق او اقدام کنید البته این مسئله نباید خط قرمز برادرتان باشد.4. سعی کنید برای تقویت بنیه اعتقادیشون از سخنرانی های مذهبی افراد مورد قبول آنها استفاده کنید طوری که اونها هم بشنوند.5. اگر وظیفه تان را نسبت به این مسئله انجام دادید و بی تاثیر بود از تذکر دادن مجدد و احیانا کنایه زدن ها و متهم کردن آنها به بی توجهی به امور دینی کاملا بپرهیزید البته هدایت کردن در فرصتهای بعدی که مفید تشخیص میدهید را مد نظر داشته باشید.6. امر و نهی زیاد کردن موجب لجاجت میشه. امام علی (ع) فرمودند: «الافراط فی الملامۀ یشّب نیران اللجاج؛[1] زیاده‌روی در سرزنش، آتش لجاجت را شعله‌ور می‌کند». بهترین راه برای بیان و اصلاح عیوب، شیوه « اثرگذاری و اثرپذیری الگویی» است. یعنی شخص با اصلاح خود و رفتار خود در رفتار دیگران تأثیر گذار باشد.لذا توصیه ما به شما این است که مهمترین چیز خوش رفتاری و محبت در همه جوانب زندگی نسبت به اعضای خانواده همراه با داشتن رفتارهای دینی است تا علاوه بر خشنودی خداوند از شما، هم الگوی دینی مناسبی برای آنها باشید و هم گفتارهای شما در آنها اثر بگذارد.موفق باشید. خلاصه ای از نظرات دوستان:ماهواره همه اش بد نیست شبکه های استانی و قران هم داره پس ببرش به سمت اون یا نبین...من به شخصه یه تجربه دارم که در مورد خودم تست کردم وقتی موبایلم بوی خدا نده و به سمت خدا نره میره به سمت شیطان...کلی کلیپ راجع به دروغها و خیانتهای ماهواره بی بی سی و منوتو و ...هست که لینکش هم گذاشته شد...متاسفانه ما همیشه از تمام اتفاقات میخوایم به نفع خودمون استفاده کنیم این قبیل توجیهات که مثلا روحانی ها یا سپاهی ها هم ماهواره دارند حرفی بدون منطق است اگر راست میگویید خب این افراد بسیاری از کارهایی از قبیل نماز جماعت و جمعه و ... انجام میدهند چرا اینها رو انجام نمیدید؟
Retrato de توفیقی توفیقی 09 Dez, 2014 ما امکان بچه دار شدن نداریم
منظورتون از راه غیر شرعی چیه؟اگه منظورتون رابطه یک مرد غیر شوهر با زن نامحرم باشه که این قطعا زناست و محل بحث نیست.نکته اول: تلقیح به روش اسپرم اهدایی دو حالت میتونه داشته باشه:یک: بارور کردن تخمک در بیرون از رحم و سپس قرار دادن آن در رحمدو: تزریق اسپرم به داخل رحمکه اکثر مراجع هردو صورت را جایز ندانسته و فرزند را نامشروع میدانند.(البته آیه الله سیستانی و مقام معظم رهبری با شرایطی که در استفتائات ذکر کرده اندجایز میدانند.)نکته دوم: حکم این مسئله که ذکر شد ربطی به شیوه اهداء اسپرم توسط اهدا کننده ندارد (خواه از راه حلال مثلا از طریق رابطه با همسر و یا به شیوه جراحی، اسپرم به دست بیاید و یا از راه حرام مثل استمناء.)
Retrato de توفیقی توفیقی 08 Dez, 2014 ما امکان بچه دار شدن نداریم
سلاماز حضور شما در این سایت و اعتمادتان تشکر میکنیممواجهه شدن با مشکل این چنینی خود دارای استرسها و فشارهای روانی است که شما باید با پذیرفتن و کنار آمدن با این مشکل در وهله اول زندگی زناشویی خودتان را حفظ کرده و آن را تحکیم ببخشید سپس با بررسی همه راهکارها بهترین گزینه را انتخاب نمایید.راهکارهایی که به نظر میرسد وجود دارد:1- داشتن فرزند با اسپرم اهدایی.2- آوردن فرزند از پرورشگاه و یا از شخصی که تمایل دارد فرزندش را شما بزرگ کنید.3- پذیرفتن و کنار آمدن با ناباروری و زندگی بدون فرزند. در خصوص انتخاب گزینه اول باید به نکات زیر توجه داشته باشید:الف. سریع و عجولانه تصمیم نگیرید حتما نسبت به نابارور بودن شوهرتان و عدم وجود درمانهای احتمالی با مراجعه به چند مرکز تخصصی و پزشکان متخصص اطمینان حاصل کنید. (آزواسپرمی میتواند دلایل مختلفی داشته باشد که برخی از آنها قابل درمان هستند حتی مواردی از آزواسپرمی که گفته میشود غیر انسدادی است و درمان ندارد درمانهایی ولو با شانس کم ذکر کرده اندعلاوه بر این احتمال دارد در نمونه گیری از بیضه اسپرم مشاهده شود که برای لقاح آزمایشگاهی استفاده شود)ب. ملاحظه حکم شرعی فرزند دار شدن با اسپرم اهدایی بر اساس مرجع تقلیدتون:تقریبا همه مراجعه این کار را جایز نمیدانند که در این صورت فرزند نامشروع می باشد البته مقام معظم رهبری با شرایطی جایز میدونن که در این صورت اگر مقلد ایشون باشید اگر چه جایز است اما به هرحال قطعا شوهر شما پدر فرزند نخواهد بود بلکه پدرفرزند شما فرد صاحب اسپرم می باشد که معلوم نیست کیه.ج. در نظر گرفتن فشار روانی بر شوهرتان که پدر فرزند شما نخواهد بود و  تنها فرزند شما و فرد صاحب اسپرم است.د. این کار نمیتونه همیشه مخفی از دیگران باشه بالاخره ممکنه پدر و مادرشما و دیگران متوجه این مسئله بشن و با توجه به عدم پذیرش اینگونه فرزند آوری در جامعه با مشکلات بعدی روبرو شویده. نکته مهم تر اینکه ممکن است در آینده فرزند شما از این مسئله با خبر شده و چون خود را بدون پدرمعلوم (و احیانا غیر مشروع) میداند دچار مشکلات روحی گردد.به نظر میرسد انتخاب گزینه های دو و یا سه پس از اطمینان از ناباروری بهتر بوده و آسیبهای کمتری داشته باشد.و در کل کنار آمدن با این دو گزینه راحت تر و بیشتر مورد قبول جامعه و اطرافیان است.موفق باشید.
Retrato de توفیقی توفیقی 08 Dez, 2014 ما امکان بچه دار شدن نداریم
در حال پاسخگویی
Retrato de توفیقی توفیقی 25 Nov, 2014 اختلاف با خانواده سر انتخاب همسر
سلاماز اعتماد شما به این سایت تشکر میکنمابتدا نکات زیر را در نظر بگیرید سپس برای تغییر نظر خانواده از راه کارهایی که بیان خواهد شد استفاده کنید:نکات مهم:1. اگر چه حق انتخاب همسر صرفا با خود شماست اما چون ازدواج در عین حالی که یک امر شخصی است یک مسئله خانوادگی نیز میباشد لذا هم نظر بودن شما و خانواده محترمتان در انتخاب همسر می تواند زندگی زناشویی شما را در آینده رضایت بخش تر، زیباتر و پایدارتر کند.2.  بسیاری از موارد بوده که پسر به خاطر اقتضاء سن و کمی تجربه ملاکهایی برای انتخاب همسر در نظر داشته که در آینده با مشکل مواجه شده در صورتی که اگر عاقلانه و با مشورت دیگران از تجربیات آنها استفاده میکرد دچار مشکل نمی شد لذا ملاکهایی که خانواده شما عنوان می کنند را به دقت مورد توجه و بحث  قرار بده و سپس تصمیم بگیر.3. گاهی اوقات لازم است با توجه به شان اجتماعی خانواده ملاکهایی دیگر بر ملاکها خوداضافه کرد تا در آینده ازدواج موفقی داشته باشید. (مثلا در جایی که خانواده مذهبی هستند اگه شما با خانمی که نسبت به حجاب و آموزه های دین بی تفاوت است ازدواج کنید ممکن است بعدا مشکلاتی برایتان ایجاد کند. و یا مثالهای دیگه...)4. علت اصلی مخالفت خانواده با موردی که شما در نظر دارید و علت اصلی موافقتشون با موردی که اونها مد نظر دارند را کشف کنید.پس از در نظر گرفتن نکات ذکر شده و تعیین ملاکهای مد نظر خودتون اگه مورد مناسبی که مد نظر شما و خانواده محترمتان هست پیدا کردید که خیلی خوبه؛ اما اگه مخالفت همچنان باقی بوده و از طرفی خانمی که مد نظر شماست دارای ملاکهای صحیح شما میباشد از روشهای زیر برای  قانع کردن خانواده استفاده کنید:1. توجیه منطقی: توضیح دهید که قرار است من با همسر آینده ام زندگی کنم نه دیگران پس لازم است که اون خانم مورد پسند من بوده تا بتوانم در کنارش آرامش داشته باشم البته باید موردی باشد که هم او شما را دوست داشته باشد و مورد نظر شما نیز باشد.2. استفاده از احساسات: با استفاده از گفتار و رفتار طوری عمل کنید تا احساسات آنان را  به نفع خودتون تحریک کنید (مثلا بگید: من بیخیال ازدواج میشم تا هم شما از من راضی باشین و هم خودم توی زندگی آینده دچار اختلافات زناشویی نشوم فکر کنم اینجوری شما راضی تر باشین البته مشکلات عاطفی که به سراغم میاد بر عهده شماست.)(یا اینکه در فرصتهای مناسب بگید شما که به فکر بچتون نیستید و یا کارها و رفتارهای محترمانه دیگه)3. ذکر نمونه های ناموفق: شما از نمونه هایی که میشناسید و یا مطالعه کرده اید که به خاطر ازدواج بدون علاقه و بدون رضایت دچار مشکلات زناشویی و متارکه و ... شده اند را بیان کنید.4. بیان پیامدهای بعدی ازدواج: بعد از بیان نمونه های ناموفق برای آنان توضیح دهید که آیا شما دوست دارید منم دچار این مشکلات بشوم؟5. به بحث گذاشتن ملاکهای مد نظر: ملاکهای مد نظر خودتون و همچنین ملاکهای مد نظر خانواده رو مورد بحث قرار بدهید و لزوم داشتن هر کدام از ملاکها و یا پیامدهای مد نظر قرار ندادنشان را بررسی کنید و به توافق برسید.6. اصرار محترمانه بر خواست خود تا رسیدن به نتیجه: آب که نرم ترین جسمه وقتی که به صورت مداوم پایین می ریزه، سنگ به اون محکمی رو سوراخ می کنه در حالی که نه گفتار شما از آب نرم تره و نه دل پدر مادر از سنگ سخت تر؛ لذا به هیچوجه نظرات خود را با تندی و ناراحتی و یا غیر محترمانه بیان نکن بلکه اصرار با زبانی نرم و محترمانه به همراه دلسوزی و مظلوم نمایی می تواند دل آنان را نیز نرم کند.موفق باشی، بهترین آینده را برایت آرزو میکنم
Retrato de توفیقی توفیقی 23 Nov, 2014 مسئولیت پذیر نبودن فرزند
برای افزایش مسئولیت پذیری در فرزندان دو لینک زیر به صورت خلاصه و مفید نکاتی را بیان کرده که میتوانید از آنها استفاده کنید و در صورت نیاز به راهنمایی های بیشتر در همین بخش مطالب و مباحث را ادامه دهید.1- افزایش مسئولیت پذیری در فرزندان2- فرزند مسئولیت پذیرموفق باشید
Retrato de توفیقی توفیقی 22 Nov, 2014 راهکارتون به دردم نخورد!
دوست گرامی AmirhosseinAram احساس تنهایی شما تا حدی طبیعی است چون شرایط نوجوانی اینگونه است اما اگر احساس می کنید این وضعیت آزار دهنده است و روی فعالیتهای شما اثرات نامطلوب گذاشته برای رهایی از چنین وضعیتی همانطور که دوستان فرمودند باید بیشتر توضیح بدهی. اما برای راهنمایی شما چند سوال رو مطرح میکنم اگه این سوالات رو تکمیل کنی شاید دوستان بهتر بتونن کمکت کنن:1-کیفیت تعامل و رابطه ات با پدر و مادر و بقیه اعضای خانواده ات چه جوریه؟2-چند تا دوست داری؟وقتی با دوستات هستی احساس استرس و اضطراب نداری؟3-آیا فعالیتهایی که براتون لذت بخش است را انجام میدی؟مثلا بازی و سرگرمی، ورزش و گفت و گو با دوستان و خنده و ...4-آخرین باری که احساس تنهایی کردی را در نظرت بیار و در موردش توضیح بده(اینکه مثلا کجا بود؟کیا بودن؟چی شد؟و چه کار کردی؟چه احساسی داشتی؟برای رفع تنهایی چه کار کردی؟و...)5-وقتی احساس تنهایی میکنی چه فکری از ذهنت میگذره؟(مهم است)6-آیا این حس تازه به سراغ شما اومده؟ تقریبا چه مدتیه این حس رو پیدا کردی؟7-وقتی جلو آینه می ایستی و یا توی خلوت خودت به خودت فکر میکنی چه احساسی راجع به خودت داری؟ آیا از لحاظ توانایی های جسمی و روحی خودت رو فردی مانند بقیه میدانی یا بهتر و موفقتر از بقیه میدانی و یا اینکه فکر میکنی نسبت به بقیه هم سن و سالات ضعیف تر هستی؟8-اگه یک بار دیگه در نقطه شروع زندگی ت قرار بگیری آیا همین مسیر را که تا الآن اومدی میای یا جاهایی را عوض میکنی؟چه کارهایی رو عوض میکنی؟9-آیا خودت یا اعضای درجه یک شما سابقه بیماری خاصی (جسمی یا روحی) خصوصا افسردگی را داشته اید؟10-اگه توضیحی دیگه که میدونی لازمه گفته بشه بگو.موفق باشی.

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1