مطالب دوستان paragone

Imagen de mostafavi mostafavi 21 Ago, 2014 دو سال زندگی خیالی/ آیا باز منتظر بمانم
با سلام، ابتدا از اینکه گروه رهروان ولایت را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.چه بسا این آقا علاقه‌ای (که منجر به انتخاب شما برای ازدواج باشد) به شما نداشته باشد و شما به دلیل علاقه زیادی که به ایشان پیدا کرده‌اید، چنین برداشتهایی از رفتار ایشان پیدا کرده‌اید. ای کاش نمونه‌ای از رفتارهایی که نشان از علاقه به شماست را اشاره می‌کردید.از طرفی این عشق و علاقه شما توجیح منطقی ندارد و بیشتر ناشی از احساسات می‌باشد؛ زیرا شما شناخت کافی از فرد مورد نظرتان ندارید تا این شناخت منجر به علاقه و عشق در شما نسبت به او شود.از طرفی دیگر، برای ازدواج، تناسب لازمه از جهت اخلاقی، اعتقادی، فکری و فرهنگی لازم است و صرف علاقه برای انتخاب فرد، کافی نیست.لازم است بدانید که برخی از احساسات ما ممکن است تنها یک برداشت خام باشد و هنگامی که با شرایط واقعی تطبیق داده می‌شوند، چه بسا نتایج دیگری از آن به دست آید. به عنوان مثال ممکن است شما بر اساس قضاوت اولیه به شخصی نمره بیست بدهید، ولی پس از آشنایی با او متوجه ضعفهای خیلی جدی مانند وابستگی و عدم استقلال، سابقه دوستی با جنس مخالف یا مشکلات خانوادگی دیگری شوید که این برداشت اولیه شما را تحت تاثیر خود قرار دهد.لذا باید با مسأله ازدواج به صورت منطقی تصمیم گیری کنید و اسیر احساسات نشوید. از این رو بهتر است،بدون دلیل خواستگارانتان را رد نکنید و در صورت وجود خواستگار مناسب، با او ازدواج کنید و منتظر آمدن فرد موردنظرتان نباشید.امّا برای فراموش کردن این علاقه و عشق بی سرانجام توصیه می‌کنیم این راهکارها را مدنظر داشته باشید:- کلید فراموشی این است که دل شما از رسیدن به او ناامید شود.- توجه کنید که این عشق مثل اعتیاد روح و جسم شما را نابود خواهد کرد و سعی کنید از آن متنفر شوید.- خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید.- فکر نکنید که فراموش کردن محال است؛ چون عدّه‌ی زیادی از دخترها توانسته‌اند پس شما هم می‌توانید.- هر وقت به یادش می‌افتید سعی کنید بیشتر به عیوب و نقصهایی که دارد فکر کنید.- هر گونه نشانه‌ی او را از بین ببرید یا از خود دور کنید و جایی که شما را یاد او می‌اندازد نروید.- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به او را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با یادگیری مهارتهای هنری، مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید.- از تنهایی که باعث فکر کردن در مورد آن شخص می‌شود بپرهیزید.- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه می‌کند.- ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم‌السلام) برقرار کنید.- از دعا و گریه در درگاه خدا غافل نشوید؛ چون هم سبک می‌شوید و هم ممکن است که خدا دل شما را از این علاقه خالی کند.- در صورت وجود فرد مناسب برای ازدواج، حتما ازدواج کنید چون اولا: محبت جدید محبت قبلی را کم رنگ می‌کند دوما: با ازدواج کردن، نیاز شما را به عشق و محبت جنس مخالف نیز رفع می‌شود.با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 19 Ago, 2014 تنهایی
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.چند راه حل برای بر طرف شدن احساس تنهایی‌تان ارائه می‌کنیم، که امیدواریم با بکار بردن این راه حلها، مشکل احساس تنهایی‌تان به تدریج حل شود.راه حل اول؛ برای رفع تنهایی می‌توانید این راهکارها را انجام دهید؛- در نشست های دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید - از تنهایی بپرهیزید.(از تنهایی که موجب بی هدفی شما و یا موجب افکار و تلقینهای نادرست می‌شود، بپرهیزید.)- در کلاسهایی که موجب بالا رفتن مهارتهای شما می‌شود، شرکت کنید؛ مانند کلاس خیاطی، آشپزی، شیرنی پزی، صنایع دستی و ... که همگی اینها علاوه بر بالا بردن مهارتهای شما باعث حس موفقیت در شما می‌شود و از طرفی موجب دوست‌یابی‌های جدید شما نیز می‌شود.-  فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه می‌کند و از طرفی زمینه‌ای برای پیدا کردن دوستهای جدید نیز فراهم می‌شود.- ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم‌السلام) را بیشتر برقرار کنید؛ زیرا اینگونه ارتباط زمینه‌ای برای موفقیت و آرامش شما در زندگی می‌شوند.- هرچه زودتر ازدواج کنید؛ زیرا یکی از آثار مفید ازدواج، باعث رفع تنهایی افراد می‌شود.در ضمن حتما نزد یک روان پزشک مراجعه کنید؛ گاهی اوقات ترشح زیاد بعضی از هورمونها(مثلا استفاده بعضی از قرصها و داروها، باعث تغییر کمی هورمونی در بدن می‌شود)، موجب بروز افسردگی خفیف تا شدید در خانمها می‌شود.با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 19 Ago, 2014 ارتباط با پسر عمه از نوع برادر خواهری!
بهتر است از پسرعمه خود فاصله بگیرید؛ زیرا با دیدن پسرعمه‌تان به یاد گذشته تلخ خود می‌افتید و چه بسا پسرعمه شما به مانند گذشته، رفتار اشتباه را تکرار کند.در مورد گفتن گذشته تلختان به همسر آینده‌تان همانطور که عرض کردم اگر امکان متوجه شدنشان کم از گذشته شما کم باشد، دلیلی برای گفتن این موضوع به همسرتان نیست. چه بسا گفتن این موضوع به همسرتان از منظر شرع نیز نادرست باشد زیرا اقرار به گناه نزد فرد دیگر، خود گناهی دیگر است.از جمله سرمايه‌هاى بزرگ آدمى در زندگى، آبرو و شخصيتش می‌باشد. لذا هر چيزى كه آن را تهديد كند، گويا جانش را به خطر انداخته است.خدای متعال در قرآن كريم مى‌فرمايد: «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ...؛ اى اهل ايمان از بسيارى از گمان‌ها خوددارى كنيد كه بعضى از آنها پندارهايى غلط و گناه است و درباره يكديگر تجسّس و پرس و جو نكنيد و...»[حجرات،12]در اين آيه، از سه كار زشت نهى شده:1) در ابتدا مسلمانان را از بدگمانى نسبت به مؤمنانى كه تشكيل دهنده اعضاى اصلى جامعه اسلامى هستند، نهى مى‌كند؛ زيرا اين بدبينى به افراد، منشأ تجاوز به شخصيت ايشان مى‌شود.2) از تحقيق درباره گناهان و لغزشهاى ديگران نيز برحذر می‌دارد. 3) اگر از عيب كسى آگاه شديم، نباید آن را براى ديگران بازگو كنيم تا آنها به او بدگمان شده و سبب آبروريزى شود.حكمت كلّى اين سفارشات، در اين است كه هر اندازه روابط اجتماعى اعضاى جامعه با هم دوستانه‌تر و صميمى‌تر باشد، اهداف زندگى شان بهتر تحقّق مى‌يابد. پس بايد از آنچه كه موجب بدگمانى و بدبينى يكديگر مى‌شود و دوستى و صميميت و انس و اُلفت آنان را تهديد و تضعيف مى‌كند، جلوگيرى كرد.از آنجا كه اعضاى جامعه اسلامى به طور طبيعى داراى خطاها و لغزشهايى هستند، در اين صورت اگر بنا باشد هر كسى خودسرانه خطاهاى ديگران را پىگيرى و كشف كرده و به رُخش بكشد، يا به ديگران بگويد، هيچ اعتمادى بين افراد جامعه باقى نمى‌ماند.همچنين اگر قرار باشد هر شخص گناهكار، لغزشهاى خود را به ديگران اعلام كند، در حقيقت هم آبروى خود را ريخته و هم دوستى‌ها و صميميت‌ها و علایق بين خود و ديگران را از بين مى‌برد و خداى متعال هم راضى نيست تا به آبروى مؤمنان خدشه‌اى وارد شود. لذا ستّاريت او اقتضا مى‌كند كه خطاها و كمبودهاى افراد از نظر ديگران پوشيده بماند.با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 18 Ago, 2014 کمتر پسری پیدا میشه که با این موضوع کنار بیاد./چطوری بگم؟
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.در ابتدا باید عرض کنم که راه درستی را برای انتخاب همسر انتخاب نکرده‌ بودید. مسلما همسری که از طریق دوست یابی، گزینش می‌شود، عواقب و مشکلات خاص خودش را دارد و در صد موفقیت در چنین ازدواجهایی بسیار کم است.اینکه بعد از اینکه به تفاهم نرسیدید، ارتباط را قطع کرده‌اید، کار درستی را انجام داده‌اید، هر چند این ارتباط را قبل از این‌ها باید قطع می‌کردید(قبل از اینکه منجر به روابط جنسی شود.)لذا با پشیمانی و توبه از گذشته خود، می‌توانید فصلی نو برای زندگی خود رقم بزنید. البته شما قرار نیست در مورد گذشته خود به همسر آینده‌تان چیزی را بگویید(البته در صورتی که همسر آینده شما، از راه دیگری متوجه گذشته شما نشود) بنابراین اگر همسر آینده شما، از راه دیگری متوجه گذشته شما نشود، شما نباید از گذشته تلخ خود به او بگویید؛ زیرا گفتن گذشته خود به او باعث می‌شود که همسر آینده‌تان، نسبت به شما بی اعتماد، بدبین و دچار شک شود و در نهایت زندگی و روابط شما را تحت تاثیر قرار دهد.شما در گذشته گناهی را مرتکب شده‌اید که بین شما و خداست. لذا از خدای خود، طلب آمرزش کنید تا مورد بخشش و عفو او قرار بگیرید؛ زیرا همواره خدای متعال، توبه کاران را دوست می‌دارد؛ «إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ»[بقره/222]این نکته را هم مدنظر داشته باشید که بر طبق آموزه‌های دینی، کسی که توبه کند و رفتارهای گذشته را تکرار نکند به مانند فرد مومن و سالمی است؛ گویا اینکه اصلا گناهی نکرده است؛ امام محمد باقر(علیه‌السلام) در اين باره فرموده: «التّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لَاذَنبَ لَهُ؛ توبه كننده مانند كسى است كه اصلاً گناهی نكرده است.»[1]منبع:[1]. اصول كافى، ج2، ص435با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 18 Ago, 2014 برای ازدواج چقدر علاقه لازم است؟
علیک سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.توجه داشته باشید که یکی از ملاکهای مهم انتخاب برای ازدواج، پسند قلبی و ظاهری طرف مقابل است که از آن به عنوان علاقه حداقلی یاد می‌شود؛  مراد از پسند قلبی این است که پس از بررسی تناسب و شایستگی و پاکی در طرف مقابل، شما او را برای ازدواج مناسب ببینید و قلبا تمایل به ازدواج با او را داشته باشید و البته این علاقه تدریجا با دیدن عملی تناسبها و شایستگی‌های طرف، رو به تزاید برود و در زندگی مشترک به عشق پایدار مبدل می‌شود.این مقدار علاقه حداقل مقدار لازم برای ازدواج است؛ چون اگر علی رغم دیدن نقاط مثبت در طرف مقابل این پسند و علاقه حداقلی در شما  ایجاد نشود، احتمال دارد که در طول زندگی هم به وجود نیاید و زندگی به شکست منجر شود. بنابراین اگر این علاقه حداقلی در شما نسبت به طرف مقابلتان وجود ندارد، احتمال اینکه بعدا هم با ورود به زندگی مشترک ایجاد نشود زیاد است.پس اگر به این نتیجه رسیدید که چنین علاقه حداقلی در شما وجود ندارد، بهتر است که هرچه زودتر این ارتباط را قطع کنید تا هم برای شما وهم برای ایشان ایجاد مشکل نشود.در مورد وابستگی شما به خانواده‌تان و زندگی در شهر دیگر باید عرض کنم که اگر واقعا آمادگی زندگی در شهر دیگری را ندارید، در اینصورت زندگی در شهر دیگر برای شما مشکل ساز خواهد شد ولی با داشتن صبر و تحمل، برنامه‌ریزی در زندگی و سرگرم کردن خود به مهارتهای هنری و زندگی، این مشکل هم قابل حل است.با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 18 Ago, 2014 پدرم همه خواستگارا را رد می کند
سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.معمولا والدین به دنبال خوشبختی فرزندانشان هستند لذا در صدد هستند که گزینه‌های بهتری را برای فرزندانشان در نظر بگیرند ولی برخی از والدین غافل از این هستند که امروزه فرزندان هم نقشی در انتخاب فرد مقابلشان دارند.در این خصوص اگر به صورت مستقیم نمی‌توانید با پدرتان صحبت کنید، بهتر است در مورد این موضوع با مادر ویا دیگر اعضای خانواده که نظرشان در نزد پدرتان اثرگذارا ست صحبت کنید و از این جهت مشکلتان را حل کنید.ولی اگر از این جهت هم مشکل شما حل نشد، به این راهکارهایی که در ذیل ارائه می‌شود توجه کنید:1. توسل و دعا  به درگاه الهی و اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)  برای نرم شدن دل پدر2. ترساندن والدین نسبت به ادامه تجرد با: الف) بیان خطرات موجود و شکننده بودن مقاومت اکثر جوانان در شرایط کنونی با استفاده از پیامدهای سوء تاخیر ازدواج مثل: ارتباطات نادرست ،گسترش اسباب تحریک و احتمال ایجاد عشق به فرد نامناسب در محیط اختلاط .ب) بیان غیر مستقیم در معرض خطر بودن خود، با بیان قضایایی که برای دوستان و اطرافیان در محل زندگی یا تحصیل اتفاق افتاده و همچنین بیان موقعیت‌های لغزش و گفتن اینکه مقاومت هرکس اندازه‌ای دارد.3. بیان عقیده خود در زمینه نادرستی تاخیر ازدواج بخاطر داشتن تحصیلات بالا و شرایط سخت ازدواج4. استناد به ازدواج خود والدین که معمولا ساده بوده است.5. اثر گذاری بر یکی از والدین و فرستادنش به سراغ دیگری6. کمک گرفتن از بزرگان، خواهر برادر و هر کس که می‌تواند بر والدین تاثیر بگذارد.7. استفاده از مظلوم نمایی؛ مثلا بگویید من برای شما مهم نیستم و گرنه ناراحتی مرا نمی‌توانستید ببینید.8. استفاده از گوشه گیری‌های طولانیالبته به یاد داشته باشید که این راهکارهایی که ارائه شد بستگی به شرایط و موقعیت شما دارد و اگر فکر می‌کنید شرایط و موقعیت بعضی از راهکارها را ندارید، لازم نیست که همه این راهکارهای ارائه شده را انجام دهید.امّا در مورد احساس تنهایی‌تان باید عرض کنم؛ چند راه حل برای بر طرف شدن احساس تنهایی‌تان ارائه می‌کنم، که امیدوارم با بکار بستن آنها، این مشکل هم به تدریج حل شود:- در نشست های دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید.- از تنهایی بپرهیزید.(از تنهایی که موجب بی هدفی شما و یا موجب افکار و تلقینهای نادرست و منفی می‌شود، بپرهیزید.)- در کلاسهایی که موجب بالا رفتن مهارتهای شما می‌شود، شرکت کنید؛ مانند کلاس خیاطی، آشپزی، شیرنی پزی، صنایع دستی و ... که همگی اینها علاوه بر بالا بردن مهارتهای شما باعث حس موفقیت در شما می‌شود و از طرفی موجب دوست‌یابی‌های جدید شما هم می‌شود.- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه می‌کند و از طرفی زمینه‌ای برای پیدا کردن دوستی‌های جدید نیز فراهم می‌شود.- ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم‌السلام) را بیشتر برقرار کنید؛ زیرا اینگونه ارتباط زمینه‌ای برای موفقیت و آرامش شما در زندگی می‌شوند.- هرچه زودتر ازدواج کنید؛ زیرا یکی از آثار مفید ازدواج، باعث رفع تنهایی افراد می‌شود.با آرزوی موفقیت 
Imagen de mostafavi mostafavi 18 Ago, 2014 ارتباط با پسر عمه از نوع برادر خواهری!
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.اول اینکه ارتباط شما با پسرعمه‌تان از همان ابتدا نادرست بوده، و داشتن هر نیتی حتی نیت پاک هم مجوزی برای ارتباط نمی‌تواند باشد. زیرا اینگونه روابط، معمولا با خود عوارض و عواقبی بدنبال دارد که شما هم به نوعی گرفتار همان عواقب آن شده‌اید(همان عبور از خط قرمز)از طرفی این گونه روابط از جهت دینی، غیر شرعی و نادرست هم می‌باشد.البته شما در یک جا گفتید که «من مجردم» ودر جایی دیگر گفتید «از اولش هم قصد داشتم همه چیزو واسه همسرم بگم اما ایشون اصرار داشت لزومی نداره جزییات بگم» بالاخره شما مجرد هستید یا متاهل؟در مورد گفتن گذشته خود به همسر آینده‌تان باید عرض کنم که اگر می‌دانید که اگر شما به همسرتان از گذشته حرفی نزنید، ایشان از جای دیگری متوجه گذشته شما نمی‌شود، در اینصورت شما نباید از گذشته خود به او بگویید؛ زیرا چه بسا با گفتن گذشته خود به همسرتان، باعث از بین رفتن اعتماد همسرتان و بدبینی و شک او به شما شود و زندگی و روابط شما تحت تاثیر این موضوع قرار بگیرد. بنابراین در صورتی که همسر شما از راه دیگری متوجه گذشته شما نمی‌شود، شما نباید از گذشته خود به او بگویید.از طرفی ملاک، حال افراد است، لذا اگر شما نسبت به گذشته خود پشیمان هستید و توبه کرده‌اید و قصد تکرار رفتار گذشته خود را ندارید، شما هم مانند دیگر افراد جامعه، فرد سالم و پاکی می‌باشید. طبق آموزه‌های دینی، کسی که توبه کند و رفتارهای گذشته را تکرار نکند به مانند فرد مومن و سالمی است؛ گویا اینکه اصلا گناهی نکرده است؛ امام باقر(علیه‌السلام) در اين باره فرموده: «التّائِبُ مِنَ الذَّنبِ كَمَن لَاذَنبَ لَهُ؛ توبه كننده مانند كسى است كه اصلاً گناه نكرده است.»[1]منبع:[1]. اصول كافى، ج2، ص435
Imagen de mostafavi mostafavi 17 Ago, 2014 چرا زیبایی؟/ارتباط زیبایی با ازدواج موفق
در ضمن ورزش را جزء ضرورى‌ترين فعاليت‌هاى خود قرار دهيد و هر روز حداقل نيم ساعت ورزش كنيد (هر ورزشى كه مورد علاقه شماست) ترجيحا ورزش بدن سازى‏.همچنین به تغذيه خود، به ویژه صبحانه اهميت بدهيد و هيچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول كار يا مطالعه نكنيد.لذا با توجه به این دو نکته، نه تنها زيبايى شما افزايش مى‌يابد؛ بلكه براى سلامتى و آينده شما به عنوان يك مادر نیز ضرورت دارد.
Imagen de mostafavi mostafavi 17 Ago, 2014 به شدت احساس زشتی میکنم
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.اینکه فکر می‌کنید کسی نسبت به شما تمایلی ندارد و ... این صرفا برداشتهای شما از رفتارهای دیگران است؛ چون شما در ذهن و فکر دیگران نیستید که چه نظری نسبت به شما دارند.از طرفی تلقین مدام این موضوع، نیز باعث می‌شود که رفته رفته به واقعیت تبدیل شود. امّا آنچه که بطور مسلم می‌توان گفت: این است که شما دچار ضعف در اعتماد به نفس شده‌اید. افرادی كه ضعف اعتماد به نفس دارند، همواره از مشكلات زير رنج مى‏‌برند:1. احساس خود كم بينىدر بیشتر رفتارها و نگرش‏هایشان، احساس عدم اطمينان و درماندگى مى‏‌كنند. خود را در مقابل با مشكلات ضعیف و ناتوان مى‏‌بينند و جملاتى چون نمى‏‌توانم اين كار را انجام دهم، هرگز قادر به يادگيرى نيستم، توان رسیدن به مراتب عالى را ندارم، مدام ذهن اين افراد را به خود مشغول مى‌‏كند.2. بروز احساسات و عواطف منفىرفتارشان حاكى از نوعى خشونت، بى‏‌قيدى و بدخُلقى است. به دلیل عدم پذيرش «خود» همواره در انعكاس علايق خود با ترديد و شک مواجه هستند و توان ابراز رفتار عاطفى مناسب را ندارند.3. گريز و فرار از موقعيت‏هاى نگران‏ کنندهدر مقابل فشارهاى روانى، به خصوص ترس و خستگى و آنچه موجب آشفتگى‏‌ و نگرانی‌اشان شود، بسيار كم تحمّل‌‏اند، حتّى موردى مانند امتحان ممكن است برايشان بحران‏هايى اضطراب زا فراهم آورد و در ادامه به عدم موفقيتشان بیانجامد.4. نا اميدىيأس از رسیدن به اهداف، رايج‌‏ترين ويژگى اين افراد است.5. كم‌رويىيكى از شايع‏ترين صفات اينگونه افراد، كم‌رويى است و معمولاً در برقرارى ارتباطات اجتماعى در صحنه‏‌هاى مختلف با مشكل جدى مواجه هستند.همان طور كه خودتان هم اشاره کرده‌اید، عمده مشكل شما، در عدم اعتماد به نفس يا ضعف آن ريشه دارد. بدون ترديد با تقويت اعتماد به نفس و به دست آوردن دركى درست از خود و توانايى‏‌هاتان بر مشكلات چيره مى‏‌شويد و رفته رفته احساس عدم كفايت‌تان به احساس سربلندى و موفقیت تبديل مى‏‌شود.1. ظرفیتها و استعدادهاى خود را هر چه بيش‏تر بشناسيد.شناخت استعدادها و قابليت‏هاى خود مى‏‌تواند در كسب اعتماد به نفس مفيد واقع شود و انسان را از دام نااميدى رها کند. بدين منظور، استعدادها و توانمندى‏‌هاى گوناگون علمى، مهارتی، ورزشى، هنرى، كلامى و... خود را يادداشت كنيد و هر روز آن را براى خود بخوانيد.2. بر توانايى‏‌ها و موفقيت‌‏هاى گذشته‏‌ خویش تكيه كنيد.لازم است تا بر توانايى‏‌هاى خويش تكيه كنيد و ضمن مرور موفقيت‌هاى گذشته، آن‏ها را كانون تمركز و توجّه خود قرار دهيد.3. گذشته ناموفق و شكست‏‌ها را فراموش كنيد.اگر تصورى نامطلوب از گذشته داريد، به دست فراموشى بسپاريد؛ زیرا تصور نامطلوب اجازه نمى‏‌دهد به تغييرات خويش پى ببريد و حقيقت كنونى‌‏تان را بدست بیاورید.4. خود را مثبت ارزيابى كنيد.در مورد خود مهربان باشيد و شخصيت‌تان را با ديد مثبت ارزيابى كنيد. در شايستگى خود ترديد نكنيد و خود را با صفات خوب تفسير كرده و در انجام كارها خود را توانا بدانيد.5. ريسك كنيد.روى تجربيات جديد، با ديد يادگيرى بيش‏تر فعاليت كنيد و از شكست به خود هراس ندهید. چنانچه اين گونه عمل كنيد، امكانات جديدى براى شما فراهم مى‏‌آيد و حس خود پذيرى‏‌تان تقويت مى‌‏شود.6 از خواهش‏‌هایتان کم کنید.عزّت و سربلندى انسان در گرو عدم درخواست‏‌هاى مكرّر از ديگران است. تا مى‏‌توانيد به خود متكى باشيد و به آنچه هستيد و داريد، اكتفا كنيد تا اعتماد به نفس بيش‏تر به دست آوريد.7. خود را با ديگران مقايسه نكنيد.هرگز خود يا موفقيت‏‌هاتان را با ديگران مقايسه نكنيد. همواره به رقابت با خويش بپردازيد؛ زيرا هر كس از شرايط و امكانات خاص خود برخوردار است.8. ارتباط با خدا را حفظ و تقويت كنيد.مهم‏ترين روش كسب اعتماد به نفس، ارتباط با خداوند و نيايش با او است. وقتى بتوانيد حضور در محضر خالق هستى و كمال مطلق را احساس و به او تكيه و اعتماد كنيد و بزرگى‏‌اش را دريابيد و به او بپيونديد، به بزرگى شخصيت خود واقف خواهيد شد. بنابراين، در نمازها حضور قلب بيش‏تر پيدا كنيد و خود را با ذات اقدس الهى مرتبط بدانيد.9. از اهداف كوچك و متوسط شروع كنيد.يكى از علل شكست‌هاى مكرر افراد كه منجر به احساس خودكم بينى و از دست دادن اعتماد به نفس مى‌شود، در نظر گرفتن اهداف بزرگ و دست نيافتنى است. چنانچه در مثال گفته‌اند: سنگ بزرگ نشانه نزدن است. براى اين كه به خودباورى و اعتماد به نفس برسيم، لازم است ابتدا از هدف كوچكتر شروع كنيم تا با دست يافتن به هدف و چشيدن طعم موفقيت، اعتماد به نفس و احساس خود ارزشمندى در ما تقويت شود.10. تلاش کنید مهارتهای زندگی خود را از طریق؛ مسئولیت پذیری در خانه، بالا بردن آستانه صبر و تحمل در هر شرایطی، بکار بردن تفکر منطقی و عقلانی در شرایط مختلف، مطالعه، ارتقاء مهارتهای هنری، مهارتهای ارتباطی و... بالا ببرید.11. در کلاسهایی که موجب بالا رفتن مهارتهای شما می‌شود، شرکت کنید؛ مانند کلاس خیاطی، آشپزی، شیرنی پزی، صنایع دستی و ... که همگی اینها علاوه بر بالا بردن مهارتهای شما باعث حس موفقیت در شما می‌شود.12. - سعی کنید از تنهایی که باعث بوجود آمدن افکار یا نگرشهای منفی نسبت به خود می‌شود، خودداری کنید.13. - با افرادی که نگرش مثبت و پر انرژی هستند، بیشتر رفت و آمد کنید.14. ورزش را جزء ضرورى‌ترين فعاليت‌هاى خود قرار دهيد و هر روز حداقل نيم ساعت ورزش كنيد (هر ورزشى كه مورد علاقه شماست) ترجيحا ورزش بدن سازى‏.15. به تغذيه خود، به ویژه صبحانه اهميت بدهيد و هيچگاه بدون خوردن صبحانه خود را مشغول كار يا مطالعه نكنيد.با توجه به دو نکته آخر، نه تنها زيبايى شما افزايش مى‌يابد؛ بلكه براى سلامتى و آينده شما به عنوان يك مادر نیز ضرورت دارد.در آخر هم این را اضافه می‌کنم؛در روايتى از امامان(علیهم السلام) رسيده كه در مسائل مادى هميشه به كمتر از خودتان بنگريد تا حالت رضايت و شكرگزارى شما بيشتر شود. شما هم هميشه به افرادى فكر كنيد كه داراى نقص عضوهايى چون نابينايى، فلج و مانند آن هستند ولى بعضاً با روحيه‏‌اى بسيار بالا زندگى مى‏‌كنند. در مورد لقمان حکیم گفته‏ شده فرد بسيار زشت و بدشكلی بوده، ولى بر اثر كسب علم و معرفت به درجه‏‌اى رسيد كه بخشى از قرآن از سخنان ارزشمند اوست و همچنین سوره‏‌اى به نام اوست.پس شما به جاى اينكه به كمبودها، عيب‌ها و ناكامى‌هاى خود فكر كنيد، به موفقيتها و آن امكاناتى كه در زندگى از آن بهره مند بوده و هستيد فكر كنيد. به عبارت ديگر امكانات و شرايط ما مانند يك ليوانى است كه بخشى از آن پر است و بخشى خالى. همه افراد اين چنين هستند. بنابراين سعى كنيد به آن بخش پر فكر نگاه كنيد و از آن بهره ببريد و غصه آن نيم خالى را نخوريد؛ زيرا در اين صورت از آنچه در اختيار داريد نمى‌توانيد بهره‌مند شويد و دائما حسرت ديگران را خواهید خورد.با آرزوی موفقیت
Imagen de mostafavi mostafavi 16 Ago, 2014 ازدواج با دختر دیابتی از اقوام مادری
همانطور که کارشناس محترم اشاره کرد، بهتر است در این زمینه با یک متخصص صحبت کنید و آگاهی پیدا کنید که نحوه زندگی اینگونه افراد چگونه است و نوع این بیماری از چه نوعی می‌باشد.وقتی با متخصص در این زمینه صحبت کردید و اطمینان پیدا کردید که مشکل جسمی برای ازدواج با اینگونه افراد وجود ندارد، می‌توانید اطلاعات بدست آمده را با خانواده خود در میان بگذارید؛ زیرا بیشتر خانواده فکر می‌کنند که افرادی که دچار چنین بیماری می‌شوند، دیگر توانایی زندگی کردن را ندارند. امّا با کسب اطلاعات لازم چه بسا نظرشان تغییر کند.ولی در درجه اول سعی کنید اطلاعات درست و ضروری را در مورد بیماری دختر دایی‌تان بدست بیاورید تا با اطمینان کامل، بتوانید تصمیم برای زندگی خود بگیرید.این نکته را هم توجه داشته باشید که نباید با مسأله ازدواج به صورت احساسی، رفتار کرد؛ زیرا باید تناسب لازمه بین طرفین وجود داشته باشد و به صرف علاقه مندی طرفین، نباید دیگر ملاکهای ازدواج را نادیده گرفت.سعی کنید به صورت منطقی با این مسأله رفتار کنید. امّا برای اینکه بتوانید تشخیص بدهید که در مورد ایشان احساسی رفتار کرده‌اید یا نه بهتر است به این نکته توجه کنید که اگر فرد دیگری غیر از دختر دایی‌تان، بود امّا با همان شرایط جسمی، آیا بازهم نظر شما مثبت خواهد بود؟پس سعی کنید با در نظر گرفتن تمام جوانب مسأله، تصمیم عاقلانه‌ای برای زندگی خود بگیرید.

Páginas

آمار مطالب

مطالب ارسالی: 1