چه بسا اسم این حالت را بتوان وابستگی گذاشت. از آنجایی که رابطه شما با خواهرتان در دوران مجردی بسیار خوب بوده و به نوعی همدم و همراز هم بودید، لذا با ازدواج خواهرتان، تصور کردید که همدم و همراز خودرا از دست داده‌اید و ...از یک طرف آرزوی موفقیت و خوشبختی را برای خواهرتان دارید و از طرفی دوست دارید به به روزهای گذشته برگردید، زمانی که خواهرتان مجرد بود و...امّا ازدواج مسیری است که پیش روی هر انسانی است و راهی برای موفقیت و تکامل انسان است. ولی این طرز فکر و تصور که با ازدواج خواهرتان، شما او را ازدست خواهید داد، درست نیست. زیرا نقش خواهری و همدمی خواهرتان از بین نمی‌رود بلکه باعث می‌شود که نقشی به نقشهای او اضافه شود. یعنی خواهرتان علاوه بر نقش خواهری، نقش همسری را نیز باید ایفا کند و این باعث مسئولیت پذیری، تعهد و بزرگ شدن او خواهد شد. از طرفی با پذیرفتن این نقش، رفته رفته باعث می‌شود که خواهرتان، با کسب تجربه از ایفا کردن نقش همسری، نقش خواهری و نقش همدم و همدلی را به خوبی برای شما ایفا کند.امّا وابستگى شما به خواهرتان آنچنان زياد و شديد است كه باعث شده نتوانید به امور روزمره و عادى خود رسيدگى كنید، و چه بسا بتوان این نوع وابستگی را نوعی مانع زندگى تلقى کرد. بنابراين اگر وابستگى و ميزان تعلق تان به خواهرتان بيش از حد معمول است به نكات زير توجه فرمائيد:1. خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید. بالاخره نسبت به این وضعیت عادت خواهید کرد.2. سعى نكنيد يك مرتبه به تمام وابستگى‌ها و ارتباطات قوى و شديدى كه با خواهرتان داريد پشت پا بزنيد و آن را رها كنيد كه اين امر نشدنى است، ولى اگر طالب كمال و ترقى هستيد بايد بتوانيد به تدريج از ميزان وابستگى‌هاى خود بكاهيد. مثلا اگر در هر امر جزيى و كوچكى از او طلب يارى مى‌كرديد و يا او را به ارائه راه حل وادار مى‌كرديد، بتدريج از آنها بكاهيد و برخى تصميمات‌تان را بدون نظر مشورتى شان عملى كنيد و كم كم به تصميمات مهمتر اين روش را سرايت دهيد.3. سعى كنيد از افراد جانشين استفاده كنيد؛ يعنى به جاى خواهرتان با دیگر اعضای خانواده و دوستان و افراد با صلاحيت ديگرى که قابل اعتماد و افراد با تجربه و... كه از صلاحيتهاى كافى برخوردارند، طرح دوستى و ارتباط عاطفى داشته باشيد.همچنین در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید. از طرفی ارتباط محبت آمیز با مادر و اعضای دیگر خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.4. برای مدتی از تنهایی که باعث رنجش خاطر شما می‌شود خودداری کنید.5. بهترين حالت، برخورد متعادل با اين امور است، يعنى به گونه‌اى رفتار كنيد كه وابستگى به خواهرتان مانع پيشرفت و كارهاى ضرورى شما نشود و همچنين طورى مستقل و بى تفاوت عمل نكنيد كه احساسات او جريحه دار شود.با آرزوی موفقیت
اگر امكان دارد خودتان با پدرتان به صورت منطقى گفتگو كنيد و او را راضى كنيد به اينكه با شما موافقت كند و يا نامه‌ای را با در نظر گرفتن تمام جوانب برای ايشان بنويسيد، اگر براى خودتان چنين امكانى فراهم نيست يكى از اعضاء خانواده يا فاميل كه به او مطمئن هستيد مانند؛ پدربزرگ، مادربزرگ و خواهر یا برادر یا خاله و عمه یا و از طرفى مىدانيد كه حرف او، روى پدر شما تأثير دارد بعبارت ديگر پدر شما آن فرد را قبول دارد و به نظرات او اهميت مى‌دهد به صورت غيرمستقيم از او بخواهيد كه با پدرتان صحبت كند و او را به اين امر راضى کند.در مورد خواستگارتان هم باید عرض کنم که بعد از کسب رضایت پدر شما می‌توانید با فرستادن واسطه از خانواده خواستگارتان بخواهید که یکبار دیگر به خواستگاری شما بیایند.ما نيز به سهم خود دعا می‌كنيم كه در اين مسير، خداوند منان آنچه كه صلاح دنيا و آخرت شماست مقرر فرماید.با آرزوی موفقیت
مسأله ازدواج يكى از مهمترين رخداد زندگى انسان است و نقش مهمى در سرنوشت، خوشبختى و همچنين ناكامی انسان دارد، لذا بايد با دقت كافى همه جوانب مسأله مد نظر قرار گيرد و غفلت از هر بُعدى از ابعاد اين مسئله مى‌تواند پيامدهاى ناگوار و جبران ناپذيرى را به دنبال داشته باشد بنابراين توجه به نكات زير ضرورى است:1. شناخت از وضعيت خانوادگى فرد مورد نظر ضروری است؛ زيرا ازدواج فقط پيوند بین دو نفر نيست؛ بلكه پيوند بین دو خانواده است و از آنجا كه خانواده نقش مهمی در شكل گيرى شخصيت هر فردى دارد و در واقع نقش اول را دارد، لذا شناخت خانواده و مقايسه آن با خانواده خود بسيار مهم است. اين دو خانواده در واقع بايد از جهات متعددى مانند سطح فرهنگ، اقتصاد، اعتقادات و باورهاى مذهبى و آداب و منش اجتماعى به همديگر نزديك باشند والا خانواده جديدى كه از پيوند اين دو خانواده به وجود مى‌آيد دچار تعارض و عدم تعادل در روابط با اين خانواده‌ها مى‌شود و در نهايت يا مجبور مى‌شود يكى از آنها رها كند يا هر دو را كنار بگذارد و يا دائما درگير كشمكش و برخوردهاى ناهنجار و نامتعادل ميان اين دو خانواده باشد و بيشترين خسارت در اين ميان به خانواده جديدى كه با اين پيوند بوجود آمده وارد مى‌شود.2. علاوه بر شناخت از وضعيت خانواده‌ها، كفو بودن دختر و پسر كه محور اين پيوند هستند امرى بسيار مهم و ضرورى است يكى از مهمترين شرايط كفويت كه بزرگان دين نيز بر آن تاكيد فراوان داشته‌اند كفويت در ايمان است؛ بنابراين توجه به ميزان باورهاى دينى و ايمان به آنها و التزام عملى به اين باورها نقش مهمى در استحكام اين پيوند دارد. البته ايمان امرى است كه داراى مراتب است ممكن است فردى يك درجه ايمان داشته باشد فرد ديگر 5 درجه و فرد سومى 10 درجه آنچه مهم است در مرحله اول اصل وجود ايمان و در مرحله دوم ميزان پايبندى به ايمان است لذا دو انسانى كه مى‌خواهند با يكديگر پيوند مقدس ازدواج برقرار كنند و در همه ابعاد و زواياى زندگى با همديگر مشاركت داشته باشند از ايمان و باورهاى مشتركى بايد برخوردار باشند تا در ادامه زندگى با مشكل كمترى برخورد كنند.آن چه که لازم است بعد از گذراندن مراحل بالا، به آن توجه کرد، عبارت است از:اولا؛ موقعيت و شرايط خود را در نظر بگيريد. یعنی شرايط و موقعيت تان را در نظر گرفته و تصميم بگيريد و اين را با مشورت كردن با فاميل، والدين و افراد دلسوز و باتجربه مى‌توانيد دريابيد.دوم: ممکن است تمام ويژگى‌هاى مثبت در وجود يك فرد جمع نمى‌شود بايد جمع بندى كنيد و مجموع امتيازات طرف را در نظر بگيريد ممكن است، در برخى ويژگى‌ها نمره پايينى بگيرد، ولى در ويژگى ديگر نمره و امتياز بالايى داشته باشد و در جمع و با يك سبك و سنگين كردن، پاسخ مثبت مى‌دهد يا به پاسخ منفى مى‌رسد.با آرزوی موفقیت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.همانطور که خودتان هم اشاره کرده‌اید، از جهت خانوادگی هم سطح نیستید پس دلیلی برای انتخاب آنها نیست. امّا توضیح ندادید که منظورتان از اینکه از جهت خانوادگی هم سطح نیستید یعنی چه؟ اگر منظورتان اختلاف مالی است باید عرض کنم که اختلاف کم مالی مشکل ساز نیست ولی اختلاف زیاد در زمینه مالی هم در صورتی مشکل ساز است که یک طرف، خودش را بالاتر بداند و بخواهد به دیگری فخر بفروشد، امّا اگر هر دو طرف به همدیگر احترام بگذارند و یکدیگر را قبول داشته باشند مشکل خاصی ایجاد نمی‌شود.امّا در اختلاف زیاد فرهنگی اگر منظور، اختلاف در آداب و رسوم باشد، در این زمینه صحبت و تفاهم بین خانواده‌ها و توافق در موارد اختلاف قبل از ازدواج می‌تواند از مشکلات بعدی جلوگیری کند.در اختلاف مذهبی هم اگر کم باشد ولی طرفین معتقد باشند است و مسائل دینی را ارزشی می‌دانند ولی از نظر عملی مشکل دارند که در این صورت با توافق طرفین و اطمینان از اثر نپذیرفتن از طرف مقابل می‌توانند ازدواج کنند.با آرزوی موفقیت
همچنین در صورت امکان، از مادر بزرگوارتان بخواهید حتی در صورت مخالفت پدر، به مشاوره حضوری، مراجعه کنند؛ زیرا در مشاوره حضوری، بهتر می‌توان مسأله را باز کرد و راهکار بهتری ارائه نمود.
در مورد موضوع مورد نظرتان به نكات زير جلب مى‌كنم:1- ممكن است در اين اتفاق، مادر بزرگوارتان بى تقصير نباشد و نقش همسرى خود را به خوبی ایفا نکرده باشد،[با توجه به گفته شما، که پدرتان فرد مذهبی و دینداری است، بعید است که این کارشان از روی هوی و هوس باشد.]2- شما در اين مورد مى‌توانيد با سه فاكتور با مادر و پدرتان و آن خانم برخورد کنید، امّا در اولين گام نبايد به مادر و پدرتان كارى داشته باشيد؛ چه شما فرزند آنها هستيد و وارد شدن شما به عنوان فرزند در اين ميدان شايسته نيست. لذا با آن خانم برخورد داشته و او را از این کار بر حذر دارید. البته به دو طريق ذیل:3- از باب نصيحت وارد شويد و بدون معرفى خود و بيان نسبت خود با پدر تان، او را از پدرتان بترسانيد تا او به اين ارتباط به عنوان يك مصيبت نگاه كند، بويژه كه اگر اختلاف سنى داشته باشند، به هر حال از باب نصيحت او را منصرف كنيد.4- برخورد دوم يك برخورد تهديدى و ترس آلود است؛ يعنى شما بعد از كارگر نيفتادن نصيحت با انواع تهديد او را از پدرتان دور كنيد.مانند اينكه اگر مجرد است، او را از والدين و پليس و... بترسانيد و اگر متأهل است، با اهرم تهديد، خبر كردن به شوهر و... او را در مسير قرار دهيد. البته باید در این برخورد احتیاط و جوانب کار را در نظر داشت.با آرزوی موفقیت
با سلام ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.چه بسا نوع رفتار و برخوردتان چنین سوءتفاهمی را برای ایشان بوجود آورده است لذا این را در نظر داشته باشید که نوعا دخترها حتی با وجود غرور و تکبرشان، احساسی تصمیم گیری می‌کنند و بیشتر تحت تاثیر روابط و برخوردها و احساسات رفتار می‌کنند از این رو رفتار گرم شما موجب چنین برداشتی از سوی طرف مقابلتان شده است.برای رفع این سوء برداشت، شما دو راه دارید؛ 1. به صورت مستقیم با طرف گفتگو کنید و این سوءبرداشت را برطرف کنید. 2. یا اینکه به صورت غیر مستقیم و نامحسوس با او صحبت کنید تا او متوجه شود که شما به او علاقه‌ای ندارید بلکه به فرد دیگری علاقه دارید.به نظر می‌آید که انجام راهکار دوم، محترمانه‌تر باشد و با عواقب کمتری روبه رو می‌شوید.این نکته را نیز باید مدنظر داشت که حفظ و کنترل روابط با جنس مخالف، در هر حال لازم و ضروری است و نباید از حد تعادل و عرف و شرع خارج شود که خارج شدن از آنها، همان و گرفتار شدن با عواقب و پیامدهای آن همان.با آرزوی موفقت
با سلام، ابتدا از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب کرده‌اید، تشکر می‌کنم.در ابتدا باید عرض کنم که راه درستی را برای انتخاب همسر انتخاب نکرده‌اید. مسلما همسری که از طریق دوست یابی، گزینش می‌شود، عواقب و مشکلات خاص خودش را دارد و در صد موفقیت در چنین ازدواجهایی بسیار کم است.پس ادامه ارتباط شما درست نیست و نباید روی این مسأله پافشاری کنید. لذا به طور کلی، از فکر اینکه از مسیر دوست یابی، فرد مناسب خود را پیدا کنید، بیرون بیایید و به صورت منطقی و عاقلانه با این موضوع بسیار مهم، رفتار کنید. مسلما انتخابی که برخواسته از احساسات باشد، توأم با عدم موفقیت و نرسیدن به فرد مناسب برای ازدواج است.از طرفی دوستی و ارتباط شما با ایشان از منظر شرع و دین نیز گناه آلود و نادرست است. پس با تفکر و به دور از احساسات و به دور از انتقام گیری سعی کنید طرف مقابلتان را فراموش کنید و ادامه ارتباط نه به صلاح شما و نه به صلاح ایشان است.امّا برای فراموشی عشق بی سرانجام توصیه می‌کنم به این موارد توجه کنید:- کلید فراموشی این است که دل شما از رسیدن به او ناامید شود.- توجه کنید که این عشق؛ مثل اعتیاد روح و جسم شما را نابود خواهد کرد و سعی کنید از آن متنفر شوید.- خود را برای مدتی سختی کشیدن آماده کنید.- فکر نکنید که فراموش کردن محال است؛ چون عدّه‌ی زیادی از دخترها توانسته‌اند پس شما هم می‌توانید.- هر وقت به یادش می‌افتید سعی کنید بیشتر به عیوب و نقصها و دروغهایی که احیانا به شما گفته فکر کنید.- هر گونه نشانه‌ی او را از بین ببرید یا از خود دور کنید و جایی که شما را یاد او می‌اندازد نروید.- خود را به حدی مشغول کنید تا وقت فکر کردن به او را نداشته باشید و همچنین اوقات فراغت را با یادگیری مهارتهای زندگی، تفریح و بازی و مطالعه و ... پر کنید.- در نشستهای دوستانه و فامیلی و سفرهای جمعی و کلاسهای مختلف بیشتر شرکت کنید.- از تنهایی که باعث فکر کردن در مورد آن شخص می‌شود بپرهیزید.- فعالیتهای ورزشی فکر شما را مشغول و انرژی شما را تخلیه می‌کند.- ارتباط محبت آمیز با اعضای خانواده و یا دوستان صمیمی را تقویت کنید.- ارتباط عاشقانه قلبی با خدا و اهل بیت(علیهم‌السلام) برقرار کنید.با آرزوی موفقیت
Páginas