پرتوهای مهدوی

06:06 - 1395/07/10

محمود مهدی پور - ماه شعبان یکی از ماه های با فضیلت است که در آن مناسبتها و رویدادهای مختلفی وجود دارد؛ از جمله: میلاد پربرکت سید الشهدا(ع)، حضرت ابوالفضل العباس(ع) و امام سجاد(ع) که در روزهای نخستین این ماه واقع شده است و نیز ولادت حضرت علی اکبر(ع).

یکی دیگر از رویدادهای بزرگ این ماه، ولادت با سعادت منجی عالم بشریّت حضرت حجۀبّن الحسن(عج) است؛ همو که امید همۀ پیامبران و اوصیاء است و حکومت عدالت را در جهان هستی به پا خواهد کرد و به اذن پروردگار، حق مستضعفین را از ظالمین عالم بازپس خواهد گرفت. این رویداد بزرگ در جهان اسلام پرتو افشانی می کند و تشنگان راه حق و حقیقت را سیرآب می گرداند.

این عید بزرگ دارای جنبه ها و پرتوهای مختلفی است که در اینجا به چند مورد از آن اشاره می کنیم:

پرتو نخست: چهار حماسه بزرگ

چهار حماسة بزرگ در تاریخ اسلام از بزرگ ترین حوادث تاریخ است:

1. بعثت نبوی؛

2. غدیر علوی؛

3. عاشورای حسینی؛

4. نیمة شعبان مهدوی.

این چهار رخداد مهم اثر گذارترین حوادث تاریخ تشیّع، تاریخ مسلمانان و بلکه در تاریخ عمومی انسانهاست.

این فرازها نقطه های عطف و تحوّل زای زندگی در سراسر زمان و زمین است.

این حوادث با یکدیگر پیوندی استوار و ناگسستنی دارد. عامل پیدایش این چهار حادثه، بیش از آنکه انسانی باشد، الهی است و قبل از آنکه زمینی باشد، ریشه در آسمان دارد. هم شادی بخش است، هم غم انگیز. این حوادث نقاط ارتباط و التقای فرشتگان الهی و انسانهای برگزیده اوست.

گویی، این چهار حادثه «نردبان معرفت و عروج» انسان است که با مهندسی ذات مقدس ربوبی و هنرمندی چهار چهرة برتر تاریخ و یاری فرشتگان بزرگ خداوند آفریده شده است. نقش اول را چهره هایی همانند رسول اعظم الهی، امیرالمؤمنین(ع)، و حضرت سید الشهداء(ع)، و حضرت مهدی موعود(عج) بر عهده دارند.

عشق الهی آنان را به تلاش و جهاد "و قیام عبادی و جهادی"وامی دارد. این چهار حادثه شبهایی سپید دارد و روزهایی سرخ و قهرمانان این قیامهای چهارگانه راهبان شب اند و شیران روز، شبها از خدا نور و نیرو می گیرند و روزها به ذهن و زندگی فرزندان آدم وحوّا آگاهی و آزادی و عدالت می بخشند.

سه رخداد بزرگ بعثت، غدیر و عاشورا، یادآور گذشته های انسان و جهان است؛ ولی میلاد نیمه شعبان و طلوع مهدی موعود بر آفاق آینده زندگی بشریت نور می افشاند و چشم انداز زیبا و مطلوب جامعة واحد جهانی را در پرتو توحید و عدالت نوید می دهد. آینده ای که ریشه در تقدیر و برنامه ریزی خدایی دارد و با تکیه بر حوادث پیشین، گلزار زیبای پیامبران را پدید می آورد. این حوادث چهارگانه، قیام اولیای الهی علیه جاهلیتهای قدیم و جدید است و تأثیر هر قیام به حدّی است که هر یک «لیلة القدر» است و لیلةُ القَدرِ خَیرٌ مِن الفِ شَهر.

شناخت و معرفی قهرمانان این چهار قیام بزرگ و جاهلیتی که بشریت با آن مواجه بود و ایثار و جهادی که یاران بعثت و غدیر و عاشورا و سرانجام، یاران مهدی موعود(عج) نشان می دهند، وظیفة بزرگ عالمان دین و مبلّغان پیام الهی است. پیام مهدوی همان پیام حسینی و پیام حسینی همان پیام علوی و پیام غدیر همان پیام بعثت مقدس نبوی است.

دریافت درست این پیامهای ملکوتی و انتقال آن به نسل امروز و برنامه ریزی برای اجرای آن، رسالتی سنگین است که امروز بر دوش حوزه های اسلامی و عالمان دین سنگینی می کند.

بهره برداری و برنامه ریزی عمیق برای باز نشر اندیشه های بعثت و غدیر و عاشورا و نگهبانی از فرهنگ ایمان به غیب و غدیر و عاشورا، «قرآن شناسی» و «مهدی باوری» لازم دارد و چه کسی جز فرزندان حوزه های علوم اسلامی باید این بار گران را بردارد؟

این بار گران جز با «اخلاص»، «آگاهی»، «امداد الهی» و «ایثار» بر دوش کسی قرار نمی گیرد و افتخار یاری و سربازی امام عصر(عج) نصیب هر کس و ناکس نمی شود، کسی می تواند نگهبان وحی و غدیر و عاشورا و یاور بقیة الله الأعظم(عج) باشد، که درسهای بعثت و غدیر و عاشورا را به خوبی فرا گرفته باشد و حوزه های علمیه را سکوی دست یابی به نان و نام و قدرت و ثروت نشناسد و برای پاسخ گویی به استغاثۀ اسلام، پای در راه نهد.

پرتو دوم: جاودانگی امامت

انسان همیشه نیازمند معارف و قوانین آسمانی است و قرآن و دیگر کتب آسمانی برای تأمین همین نیاز فرود آمده است، ولی انسانِ بدون معّلم آسمانی و مفسّر ملکوتی، توان فهم و بهره برداری کامل از کتاب خدا را ندارد.

قرآن جاودانه است، انسان و نیاز انسان هم همیشگی است؛ بنابراین معلّم آسمانی و مفسّر و مربّی الهی و نمایندة خدا در جهان هم باید جاودانه باشد. ابوحمزۀ ثمالی از حضرت باقر العلوم(ع) چنین نقل کرده که فرمود: «وَ اللَّهِ، مَا تَرَكَ اللَّهُ فِی أَرْضِهِ مُنْذُ قَبَضَ  اللَّهُ  آدَمَ ، إِلَّا وَ فِيهَا إِمَامٌ يُهْتَدَى بِهِ إِلَى اللَّهِ، وَ هُوَ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى عِبَادِهِ، وَ لَا تَبْقَى الْأَرْضُ بِغَيْرِ إِمَامٍ، حُجَّةً لِلَّهِ عَلَى عِبَادِه ؛[1] سوگند به خدا، خداوند از روزی که آدم را قبض روح کرد، زمین را بدون امامی که مردم را هدایت کند، رها نکرد و امام، حجت، خدا بر بندگان اوست و زمین بدون حجت خدا بر بندگان باقی نمی ماند.»

آیات متعددی از قرآن کریم، و ده ها حدیث با این مضمون در کتب حدیثی فریقین وجود دارد که زمین بدون حجت و رهبر آسمانی نمی ماند.

مسئلۀ مهم، شناخت «رهبر آسمانی» و برقراری ارتباط با او و اطاعت و بیعت و حمایت از اوست.

پرتو سوّم: شناخت عروۀ الوثقی

قرآن کریم شرط نجات و فلاح انسان را گرفتن دستگیره استوار الهی و تمسّک به عروةالوثقی و حبل المتین می داند گویی انسان در چاه طبیعت ریسمانی لازم دارد تا از زندان ظلم و ظلمت آزاد شود.

کفر ورزیدن به طاغوتها و نفی سلطه های شیطانی و ایمان به خداوند، چنگ زدن به عروة الوثقی آسمانی است، تنها راهکار رهایی انسان از ظلمت ظلم و فقر و جهل و انواع بیماریهای جسمی و روحی و اجتماعی، پناه بردن به دو یادگار ماندگار رسالت درمیان امت یعنی قرآن و عترت است. عروة الوثقی الهی هیچکدام از قرآن و عترت به تنهایی نیستند. قرآن به تنهایی نیمی از مشکلات جامعه را حل می کند و اندیشه های برتر و اصول قانون الهی را در معرض دید انسان قرار می دهد، امّا فهم کامل و جامع آن بدون استفاده از تفسیر اهل بیت( امکان پذیر نیست. قرآن منهای امامت و ولایت، ناقص و نادرست تفسیر می شود و ثقل اکبر بدون ثقل کبیر برای بشریت کافی نیست.

ابوبصیر می گوید: درباره این کلام الهی که فرموده ]وَ مَنْ يُؤْتَی الْحِكْمَةَ فَقَدْ أُوتِيَ خَيْراً كَثِيراً[[2] سؤال کردم که منظور از حکمت چیست؟ حضرت فرمود: «هِيَ طَاعَةُ اللَّهِ وَ مَعْرِفَةُ الْإِمَام؛[3] حکمت، همان اطاعت از خدا و شناخت امام است.»

پرتو چهارم: نقش امام عصر(عج)

پس از توحید و نبوت، شناخت و ایمان «به امام و امامت» مسئلة اول زندگی جامعۀ بشری است؛ شناختن امامت و رهبری آسمانی و عدم اطاعت و پیروی از امام منصوب الهی، ریشۀ مشکلات اجتماعی و اختلافات سیاسی و اقتصادی و فرهنگی است.

اختلافات سیاسی، ریشه در تلاش برای غصب مقام امام عصر(عج) دارد؛ اختلافات فرهنگی مولود نشستن بر کرسی فهم اسلام بدون بهره گیری لازم و کافی از فرهنگ قرآن و عترت است؛ اختلافات اقتصادی مولود دخالت در انفال و اموال امام معصوم(ع) بدون اذن و اجازه آن بزرگوار است حل و فصل همۀ خصومتها و عداوتها و انکار و تکذیبها و اتهامهای دروغین گروه ها و جناحهای سیاسی، با تسلیم همه بر محور رهبری الهی و تسلیم مدعیان در برابر نظام امامت تحقق پذیر است.

قبول مهدویت و امام حیّ و ناظر بر عملکرد فردی و گروهی و عمل به معارف قرآن و عترت، تنها راهکار انسجام و آشتی ملی و اتحاد بین الملل اسلامی است. تا اعتصام به «حبل الله» نباشد تا تمسّک به قرآن و اهل بیت( بر دولت و ملت حاکم نشود، تا تسلیم فراگیر و عملی در برابر فرمان نائب امام و نوّاب امام شکل نگیرد، از اتحّاد و همدلی و عدالت اجتماعی و اقتدار و عزّت اسلامی خبری نیست.

امام واسطۀ فیض الهی است، هم در تکوین و هم در تشریع؛ یعنی دفع بلا، نزول بارانها، رویش برکات الهی و... همگی از برکات وجود امام است.[4]

آموزش احکام الله، شبهه زدایی از ذهن و دل صالحان، امید بخشی به مجاهدان و عالمان و مؤمنان، برخوردهای ضروری با کافران و منافقان و ستمگران، همگی بخشی از آثار پیدا و پنهان امام زمان(عج) است

پرتو پنجم: معنای انتظار

امام مهدی(عج) آفتاب نمایان است و انسان سرمازده، همیشه در انتظار رؤیت خورشید است. مهدی موعود(عج) آب زندگی بخش است.

انسان زنده به آب نیاز دارد؛ انتظارِ نوشیدن و دیدن آب، حرکت طبیعی انسان است، آری رب الابرار، ساقی تشنگان گیتی است و شراب طهور، جام عشق محمد و آل محمد است که همۀ پلیدیها را از روح و روان انسان می زداید.

انتظار مهدی موعود، اعلام تشنگی و تلاش برای دست یابی به آب حیات است و امام مهدی(عج) «ماء معین» امّت اسلامی است.

آب زلال آسمانی تنها از کوثر علوی می جوشد و انسان بدون دست یابی به این آب گوارا از تشنگی می میرد و با نوشیدن آبهای آلوده جان می سپارد.

انسان شیدای عدالت است و عدالت در انتظار مهدی موعود است و عدالت خواهی، نشان منتظران راستین است.

انتظار، آرمانی بدون تلاش و تکاپو نیست؛ انتظار، نوعی جهاد فرهنگی و اقتصادی و سیاسی و نظامی در عصر غیبت است.

پاداش منتظران

شیخ صدوق از قول امام چهارم چنین نقل کرده است که آن بزرگوار فرمود: «إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلِينَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ  الزَّمَانِ  بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ  بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ(ص) بِالسَّيْف؛[5] اهل زمان غیبت امام عصر که به امامت او عقیده دارند و منتظر ظهور آن حضرت هستند، انسانهای برتر کل روزگارند؛ زیرا خداوند تعالی عقل و فهم و معرفتی به ایشان عطا کرده که عصر غیبت در نزد آنان چون عصر مشاهده [و عصر حضور] است و آنان را به مانند مجاهدین پیشاپیش رسول خدا(ص) و شمشیر زنان رکاب او قرار داده است.»

آری مهدی(عج) نوری در ظلمت هاست؛ گوهری ناشناخته است؛ گنجی نادیده است؛ چراغی ناافروخته و چشمه سازی راکد مانده است؛ آبی شیرین در دل زمین است و تنها مؤمنان صالحان می توانند از وجود او استفاده کنند.

او وجودی خیالی و پنداری نیست، در عالم هور و قلیا زندگی نمی کند؛ در همین زمین و زمان است. شرط استفاده از برکات وجودی او، تغییر در زندگی و اندیشۀ ما و در یک کلام تغییر زمین و زمانۀ است و تا جوامع دینی به بلوغ عقیدتی، فرهنگی، اخلاقی و اجتماعیِ لازم نرسند، نمی توانند از وجود او بهره مند شوند.

انتظار ظهور مهدی موعود(عج) از حساس ترین و تاریخ سازترین فرازهای عقیدتی و قرآنی است که در میان مسلمانان عمری به درازای اسلام و بلکه به درازای عمر پیام آوران الهی دارد و گاه خداوند چنین صلاح می داند که حجت خویش را در شکم ماهی و زندان فرعون و زندان هارون و یا عمری به درازای عمر نوح زنده بدارد.

انتظار عدالت در عصر سلطۀ جهانی ظلم، با راز داری و تقیّه همراه است و طبق حدیث شریف محمد بن مسلم از امام صادق(ع) که می فرماید: «كُلَّمَا تَقَارَبَ هذَا الْأَمْرُ، كَانَ أَشَدَّ لِلتَّقِيَّة؛[6] هر چه ظهور نزدیک تر شود، تقیه شدید خواهد بود.» عدالت خواهان باید دشوارترین شرائط تقیه را رعایت کنند.

پرتو ششم: وظایف منتظران

وظایف منتظران راستین امام عصر(عج) را در چند بخش می توان خلاصه کرد:

1. تزکیه و خودسازی که وظیفۀ فرد، فرد امت اسلامی است؛

2. تولید و پرورش نیرو که وظیفۀ خانواده و نظام تربیتی و آموزشی امت است؛

3. سازماندهی نیروها که رسالت مدیران و رهبری جامعه اسلامی است؛

4. فراهم سازی امکانات که جهاد علمی و مالی و اقتصادی فرزندان اسلام را می طلبد.

کسانی که تاکنون دربارۀ وظیفۀ منتظران در عصر غیبت پژوهش کرده اند، معمولاً به وظایف فردی پرداخته و از وظایف اجتماعی کم تر سخن به میان آمده است! شاید راز این غفلت این باشد که کم تر حکومت اسلامی و دینی وجود داشته است؛ حکومت و دولتی که خویش را سرباز امام عصر(عج) و کارگزار ایشان بداند. اولین وظیفه اش زمینه سازی برای ظهور امام موعود و موجود است.

وظیفه اول پیروان آن بزرگوار تزکیه و خود سازی است؛ این وظیفه همیشه و همه جا و برای همه گروه های اجتماعی ضروری است.

وظایفی که محققان به عنوان وظایف فردی در عصر انتظار نسبت به آستان قدسی امام زمان(عج) برشمرده اند، بیش از صد مورد است.

از جمله در شماره 34 ماهنامة مبلّغان دوازده وظیفۀ مهم یادآوری شده است. همچنین در کتاب شریف مکیال المکارم، هشتاد وظیفه برای منتظران یاد آوری گردیده است.

کارهایی مثل:

1. تقویت ایمان به خدا و رسول گرامی و جانشینان آن بزرگوار؛

2. ابلاغ سلام و درود و صلوات بر اولیای الهی؛

3. معرفت دوستان اهل بیت(؛

4. اقرار به فضائل و مناقب مهدی(عج)؛

5. ذکر فضائل و مناقب مهدی(عج)؛

6. اقتدا به اخلاق و رفتار مهدی(عج)؛

7. زیارت امام و توسّل و سلام بر حضرت؛

8. زیارت به نیابت از امام (زیارت حج و عمره و زیارت اهل بیت( و طواف)؛

9. تلاوت فرآن به نیابت آن بزرگوار و اهداء ثواب به ایشان؛

10. صدقه دادن برای سلامتی آن حضرت و به نیابت از ایشان؛

11. ایستادن و احترام کردن هنگام شنیدن نام حضرت؛

12. خوشحال کردن یاران بزرگوار آن حضرت؛

13. شبهه زدایی از معارف مهدوی؛

14. تقویت محبت و معرفت امام در جامعه بشری.

بخشی از وظایف منتظران ظهور است که بایستی رعایت شود تا معنای واقعی انتظار در مورد منتظران آن حضرت، صدق کند.

والسّلام

_______________________________

[1]. الکافی، کلینی، دارالکتب الاسلامیه، تهران، 1407ق، ج1، ص178، ح8.

[2]. بقره /269.

[3]. بحار الانوار، محمد باقر مجلسی، دار احیاء التراث العربی، بیروت، 1403ق، ج 27، ص 127

[4] کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، اسلامیه، تهران، 1395ق، ج 2، ص 384

[5]. کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص320.

[6]. المحاسن، برقی، دارالکتب الاسلامیه، قم، 1371ق، ج1، ص404.