افزودن دیدگاه

تصویر مصطفی عباسی هرازی

با سلام خدمت شما

گاهی در مباحثی که فرمودید خلط بحث صورت گرفته است. 

در طرح این مباحث کافی است که واقع نگر باشیم مثلا بحث عصمت را که فرمودید ادیان دیگر مثل یهودیت همانند شیعه قائل به عصمت انبیاء نبودند. حال از شما می‌پرسم آیا انبیاء در واقع، معصوم بودند یا خیر؟ اینکه عصمت انبیاء یک امر ضروری برای نبوت است هیچ شکی در آن نیست. حالا اگر کتاب مقدس یهود که پیامبران را معصوم نمی‌داند پس مشخص است که از واقعیت دور شده و تحریف گشته. 

 

اما در مورد کوروش که گفتید برخی از علمای اسلام فرمودند که ذوالقرنین همان کوروش است جالب است بدانید که این فقط در حد حدس و گمانه است و با واقعیت مطابقت ندارد چون ذوالقرنینی که قرآن معرفی می‌کند موحد و خداپرست بوده نه بت ‌پرست چون در منشوری که از کوروش یافت شده او بت مردوک را تقدیس کرده است. اگر بپذیرید که کوروش زرتشتی هم بوده اقلا او قائل به ثنویت و دوگانه‌پرستی است.

 

اما چرا کوروش، ذوالقرنین نیست؟!

1- در قرآن، آیات 83-98 سوره کهف، خصوصیات و برخی ویژگیهای ذوالقرنین را بیان کرده. از جمله مهمترین این ویژگیها: یکتاپرستی و انصاف و مروت ذوالقرنین.

 حال آنکه، هیچ کتاب و سند تاریخی، بر یکتاپرست کوروش گواهی نمی‌دهد و برعکس کتیبه‌ها خصوصا کتیبه فتح بابل (بعنوان مهمترین سند تاریخی) نشان میدهد کوروش بت پرست بوده و طبق گفته‌های خودش، بتهای مردوک و بعل و نبو را می پرستیده!
http://yon.ir/UPhq 
همین یک مورد برای اثبات واهی بودن ادعای ذوالقرنین بودن کوروش، کفایت می کند.

2-  تمام اشارات قرآن از ذوالقرنین در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و شخصیت او مبهم است و تطبیق کامل شخصیت او با پادشاهان و بزرگان تاریخ ممکن نیست.

3- قرآن برای ذوالقرنین اشاره به لشکر ندارد، بلکه همه جا از ضمیر مفرد برای او استفاده کرده است.

4- قرآن ذوالقرنین را منصف و بارحم معرفی می کند، حال آنکه منابع متعدد تاریخی از تجاوز و قتل عام های کوروش علیه مردم سرزمین‌های مختلف، سخن گفته‌اند و ادعای رحم و مروت و دادگری کوروش، توهم و گزافه‌ای بیشتر نیست.
http://yon.ir/MIR9

5-  در مورد شخصیت ذوالقرنین و هویت آن، تاکنون احتمالات متعددی مطرح شده. ولی هیچ یک از مفسران غیرمعاصر، کوچکترین اشاره‌ای به تطابق کوروش و ذوالقرنین نکردند.

6- از بین مفسران معاصر، ابتدا سِر سید احمد خان هندی (مفسر مادی گرا که از انگلیسیها، لقب سر گرفت) و سپس ابوالکلام آزاد هندی، (وزیر فرهنگ هند و دارای رابطه نزدیک با انگلیسیها) شباهت کوروش با ذوالقرنین را مطرح کردند.
از بین مفسران، علامه طباطبایی تنها مطالب و استدلالات وی را ذیل آیه نقل کرده و نظری ظنی (و نه یقینی) در این خصوص داشته است. ایشان همچنین احتمال میدهد، ذوالقرنین شخصی از بین اعراب بوده. (المیزان، 1417 ج 13، ص 386)
علاوه اینکه این گمانه‌زنی علامه طباطبایی پیش از کشف منشور کوروش بود و اگر علامه از محتوای منشور کوروش در فتح بابل آگاهی می‌داشت شاید حتی چنین گمانه‌ای را محال می‌شمرد که او همان ذوالقرنین موحد باشد.

پس توجه کنید که مساله ذوالقرنین بودن کوروش، پیش از اکتشافات باستانی بیان شده و بعدا با مخالفت و روشنگری متفکرانی چون "شهید مطهری" ابطال شده است. علامه مطهری کوروش را فاتحی می‌داند که با آزاد کردن بتخانه‌ها، مردم را در بیخبری نگاه داشته! (ر.ک: کتاب آینده انقلاب اسلامی)

7-  سایر  مفسران و مراجع معاصر از جمله آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله شاهرودی، آیت الله روحانی و.. نیز بر اساس مستندات، تطابق کوروش را ذوالقرنین را صراحتا رد کردند.
http://yon.ir/T9wY 

8- در قرآن هیچ اشاره‌ای به تاریخ و زمان حضور ذوالقرنین بیان نشده است. بنابراین ممکن است ذوالقرنین یک شخصیت فراتاریخی باشد و نباید برای تطبیق شخصیت او به دنبال پادشاهان مذکور در تاریخ گشت چون هیچیک از پادشاهانی که تاریخ اسمشان را ثبت کرده را نمی‌توان با شخصیت ذوالقرنین مطابقت داد.

9- وقتی در تاریخ می‌نگریم هیچ پادشاهی نتوانست تمام شرق و غرب را در تحت تصرف خود بگیرد و فقط دو پادشاه بیشتر از همه توانستد بخشی از شرق و غرب را در تحت تصرف خود در آورند: 1- اسکندر و 2- چنگیزخان مغول
کوروش محدوده سلطنتش حتی کمتر از اسنکدر و چنگیز بود.

هیچ از این سه نمی‌توانند ذوالقرنین باشد چون قرآن در مورد ذوالقرنین فرمود او به شرقی‌ترین نقطه (مطلع الشمس) و به غربی‌ترین نقطه (مغرب الشمس) رسید. علاوه اینکه چنگیز قرنها پس از نزول قرآن بود و تطابق زمانی ندارد.

10_ بررسی ادله ابوالکلام:
ادعای ابوالکلام تناقضات عجیبی دارد. از جمله:
الف): از پایه های تئوری ابوالکلام، خواب های دانیال و اشعیا و.. درباره قوچ دوشاخ ! در کتب یهودی و مجسمه انسان بالدار دو شاخ در پاسارگاد است. حال آنکه، 
اولا: هیچگونه مجسمه‌ای از کوروش به جای نمانده تا چنین مشخصه داشته باشد. پس این ادعای ابوالکلام واقعیت ندارد
تندیس انسان بالدار، تندیس یک بت است، بت بعل، و نه تندیس کوروش! (والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، ۱۳۹۲، ص۱۱۶) 
ثانیا: تاج بالای سر این تندیس، شاخ نیست، بلکه تاجی است مصری، که بر دو مار پیچان استوار شده، و هیچگونه بستگی و رابطه ای با دو "شاخ قوچ " ندارد. که در بسیاری از مجسمه های فراعنه مصر و دیگر شاهان جهان دیده می شود. (زندگی و جهانداری کوروش، شاپور شهبازی، ص ۲۵۱ تا ۲۵۶) 

ثالثا: همچنین برخی باستان شناسان معتقدند پاسارگاد نه بنایی قدیمی، که بنایی جدید الاحداث است! http://yon.ir/kqk5

ب): ابوالکلام حتی در معنی لغت ذی القرنین اشتباه کرده. او «قرن» را «شاخ» معرفی کرده در حالیکه در هیچ جای قرآن، «قرن» یا «قرون» به شاخ معنی نشده بلکه «قوم» و «امت» معنی می دهد. (راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن‏، 1374. ج 3 ص 175-176)

ج): ضمنا برخلاف تصور برخی، در هیچ جای تورات، کورش با صفت ذوقرانیم خطاب نشده! و اصلاً چنین واژه‌ای (با این شکل) در تورات وجود ندارد.
http://yon.ir/UNJS

د): طبق روایات، ذوالقرنین اصلا پادشاه نبوده! حضرت علی(علیه‌السلام) صریحا بیان فرمودند: ذوالقرنین نه پادشاه بوده و نه پیامبر! (فيض كاشاني، الاصفي،، ج2، ص726؛ و بحراني، البرهان، 1416ق، ج3، ص659 )
و اینکه برخی در پیدا کردن شخصیت ذوالقرنین دنبال شاهان هستند، عجیب است!

ن): اسطوره پردازی از کوروش، پدیده‌ای معاصر و حاصل کار اتاق فکرهای یهودی، برای محو شخصیتهای #اسلامی است. کوروش نزد ایرانیان، نه تنها مقدس نبوده، بلکه سکوت اغلب منابع ایرانی در توصیف او، نشان می دهد ایرانیان او را شخصیتی ناچیز و معمولی می‌دانستند. همچون سایر شاهان ایران. http://yon.ir/iMFq
پروژه ذوالقرنین تراشی از کوروش، تنها یک پروژه برای تحمیق مذهبی‌ترها بوده است. هشیار باشیم و به این اسطوره سازی دروغین یهودیان پایان دهیم..

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 2 =
*****