توهین یهود به پیامبران و تعظیم کوروش

07:15 - 1396/10/03

یهودیان در تحریف تورات، گستاخی و جسارت به محضر شامخ انبیای الهی را به اوج رسانده‌اند، اما از کوروش پادشاه هخامنشی با عظمت و مقدس یاد می‌کنند.

جسارت یهودیات به مقام پیامبران در تورات

تورات نام کتاب آسمانی یهودیان است. البته یهودیان علاوه بر توراتی که بر حضرت موسی نازل شده از دیگر پیامبران خویش نیز کتاب‌هایی دارند که آن‌ها را در مجموعه‌ای به نام «عهد عتیق» و یا «کتاب مقدس یهود»، جمع‌آوری کردند. تورات در اصطلاح مسلمانان به کتاب مقدس یهود گفته می‌شود؛ اما در اصطلاح یهودیان، تورات، تنها بخشی از کتاب مقدس آنان است که به آن «اسفار خمسه» می‌گویند. 

بر اساس اعتقاد مسلمانان، یهودیان که خود را پیرو دین حضرت موسی(علیه‌السلام) و پیامبرانِ پس از ایشان می‌دانند، کتاب آسمانی خویش را دچار تحریف ساختند چنانکه قرآن درباره آنان می‌فرماید: «مِنَ الَّذِينَ هادُوا يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَواضِعِهِ [نساء/46] گروهی از یهودیان، كلمات خدا را از جاهاى خود برمى‌گردانند [و تحریف می‌کنند]». در کتاب مقدسِ تحریف شده‌ی یهودیان، به مقام شامخ و معصومانه پیامبران چه توهین‌ها و جسارت‌ها روا داشته شده است.

در «عهد عتیق» وقتی می‌نگریم تفاوت‌های زیادی بین شخصیت‌پردازی برای کوروش و سایر پیامبران بنی‌اسرائیل را شاهدیم. یهودیان در تحریف تورات و بخش‌های دیگر کتاب عهد عتیق گستاخی به محضر پیامبران را تا بدانجا پیش بردند که توهین‌های بسیاری به مقام شامخ پیامبران صورت گرفته به‌طوری که شخصیت و عصمت آنان را زیر سوال برده و آنان را آلوده به انواع گناه نشان داده است. فقط به عنوان نمونه به برخی از این توهین‌ها به پیامبران در کتاب مقدس یهودیان اشاره می‌کنیم: 
الیشع نبی = نفرین‌گرِ کودکان و دروغ‌گو.[1]
هارون نبی = دعوت‌کننده مردم به بت‌پرستی.[2]
یعقوب نبی = دروغ‌گو و اهل نیرنگ و دزد نبوت.[3]
سلیمان نبی = بت‌پرست و سازنده بت‌کده و مخالف فرامین خدا و منحرف از خدا و خشمگین‌کننده خدا.[4]
نوح نبی = شراب‌خوار و بی‌حیا.[5]
ابراهیم نبی = بی‌غیرت.[6]
لوط نبی = شراب می‌نوشد و با دخترانش جماع [زنا] می‌كند.[7]
و حتی حضرت موسی = دستور به خیانت در امانت و قتل‌عام زنان و كودكان می‌دهد! و یا خدا را چنان به غضب می‌آورد که خدا می‌خواهد او را بکشد.[8]
اسحاق نبی = دروغ‌گو و بی غیرت و ترسو![9]
داود نبی =  با زن‌شوهردار زنا می‌کند و سپس شوهرش را با حیله به کشتن می‌دهد و با آن زن ازدواج می‌کند و یا در جای دیگر به حماقت خود اعتراف می‌کند.[10]
إشَعیا نبی = سه سال عریان راه می‌رفته.[11]

اما آن‌جا جالب می‌شود که در همین تورات، از کوروش مطلقاً‌ به نیکی یاد شده و حتی او را برگزیده‌ی خدا، و کسی که خدا بر او برکت نازل کرده معرفی کرده‌اند.[12] یهود او را ماشیح و منجی خود می‌داند. و این تقدیس و تعظیم کوروش تنها به خاطر نجات آنان از اسارت در کشور بابِل و اجازه تجدید بنای مجدد معبد اورشلیم است. انصافاً آیا قضیه مشکوک نیست؟! کسانی که فرستاده خدای متعال‌اند این‌طور خوار و پست جلوه می‌دهند اما کوروش را این‌گونه عظیم؟! 

این است روش یهود: به پیامبران خود توهین اما به پادشاهی که آنان را از اسارت نجات داد تحسین و تعظیم و تقدیس می‌کنند.

این نشانه دین‌گریزی و دشمنی یهودیان با پیامبران است چنانکه قرآن بارها به دشمنی آنان با انبیا و کشتن آنان اشاره نموده است: «سَنَکْتُبُ ما قالُوا وَ قَتْلَهُمُ الْأَنْبِياءَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَ نَقُولُ ذُوقُوا عَذابَ الْحَريقِ؛ [آل‌عمران/181] به زودی آنچه را گفتند، خواهیم نوشت؛ و (همچنین) به ناحق کشتن پیامبران را (می‌نویسیم)؛ و به آنها می‌گوئیم: بچشید عذاب سوزان را (در برابر کارهایتان!)»

این‌که طی چند سال اخیر افکار باستان‌گرایی و بزرگ‌نمایی و تقدیس کوروش (از میان آن‌همه پادشان‌هان و اسطوره‌های باستانی) در میان مردم ایران ترویج یافته بی شک دستان آلوده صهیونیسم یهودی پشت این سناریو وجود دارد تا مردم مسلمان ایران را از مسیر راستین اسلام و اهل بیت(علیهم‌السللام) دور سازند. 
_________________________________
پی‌نوشت:
[1]. عهد عتیق، دوم پادشاهان، باب2 : بند 23-24؛ و باب8: بند 7-10
[2]. .............، تورات، سِفر خروج، باب 32 : بند 1-6؛ و بند 21_24 و باب 11: بند11-15؛ و سفر اعداد، باب20: بندهای 12 و 24
[3]. .............، تورات، سفر پيدايش باب27 : بند1-40
[4].  ............، اول پادشاهان باب11: بند1-11
[5]. .............، تورات، سِفر پیدایش، باب 9: بند 20-27
[6]. .............، تورات، سفر پیدایش، باب 12: بند11-20
[7]. .............، تورات، سفر پیدایش  باب 19 : بند 30-38
[8]. .............، تورات، سِفر خروج باب 4، بند 20-24 و باب11 و 12 و سفر اعداد 31؛ 
[9]. .............، تورات، سفر پیدایش، باب 26، بند6-10
[10]. ...........، دوم سموئیل، باب 11: 2_27؛ و باب24: بند10
[11]. ...........، کتاب اشعیا، باب20، بند 1-5
[12] ............، کتاب دوم تواريخ، باب 36: بند 22-23؛ و کتاب اشعيا، باب 44: بند28

نظرات

تصویر احمد رضا
نویسنده احمد رضا در

برای همین هم هست که خداوند عالم اسکان دائمی یهودیان در هر زمینی و عبادت بر هر قبله ای را بر این قوم آواره حرام کرده است، این قوم رانده شده از رحمت خداوند، از طرف همه پیامبران و ادیان الهی مطرود گشته اند، اینان قومی هستند که در طول تاریخ به هر خاک و سرزمینی پا گذاشته اند، جهنمی سوخته را در پشت سر خود باقی گذاشته اند، قرآن کریم به عنوان تنها الگوی مسلمانان و جهانیان گروه بسیار زیادى از ستمگران یهود را به خاطر ظلم و ستم شان به شدت سرزنش نموده، و کشته شدن پیامبران و خیانت به آنان بوسیله اینها را بر شمرده است، به طوری که خداوند متعال در قرآن کریم داستان هایی زیادی در باره خیانت و پیامبر کشی این قوم سرکش و خیانت کار نقل می کند، هر صحفه قرآن کریم را که ورق بزنیم می بینیم خداوند عالم سرگذشت این قوم و اجدادشان را مایه عبرت مسلمانان می داند، این قوم رانده شده از درگاه الهی باید بدانند که بزودی زود و خیلی زودتر از 25سال این رژیم غاصب یهودی اسرائیل از بین می رود، مخصوصا که الان نیروهای مقاومت به مرزهای شمالی فلسطین رسیده اند، تاریخ رجز خوانی های این حقیران و اجدادشان را بارها و بارها در پشت میادین جنگ شنیده است، شهر اورشلیم که اولین پایگاه خدا پرستان عالم، و اولین مرکز ایمان الهی در عالم است اینک در دست این صهیونیست های غاصب به زندان و شکنجه گاه مومنان خدا تبدیل گشته، ای قدس به یاری خدا و با دعای بندگان خدا جبهه مقاومت به زودی تو و مومنانت را آزاد خواهد کرد.   انشالله

تصویر آندیا
نویسنده آندیا در

در مورد مطالبی که از تورات نوشته شده مطالب مختصری لازم به ذکر است

۱. کتاب تورات کتابی نمادپندارانه هست و پنداموز هست ، متون تورات و انجیل از لحاظ نوشتاری با برخی از متون قران تفاوت دارد نه بلحاظ متن بلکه بلحاظ مدل و نوع نگرش

مثلا ما متون اسطوره ای ، رمزالود ، نمادپندارانه ، تخیلی و … داریم که هر کدام از این متون وظیفه ای دارند و مقصودی

۲. در مورد مطالبی که از انبیا الهی نوشته شده لازم هست که بدانید نگرش عموم ملتهای دیگه به انبیا الهی نگرشی توام با احترام هست اما اونها پیامبران رو مصون از اشتباه نمیدونند و دیدگاه مسلمانان شیعه رو ندارند

۳. دومورد بطور نمونه از مطالب نوشته شده رو با تورات چک کردم 

بطور نمونه:

ادعا شده که در تورات در سفر پیدایش باب ۱۲ بند ۱۱تا ۲۰ اولین بت شکن تاریخ بی غیرت شده اما وقتی این ایات رو میخونیم فقط در اون هست که ابراهیم نبی از سارای یا سارای زیبا میخواهد که در مصر بخاطر امنیت ابراهیم ع او را شوهر خودش معرفی نکند 

چرا ؟ چون حضرت ابراهیم رسالت داشته و نباید بمیرد و او میدانسته که برای همسرش در نهایت اتفاقی نمی افتد اما اگر اینکار رو میکرده ، رسالتش نیمه تمام میماند

این مثل اینست که بگوییم چرا مسیح روح الله با انکه میدانسته یهودا او را لو خواهد داد او را برای دوستی و حواری شدن انتخاب کرده و در شام اخر هم او را بهمراه داشته است .

انبیا با ادمهای عادی روششون فرق داره و حتی با هم ، انبیا گرچه در اصول یکی بودن اما در فروعی متفاوت تجلی پیدا کردن 

یا مثلا:

عریانی اشعیای نبی بمدت سه سال ممکن است نمادی از اوردن فقر و فلاکت برای مردم مصر بوده باشد و اشعیای نبی نمادی که خداوند نشان میدهد که این فلاکت برای همه یکسان خواهد بود( نمادپندارانه )

۴. کوروش کبیر برای یهودیان فقط  پادشاه نیست، او مقدس هست و منجی و در اخرت خواهد امد بمانند سوشیانت برای زرتشتیان

۵. بفرض قضیه مشکوک باشد که نیست ،که چی ؟ الان کوروش کبیر از قبر برمیخیزد و کاری میکند یا قرار هست چه اتفاقی بیفتد ؟چرا اینقدرررر بدبینی ؟

۶. در قران هم بر طبق نظر برخی علمای اسلام ذوالقرنین همان کوروش کبیر هست که باعث مباهات هست برای ایرانیان حتی احادیثی هم هست که در حکایت از مومن بودن ایشان دارد

۷. یهودیان را با صهیونیسم جهانی اشتباه نگیرید تا مردم دنیا هم داعش و القاعده و طالبان و غیره رو با مسلمانان راستین اشتباه نگیرن ، احترام به ادیان مقدس ، احترامی است که بخودمان میگذاریم و دینمان

۸. داعش هم با برداشت افراطی از بعضی ایات قران جنایات خودش رو توجیه میکرد

 

تصویر مصطفی عباسی هرازی

با سلام خدمت شما

گاهی در مباحثی که فرمودید خلط بحث صورت گرفته است. 

در طرح این مباحث کافی است که واقع نگر باشیم مثلا بحث عصمت را که فرمودید ادیان دیگر مثل یهودیت همانند شیعه قائل به عصمت انبیاء نبودند. حال از شما می‌پرسم آیا انبیاء در واقع، معصوم بودند یا خیر؟ اینکه عصمت انبیاء یک امر ضروری برای نبوت است هیچ شکی در آن نیست. حالا اگر کتاب مقدس یهود که پیامبران را معصوم نمی‌داند پس مشخص است که از واقعیت دور شده و تحریف گشته. 

 

اما در مورد کوروش که گفتید برخی از علمای اسلام فرمودند که ذوالقرنین همان کوروش است جالب است بدانید که این فقط در حد حدس و گمانه است و با واقعیت مطابقت ندارد چون ذوالقرنینی که قرآن معرفی می‌کند موحد و خداپرست بوده نه بت ‌پرست چون در منشوری که از کوروش یافت شده او بت مردوک را تقدیس کرده است. اگر بپذیرید که کوروش زرتشتی هم بوده اقلا او قائل به ثنویت و دوگانه‌پرستی است.

 

اما چرا کوروش، ذوالقرنین نیست؟!

1- در قرآن، آیات 83-98 سوره کهف، خصوصیات و برخی ویژگیهای ذوالقرنین را بیان کرده. از جمله مهمترین این ویژگیها: یکتاپرستی و انصاف و مروت ذوالقرنین.

 حال آنکه، هیچ کتاب و سند تاریخی، بر یکتاپرست کوروش گواهی نمی‌دهد و برعکس کتیبه‌ها خصوصا کتیبه فتح بابل (بعنوان مهمترین سند تاریخی) نشان میدهد کوروش بت پرست بوده و طبق گفته‌های خودش، بتهای مردوک و بعل و نبو را می پرستیده!
http://yon.ir/UPhq 
همین یک مورد برای اثبات واهی بودن ادعای ذوالقرنین بودن کوروش، کفایت می کند.

2-  تمام اشارات قرآن از ذوالقرنین در هاله‌ای از ابهام قرار دارد و شخصیت او مبهم است و تطبیق کامل شخصیت او با پادشاهان و بزرگان تاریخ ممکن نیست.

3- قرآن برای ذوالقرنین اشاره به لشکر ندارد، بلکه همه جا از ضمیر مفرد برای او استفاده کرده است.

4- قرآن ذوالقرنین را منصف و بارحم معرفی می کند، حال آنکه منابع متعدد تاریخی از تجاوز و قتل عام های کوروش علیه مردم سرزمین‌های مختلف، سخن گفته‌اند و ادعای رحم و مروت و دادگری کوروش، توهم و گزافه‌ای بیشتر نیست.
http://yon.ir/MIR9

5-  در مورد شخصیت ذوالقرنین و هویت آن، تاکنون احتمالات متعددی مطرح شده. ولی هیچ یک از مفسران غیرمعاصر، کوچکترین اشاره‌ای به تطابق کوروش و ذوالقرنین نکردند.

6- از بین مفسران معاصر، ابتدا سِر سید احمد خان هندی (مفسر مادی گرا که از انگلیسیها، لقب سر گرفت) و سپس ابوالکلام آزاد هندی، (وزیر فرهنگ هند و دارای رابطه نزدیک با انگلیسیها) شباهت کوروش با ذوالقرنین را مطرح کردند.
از بین مفسران، علامه طباطبایی تنها مطالب و استدلالات وی را ذیل آیه نقل کرده و نظری ظنی (و نه یقینی) در این خصوص داشته است. ایشان همچنین احتمال میدهد، ذوالقرنین شخصی از بین اعراب بوده. (المیزان، 1417 ج 13، ص 386)
علاوه اینکه این گمانه‌زنی علامه طباطبایی پیش از کشف منشور کوروش بود و اگر علامه از محتوای منشور کوروش در فتح بابل آگاهی می‌داشت شاید حتی چنین گمانه‌ای را محال می‌شمرد که او همان ذوالقرنین موحد باشد.

پس توجه کنید که مساله ذوالقرنین بودن کوروش، پیش از اکتشافات باستانی بیان شده و بعدا با مخالفت و روشنگری متفکرانی چون "شهید مطهری" ابطال شده است. علامه مطهری کوروش را فاتحی می‌داند که با آزاد کردن بتخانه‌ها، مردم را در بیخبری نگاه داشته! (ر.ک: کتاب آینده انقلاب اسلامی)

7-  سایر  مفسران و مراجع معاصر از جمله آیت الله صافی گلپایگانی، آیت الله شاهرودی، آیت الله روحانی و.. نیز بر اساس مستندات، تطابق کوروش را ذوالقرنین را صراحتا رد کردند.
http://yon.ir/T9wY 

8- در قرآن هیچ اشاره‌ای به تاریخ و زمان حضور ذوالقرنین بیان نشده است. بنابراین ممکن است ذوالقرنین یک شخصیت فراتاریخی باشد و نباید برای تطبیق شخصیت او به دنبال پادشاهان مذکور در تاریخ گشت چون هیچیک از پادشاهانی که تاریخ اسمشان را ثبت کرده را نمی‌توان با شخصیت ذوالقرنین مطابقت داد.

9- وقتی در تاریخ می‌نگریم هیچ پادشاهی نتوانست تمام شرق و غرب را در تحت تصرف خود بگیرد و فقط دو پادشاه بیشتر از همه توانستد بخشی از شرق و غرب را در تحت تصرف خود در آورند: 1- اسکندر و 2- چنگیزخان مغول
کوروش محدوده سلطنتش حتی کمتر از اسنکدر و چنگیز بود.

هیچ از این سه نمی‌توانند ذوالقرنین باشد چون قرآن در مورد ذوالقرنین فرمود او به شرقی‌ترین نقطه (مطلع الشمس) و به غربی‌ترین نقطه (مغرب الشمس) رسید. علاوه اینکه چنگیز قرنها پس از نزول قرآن بود و تطابق زمانی ندارد.

10_ بررسی ادله ابوالکلام:
ادعای ابوالکلام تناقضات عجیبی دارد. از جمله:
الف): از پایه های تئوری ابوالکلام، خواب های دانیال و اشعیا و.. درباره قوچ دوشاخ ! در کتب یهودی و مجسمه انسان بالدار دو شاخ در پاسارگاد است. حال آنکه، 
اولا: هیچگونه مجسمه‌ای از کوروش به جای نمانده تا چنین مشخصه داشته باشد. پس این ادعای ابوالکلام واقعیت ندارد
تندیس انسان بالدار، تندیس یک بت است، بت بعل، و نه تندیس کوروش! (والتر هینتس، داریوش و ایرانیان، ترجمه پرویز رجبی، ۱۳۹۲، ص۱۱۶) 
ثانیا: تاج بالای سر این تندیس، شاخ نیست، بلکه تاجی است مصری، که بر دو مار پیچان استوار شده، و هیچگونه بستگی و رابطه ای با دو "شاخ قوچ " ندارد. که در بسیاری از مجسمه های فراعنه مصر و دیگر شاهان جهان دیده می شود. (زندگی و جهانداری کوروش، شاپور شهبازی، ص ۲۵۱ تا ۲۵۶) 

ثالثا: همچنین برخی باستان شناسان معتقدند پاسارگاد نه بنایی قدیمی، که بنایی جدید الاحداث است! http://yon.ir/kqk5

ب): ابوالکلام حتی در معنی لغت ذی القرنین اشتباه کرده. او «قرن» را «شاخ» معرفی کرده در حالیکه در هیچ جای قرآن، «قرن» یا «قرون» به شاخ معنی نشده بلکه «قوم» و «امت» معنی می دهد. (راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن‏، 1374. ج 3 ص 175-176)

ج): ضمنا برخلاف تصور برخی، در هیچ جای تورات، کورش با صفت ذوقرانیم خطاب نشده! و اصلاً چنین واژه‌ای (با این شکل) در تورات وجود ندارد.
http://yon.ir/UNJS

د): طبق روایات، ذوالقرنین اصلا پادشاه نبوده! حضرت علی(علیه‌السلام) صریحا بیان فرمودند: ذوالقرنین نه پادشاه بوده و نه پیامبر! (فيض كاشاني، الاصفي،، ج2، ص726؛ و بحراني، البرهان، 1416ق، ج3، ص659 )
و اینکه برخی در پیدا کردن شخصیت ذوالقرنین دنبال شاهان هستند، عجیب است!

ن): اسطوره پردازی از کوروش، پدیده‌ای معاصر و حاصل کار اتاق فکرهای یهودی، برای محو شخصیتهای #اسلامی است. کوروش نزد ایرانیان، نه تنها مقدس نبوده، بلکه سکوت اغلب منابع ایرانی در توصیف او، نشان می دهد ایرانیان او را شخصیتی ناچیز و معمولی می‌دانستند. همچون سایر شاهان ایران. http://yon.ir/iMFq
پروژه ذوالقرنین تراشی از کوروش، تنها یک پروژه برای تحمیق مذهبی‌ترها بوده است. هشیار باشیم و به این اسطوره سازی دروغین یهودیان پایان دهیم..

تصویر behzadkashaniii

چند نکته درباره کامنت جناب آندیا:

1. توهین و تحقیر انبیاء به دست یهودیان (منابع یهود) امری واضح است. حتی آن مورد درباره ابراهیم (ع) هم در تورات آمده ابراهیم برای حفظ جان خود، ساره را خواهر خود معرفی کرد و ان کار سبب شد که پادشاه به ساره طمع کند. ده‌ها مورد تهمت زنا و شرابخواری و ... به انبیاء در تورات وجود دارد که نمیتوان انکار کرد. اینکه فرمودید این تهمت‌ها به انبیاء، نوعی نمادگرایی است، کلام شماست. وگرنه منابع یهود، این حکایات را قطعی و واقعی می‌دانند.

2. اینکه فرمودید چرا به تورات مشکوکیم، بدین خاطر که به هر حال برای هر عاقلی این تعجب آورد است. که چرا تورات این همه به پیامبران توهین کرده؛ ولی کورش را مورد ستایش قرار داده است. آن کافرانِ کینه‌توزی که حقد و غضبی بس عظیم از انبیاء در دل داشتند، چرا محبت کورش را در دل داشتند؟ مگر کورش چه ارتباطی با این جماعت خبیث داشت؟

 

تصویر آندیا
نویسنده آندیا در

سلام بر شما

۱. بغیر از ادیان اسمانی دیگر، مسلمانان سنی که حدود یک میلیارد و چهارصد پونصد میلیون نفر از مسلمانان رو تشکیل میدن و به عبارت دیگر اکثریت مسلمانان رو قایل به معصوم بودن پیامبران در دریافت و ابلاغ و عمل به وحی و گناهان کبیره اند اما با ایتناد بر برخی ایات قران کریم انها رو از گناهان صغیره مصون نمی دانند

۲. کوروش کبیر به هیچ عنوان بت پرست نبوده اگر تاریخ ایران رو مطالعه میفرمودید و خود منشور رو و عقاید خود کوروش و سبک و زندگی او چنانکه : 

شاهان هخامنشی تعصب مذهبی نداشتند. یعنی هر ملتی را به معتقدات خود وا می گذاشتند… مورخین یونانی در باب مذاهب ایرانیان نه دقیق شده و نه به شرح پرداخته اند. آنچه راجع به این مطلب استنباط می‌شود، کلیاتی است که از اوستا و کتیبه‌ها و آثار شاهان هخامنشی به دست آمده است. بر اساس این مدارک چنین به نظر می‌رسد که شاهان هخامنشی پیروان مذهب زرتشتی بوده اند (پیرنیا، ۱۳۸۸: ص ۱۳۴)

مطابق با گزارش گزنفون، کوروش از دینمردان که «مغان» نام داشتند، بهره می‌برد و آنها را برای اعمال دینی فرا می‌خواند (نک: کوروش نامه گزنفون، دفتر ۴، بخش ۵، بند ۱۴)، بسیاری از پژوهشگران با توجه به این مطلب و همچنین دیگر آثار، دین کوروش را با سنت مزدایی در پیوند می دانند.

مری بویس می‌نویسد که کوروش همانند نیاکانش زرتشتی بوده است و از موارد مهم مورد توجه او، می توان به آتشکده‌های پاسارگاد اشاره کرد که یادآور آیین زرتشتی هستند و همچنین برخی از منابع‌ یونانی که ارزش قابل توجهی برای مغان در دربار کوروش قائل شده‌اند (Dandamayev, 2011، نک: Boyce, 1988).

مولانا ابوالکلام آزاد که دیدگاه وی درباره ذوالقرنین (ع) و کوروش مورد توجه اهالی تحقیق قرار گرفت و امروز کوروش به عنوان محتمل ترین گزینه برای ذوالقرنین مطرح است، دین کوروش را مرتبط با آیین زرتشتی می‌دانست و معتقد بود که کوروش پیرو دینی بود که زردشت پیغمبر معروف ایران بنا نهاد (نک: دین کوروش از نظر مولانا ابوالکلام آزاد).

مضمون «درست کردن هر آنچه که خراب شده بود» دیدگاهی است که با اهوره‌مزدا ارتباط دارد. اهوره‌مزدا یا خدای خردمند، نماینده نظم در جهان هستی است، در حالی که انگره مینو نماینده بی نظمی/دروغ است. اگر این متن‌ها را در چارچوب ایدئولوژی ایرانی بخوانیم به نگرش ایرانی/مزدایی روشنی از پادشاه دست می‌یابیم که به عنوان نماینده اهوره‌مزدا، نظم (در اوستا: اشه، و در فارسی باستان: اَرته) را به زمین باز می‌گرداند (دریایی، ۱۳۹۳: ص ۲۳).

این درحالی است که آثار به جا مانده از پاسارگادکه آرامگاه کوروش در آنجا قرار دارد، سنت‌های ایرانی را نشان می‌دهد، از جمله چند آتشکده سنگی، بازمانده‌های نقش گل نیلوفر در ورودی آرامگاه کوروش که با میترا پیوند دارد و… (همان: ص ۲۵) این موارد به ما نشان می‌دهد که احتمالا اگر کوروش دین زرتشتی هم نداشته حداقل پیروی یک آیین ایرانی – شاید از آیین‌های ایرانی پیش از زرتشت – بوده است.

البته نباید فراموش کنیم که آیین زرتشتی در دوران ساسانی دست خوش تحولاتی شد و در ارزیابی آیین کوروش بزرگ، باید متوجه باشیم که معیار ما برای سنجش دین کوروش، آیین زرتشتی ساسانی نیست. به نظر می‌رسد نوآوری‌ها و تحریف‌هایی در دوران ساسانی رخ داد و به این دلیل است که برخی از احکام زرتشتی ساسانی را در دوران اشکانی و هخامنشی مشاهده نمی‌کنیم یا مواردی بر خلاف آنها را در ایران پیش از ساسانیان می‌بینیم.

برخلاف انچه شما میپندارید پرستش مردوک خدای بابل در هیچ دوره ای در امپراطوری ایران رواج نداشته و نبوده است 

درمورد خدای خدایان بابل باید حتما متذکر شوم که

۱.مردوک برای مردم بابل بتی از بتهای انها نبود او خدای خدایان بابل بود و این فرقی اساسی با بت پرستی مردم جاهل عربستان دارد

در حقیقت مردم بابل چند خدا داشتند که بالاتر از همه انها که بقیه خدایان رو فرمانروایی میکرد مردوک بود ، پس تفاوتی اساسی با مردم جاهل عربستان داشتن

۲.کوروش کبیر رسالت بت شکنی از جانب خدا  نداشته  چنانکه خود پیامبر اسلام هم قبل از رسالتش با مردم بت پرست مکه با مدارا و مهربانی و صداقت رفتار میکرده اما به دین و ایین خودش بوده است

چرا شما رسالت بت شکنی برای کوروش کبیر قایل شدید درحالیکه او طبق کتب اسمانی ماموریتهای دیگری داشته است

۳. بسیاری از انبیا الهی وقتی داستان زندگیشون رو میخونید تا قبل از رسالت با مردم بت پریت یا جاهل مدارا میکردن یا حتی عقیدشون رو ابراز نمیکردن مثل یوسف نبی

۴. کوروش کبیر تفکر و مدل رفتاریش مدارا با همه ادیان و مذاهب بوده حتی با بت پرستان چیزی که ما در انبیا الهی هم شاهد هستیم

۵. بزرگترین امپراطوری باستان جهان امپراطوری هخامنشی هیت که با سرچی کوتاه به ان میرسید هم از جهت وسعت و هم جمعیت، تقزیبا نیمی از مردم دنیای باستان تحت سیطره امپراطوری هخامنشی اداره میشدند.

در مورد نام کوروش هم قبلا نوشتم زبان ایران به یه دوره باستان ، میانه و نوین تقسیم میشه، معلوم هست که نام کوروش که از شکستن قفل کتبیه های باستان و انهم نه با کوشش خودمان بلکه با همت المانها بدست امده در فارسی میانه یا نوین تغییر شکل داده باشه

این رو از اسامی دیگری مثل جمشید یا اردشیر یا … هم میتوان فهمید

جلال الدين سيوطي از عالمان پرکاروکوشاي اهل سنت-در درالمنثور (ج4، ص 165) به نقل از ابن جرير از حذيفه ابن اليمان صحابي پيامبر(ص) مي آورد که آن حضرت فرمود:«... فاَوحي الي ملک من ملوک فارس، يقال له کورس و کان مؤمنا، اَن سر الي بقايا بني اسرائيل حتي تستنقذهم... : پس به يکي از پادشاهان پارس که مرد مؤمني بود، به نام کوروش، وحي کرد که به نزد بازماندگان بني اسرائيل برود و آزادشان سازد.

مطالب کاملتر و با ایات و نقل قولها رجوع شود به

https://parsiandej.ir/%D8%B3%D8%AE%D9%86-%D9%BE%DB%8C%D8%A7%D9%85%D8%A8%...

 

کوروش کبیر مدتها پادشاه بزرگ امپراطوری ایران بوده با استناد بر کتیبه های متعددی که در داخل ایران وجود دارد و مایه فخر و عشق ایرانیان و اینو هیچ شخصی نمیتونه مخدوش کنه و کارهای بسیار بزرگی برای بشریت کرده

هشیاری خوبه ولی نه بقیمت از دست دادن مفاخر ملی کشورمان اونم یک همچین شخصی 

هشیار باشیم تا مفاخرم ملیمون به یغما نره توسط بیگانگان

ممنون

تصویر سروش
نویسنده سروش در

بسیار خوب که شما رفرنس هایی را بیان کردید، ولی متاسفانه در این متنی که قرار دادید، متوجه می شویم که یک بار هم متن منشور را مطالعه نکردید!! چون یکی از مطالبی که مورد تایید همه هست اینکه مردوک بت مردم بابل بوده است، و در منشور کوروش آورده شده که او بت مردوک را مورد احترام و ستایش و احترام قرار داده است و در مقابل او کرنش کرده است و او را مورد پرستش قرار داده است.
http://www.adyannet.com/fa/news/1183

تصویر آندیا
نویسنده آندیا در

اقای سروش

شما بجای لینک دادنی که در ویکی پدیا هم یافت میشه و همه میتونن بخونن به اصل موضوع توجه کنید

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%88%D8%AE

مردوک خدای خدایان بابل بود ، در قدیم برای خدایان اشکال قایل میشدن نقش سنگ نگاره انسان  بالداری که از جانب کنده کاری شده هست در حقیقت شکل خدای بابلیان هست

انها به اینکه برای خدا شکلی وجود ندارد نبودن و ایمانشان رو با بالاترین و بهترین شکل از تصوراتشات بیان میکردن

من منشور کوروش رو خوندم ظاهرا شما خواندید اما فقط دنبال به ثمر نشاندن مقصود خود بودید که متاسفانه غلط هست و به شکل مردوک توجهی نکردید

کافیست شکل خدای مردوک را به شکل بت الله یا بت هبل یا بت لات و عزی مقایسه کنید !

بت لات و عزی دوتا دختر عادی هستن بدون هیچ گونه تصور ماورایی مثل بال یا شاخ که نمادی غیر زمینی یا غیر عادی به انسان داده باشه این دو بت دختر الله پدر بودن که بتی به شکل مردی عادی است با دستهای بیرون امده

مردم بابل بلحاظ تفکر پیشرفته تر و بسیار متمدن تر و بافرهنگ تر از مردم بدوی عربستان بودن و با تفکرات جلوتر و خداهایی که میپرستیدن هم بلحاظ باور و تصور بالاتر از بت های مکه بوده است ، اما ایران به خدای نادیده اعتقاد پیدا کرده بود که در ان زمان تفکری انقلابی بشمار میرفت

 

تصویر behzadkashaniii

پیرامون کامنت جناب آندیا

ایشان فرودند که هخامنشیان ملت‌ها را در دین خود آزاد می‌گذاشتند. عرض کنم که همواره چنین نبود. بلکه هخامنشیان در پی سیاست و سیاست‌بازی بودند. آنجا که برایشان نفعی داشت، آزادی دینی می‌دادند. آنجا هم که نفعی نداشت، کشتار و قتل عام پیروان دیگر ادیان را سرلوحه خود قرار می‌دادند. برای نمونه، داریوش کبیر می‌گوید مردم خوزستان (اووجا) اهورامزدا را پرستش نمی‌کردند. پس من هم به سراغشان رفتم و به حسابشان رسیدم. بنگرید:

http://www.adyannet.com/fa/news/19644

اما کورش به هر حال چون در پی حکومت بود، ترجیح میداد که مردم در جهل و نادانی و خرافات بمانند. ببینید کورش هنگامی که بابِل را فتح کرد، به کاهنان معبد اسانگیلا توجه ویژه کرد و با تزیین و تحکیم معبد بت پرستان، مردم را به ادامه بت پرستی تشویق کرد. جالب اینکه بت بزرگ معبد اسانگیلا، مردوک نام داشت که در اصل به معنی گوساله است. بعداً این بت به شکل یک انسان نقش شد و هنوز هم نقش این بت موجود است. توجه کنید وقتی که در یک لیوان اب است، و من و همه میتوانیم این آب را ببینیم و لمس کنیم، دیگر انکار وجود آب در لیوان معنی ندارد. بت مردوک هم اینگونه است. این بت الان در موزه بریتانیا موجود است. تمام اسناد تاریخی بر بت بودن مردوک صحه گذاشته اند. وقتی ما این اسناد و حتی خود بت را می‌بینیم دیگر انکار آن معنی ندارد. درباره بت مردوک و اینکه به معنی گوساله است و حتی خود کورش، مردوک را خدای خود خوانده است بنگرید به:

http://www.adyannet.com/fa/news/1183

 

تصویر behzadkashaniii

نویسنده: بهزاد

پاسخ به کامنت جناب آندیا

توجه بفرمایید که الله حتی در اندیشه بت پرستان هم بت نبود:

http://www.adyannet.com/fa/news/16017

ایضاً این نکته را نیز باید گفت که کورش در زندگی خود نکات مثبتی هم داشت. اما در زمینه خداپرستی کارنامه او بسیار ضعیف است. هم مردوک را خدای خود خوانده است و هم اینکه نماد بت بعل را در کاخ خود قرار داده است و ابدا در هیچ کتیبه‌ای از خدای احد و واحد نام نبرده است. یونانیان هم تصریح دارند که کورش چندگانه پرست بود. امیدوارم هیچ کس از سر لجبازی، آخرت خود را به هیچ و پوچ نفروشد (این دعا شامل حال همه ما می‌شود). با تشکر

تصویر ناشناس
نویسنده ناشناس در

اقای بهزاد من راجع به کوروش هخامنشی صحبت میکنم نه راجع به همه پادشاهان هخامنشی ، کوروش بزرگ هم در زندگی شخصی و هم اجتماعی یگانه پادشاه برجسته امپراطوری ایران بود البته پادشاهان بزرگ دیگری هم داریم اما به پای کوروش بزرگ نمی رسند ، او بنیان خیلی موارد برجسته رو برای کشورمان گذاشت که دنیا ازش تاثیر گرفت . او تعصب مذهبی نداشت و مذهب خود راعیان نمی کرد تا اقوام و مذاهب ایرانی براحتی به عقیده خود باشند اما پادشاهان بعدی هخامنشی مذهب زرتشتی خود را عیان هم کرده اند ، این نقطه ضعف او نبود ، وقتی بخواست مردم بابل و برای نجات آنها وارد بابل وارد شد با احترام به خدای خدایان مردم آن منطقه سند منشورش رو تنظیم کرد اما در هیچ دوره ای در ایران پرستش خدای بابلیان مرسوم نبوده در هیچ دوره ای و این شامل کوروش کبیر هم میشود ( محض اطلاع ) .کوروش از طرف خدا وظیفه گسترش زرتشیت یا دین را نداشت .کوروش در پی حکومت بود که چه بشود مثلا ؟او قدرت داشت . او ایران را از اتحاد چند قدرت کوچکتر که با هم علیه ما متحد شده بوند نجات داد ؟ تاریخ را مطالعه کنید. در زمان داریوش بزرگ ما بزرگترین امپراطوری دنیا بودیم و این از نتایج  تدبر کوروش بزرگ بود که اگر نبود ما را تکه تکه کرده بودند .

تصویر behzadkashaniii

اینکه میگویید:

کوروش بزرگ هم در زندگی شخصی و هم اجتماعی یگانه پادشاه برجسته امپراطوری ایران بود...

یک ادعاست... وگرنه اگر شما به منابع ایرانی نگاه کنید ابداً چنین چیزی را درباره کورش نمی‌بینید. حکیم فردوسی آنقدر کورش را کوچک و بی‌ارزش می‌بیند که در فهرست شاهان ایران ابداً نامی از کورش و هخامنشیان نمی‌برد. در سایر منابع ادبی مشهور ایرانی هم مطلقاً نامی از کورش به عنوان شاه ایران وجود ندارد. در سراسر متون پهلوی مطلقاً‌ نام کورش را به عنوان شاه ایران نمی‌بینیم... تنها و تنها در برخی منابع کلاسیک مانند تاریخ طبری و ... در حد 2 خط آمده که کورش یک فرمانده نظامی و یک حاکم دست نشانده کوچک بود که از طرف مادر هم یهودی زاده بود... باید پرسید چرا کورش در متون ایرانی آنقدر حقیر شمرده شده است؟ با اینکه از دوران پیش از اسلام هزاران صفحه متون پهلوی (فارسی میانه) مانده ولی نام و یاد کورش کجاست؟

تصویر behzadkashaniii

جناب ناشناس درباره کورش گفتند:

او تعصب مذهبی نداشت و مذهب خود راعیان نمی کرد تا اقوام و مذاهب ایرانی براحتی به عقیده خود باشند

پاسخ اینکه اتفاقاً کورش بارها مذهب خود را عیان کرده است. او به صراحت در استوانه خود، مردوک (که به معنی گوساله است)‌ را به عنوان خدای خود و خدای آسمانها و زمین معرفی میکند: http://www.adyannet.com/fa/news/1183 در کاخ منسوب به کورش در همین مکانی که رسانه‌ها به عنوان پاسارگاد معرفی میکنند، هم نماد بت بعل وجود دارد که دلیلی دیگر بر شرک کورش است: http://www.adyannet.com/fa/news/14765

تصویر behzadkashaniii

کورش بر بت پرستی خود اذعان دارد. فریاد می‌زند و بت پرست بودن خود را اعلام می‌کند. اما اگر هم کسی بگوید که کورش بت پرست نبود، می‌ماند راه دوم و آن هم این است: «تلاش کورش هخامنشی، برای نگه داشتن مردم در زنجیر جهل و خرافات و نادانی»

استاد شهید مطهری (رحمة الله علیه) می‌فرمایند: «پيغمبر اكرم پس از فتح مكه، به عنوان آزادى عقيده، بت‌ها را باقى نگذاشت زيرا اين بت‌ها سمبل اسارت فكرى مردم‌‏اند. صدها سال بود كه فكر اين مردم اسير اين بت‌هاى چوبى و فلزى بود كه به خانه كعبه آويخته بودند. تمام اين‌ها را در هم ريخت و واقعا مردم را آزاد كرد.
حال شما بياييد اين را مقايسه كنيد [با اين كه‏] ملكه يا پادشاه انگلستان در چند سال پيش در سفرى كه به هندوستان رفته بود وقتى كه مى‌‏خواست به تماشاى يك بت‌خانه برود، مردم وقتى مى‏‌خواستند داخل صحن آن بت‌خانه شوند كفش‌هايشان را مى‏‌كَندند، او هنوز به صحن نرسيده كفش‌هايش را به احترام كَند و بعد، از همه آن بت‏‌پرست‌ها مؤدب‏تر، در مقابل بت‌ها ايستاد. يك عده هم گفتند ببينيد! ملت روشنفكر چقدر به عقايد مردم احترام مى‏‌گذارد! نمى‏‌دانند كه اين نيرنگ استعمار است. استعمار مى‏‌بيند كه همين بت‌خانه است كه هند را به زنجير كشيده و رام استعمارگر كرده. آن، احترام به آزادى نيست، خدمت به استعمار است. ملت هند اگر از زير بار اين خرافات بيرون بيايد باج به انگليس‏ی‌ها نمى‌‏دهد.
يا در گذشته مى‏‌گفتند ببينيد كوروش چقدر مرد بزرگِ بزرگوارى بوده! كه وقتى به بابِل رفت و آنجا را فتح كرد تمام بت‌خانه‏‌ها را محترم شمرد. اين كار از نظر يك فاتح كه سياست استعمارگرى دارد و مى‏‌خواهد مردم را بفريبد توجيه مى‏‌شود ولى از نظر بشريت چطور؟ آيا خود جناب كوروش به آن بت‌ها اعتقاد داشت؟ نه. كوروش چه فكر مى‏‌كرد؟ مى‏‌گفت اين اعتقاد، اين مردم را بدبخت كرده يا نه؟ بله. ولى در عين حال دست به تركيب آنها نزد، چرا؟ چون مى‏‌خواست كه آنها در زنجير بمانند. اين خيانت بود نه خدمت.»

سند:

مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران: انتشارات صدرا، ج 24، ص 122-123
در فهرست:
آينده انقلاب اسلامى ايران‏: مفهوم آزادی عقیده: مقايسه ميان كار ابراهيم عليه السلام و رسول اكرم و كار ملكه انگلستان و كوروش‏.

تصویر behzadkashaniii

جناب ناشناس گفتند:

در زمان داریوش بزرگ ما بزرگترین امپراطوری دنیا بودیم

باید دید داریوش چگونه به این جایگاه رسید. خوب در تاریخ، قلمرو حکومت بنی امیه (بنی مروان) از قلمرو هخامنشیان هم بزرگتر بود. قلمرو چنگیز از قلمرو همه این‌ها بزرگتر... این افتخار نیست. در پایان سؤالی دارم. اگر ایران امروز (جمهوری اسلامی ایران) بخواهد با همان شیوه داریوش قلمرو خود را وسعت دهد شما چگونه واکنش نشان می‌دهید؟

تصویر Korosh
نویسنده Korosh در

شما که دیگران را به خواندن تاریخ ارجاع می دهید، این مطالبی که گفتید را از کدام منبع تاریخی بدست آورده اید؟

اینکه کوروش از طرف خدا وظیفه گسترش زرتشت را نداشت در کدام منبع تاریخی است؟ کوروش بنیان چه موارد برجسته ای را گذاشته که امروزه دنیا از آن ها استفاده می کند؟ کوروش اگر تعصب مذهبی نداشته، پس ستایش و کرنش و احترامی که به مردوک، بت و خدای بابلیان انجام داده چه بوده است؟ اگر کوروش مذهبش را عیان نکرده، پس احترام کردن مردوک را چه باید نامید؟

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 8 =
*****