کاملا حق با شماست چون کار علمی دقیقی روی فرگشت انجام نشده چون مبنای اندیشه داروین استقرار و تجربه است که ضعیفت ترین راه رسیدن به یقین است، زیرا وی بعد از مشاهده هزار نوع فسیل و جانور به این نتیجه میرسد که نسل این حیوان برخواسته از فلان حیوان است، در حالی که اگر به مورد هزار و یکم توجه میکرد، شاید نظرش عوض میشود، به همین خاطر ایان باربور در کتاب خویش تئوریهای علمی را این گونه زیر سوال میبرد و میگوید: «اساساً تئورى هاى علمى، برآيند مشاهدات صرف و تحويل پذير به داده هاى حسى نيست؛ بلكه اين ها برآيند همكنشى داده هاى حسّى و ساخته هاى ذهنى دانشمند است. بنابراين نظريات علمى، اكتشافات محض نيست و جنبه اختراعى نيز دارد. از اين رو نمىتوان اين گونه نظريات را كاملاً مطابق با واقعيت و عينيت خارجى دانست.» این تئوری بعد از داروین مورد مناقشات و نقدهای جدی از سوی دانشمندان بيولوژيست قرار گرفته و افرادی زیادی با آن به مخالفت برخواستند و آن را به کلی رد کردند و گروهی نیز این قاعده را در خصوص انسان نادرست میدانستند.[از جمله جایزه نوبل به نقد علمی نظریه داروین اختصاص یافتکه توسط by Jerry Bergman از زیست شناسان آمریکایی نوشته شده است و برای آشنایی بیشتر با مخالفان دیگر نظریه داروین می تونید رجوع کنید به کتاب علم و دین، ص 418-422.] پس با توجه به این مخالفت ها نباید گمان شود که این دیدگاه یک نظریه قطعی است و اگر گزاره های دینی با آن مخالف بود، تعارض علم و دین پیش آمده است زیرا نظریه داروین یک فرضیه است که هنوز در جوامع علمی به عنوان یک دیدگاه قطعی علمی اثبات نشده است، و آن چه در تعارض علم و دین مورد نظر است مخالفت دین با مسائل قطعی و یقینی است.
کاملا حق با شماست چون کار علمی دقیقی روی فرگشت انجام نشده چون مبنای اندیشه داروین استقرار و تجربه است که ضعیفت ترین راه رسیدن به یقین است، زیرا وی بعد از مشاهده هزار نوع فسیل و جانور به این نتیجه میرسد که نسل این حیوان برخواسته از فلان حیوان است، در حالی که اگر به مورد هزار و یکم توجه میکرد، شاید نظرش عوض میشود، به همین خاطر ایان باربور در کتاب خویش تئوریهای علمی را این گونه زیر سوال میبرد و میگوید: «اساساً تئورى هاى علمى، برآيند مشاهدات صرف و تحويل پذير به داده هاى حسى نيست؛ بلكه اين ها برآيند همكنشى داده هاى حسّى و ساخته هاى ذهنى دانشمند است. بنابراين نظريات علمى، اكتشافات محض نيست و جنبه اختراعى نيز دارد. از اين رو نمىتوان اين گونه نظريات را كاملاً مطابق با واقعيت و عينيت خارجى دانست.» این تئوری بعد از داروین مورد مناقشات و نقدهای جدی از سوی دانشمندان بيولوژيست قرار گرفته و افرادی زیادی با آن به مخالفت برخواستند و آن را به کلی رد کردند و گروهی نیز این قاعده را در خصوص انسان نادرست میدانستند.[از جمله جایزه نوبل به نقد علمی نظریه داروین اختصاص یافت که توسط by Jerry Bergman از زیست شناسان آمریکایی نوشته شده است و برای آشنایی بیشتر با مخالفان دیگر نظریه داروین می تونید رجوع کنید به کتاب علم و دین، ص 418-422.] پس با توجه به این مخالفت ها نباید گمان شود که این دیدگاه یک نظریه قطعی است و اگر گزاره های دینی با آن مخالف بود، تعارض علم و دین پیش آمده است زیرا نظریه داروین یک فرضیه است که هنوز در جوامع علمی به عنوان یک دیدگاه قطعی علمی اثبات نشده است، و آن چه در تعارض علم و دین مورد نظر است مخالفت دین با مسائل قطعی و یقینی است.