خلاصه: در جامعه ما مشورت کردن یا مشورت دادن حدودا رو به اتمام است، لذا در این مقاله اھمیت مشورت را از پرتوی قرآن و حدیث، برجسته نشان دادہ شد با این امید و دعا که این سنت حسنه دوبارہ زندہ بشود و مردم در کارھای مھم شان مشورت کنند.
در زندگی انسان اکثرا پیش میآید که انسان دچار تردد میشود، رأی او ھم به طرف انجام دادن و انجام ندادن مساوی میشود، او به موقع نمیتواند تصمیم بگیرد که الآن چه باید کرد؟ و نمیتواند بفھمد که برای او در کدام یکی از این دو یعنی انجام و یا ترک آن برایش خوبی است؟ و در کدام برایش بدی است؟ شریعت به ما راھنمائی میکند که در این چنین مواقع، بجای از خود تصمیم گرفتن و اعتماد کردن بر عقل و دانش خود، از ماھرین آن کار، صاحب نظر، دلسوز و خیر خواہ رأی شان دریافت کنیم، سپس با دقت نظر، کاری که میل دارد، با اعتماد به خداوند متعال انجام دادہ شود، و آن را ’’مشورہ یا مشاورت‘‘ تعبیر میکنند، خداوند متعال میفرماید: "وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلين[آل عمران، ۱۵۹]؛ و در كار(ها) با آنان مشورت كن و چون تصميم گرفتى بر خدا توكل كن زيرا خداوند توكلكنندگان را دوست مىدارد"
مشورت در اسلام، جایگاہ مھمی دارد۔ پیامبر اسلا(صلی اللہ علیه و آله و سلم)، با قطع نظر از وحی آسمانی، صاحب فکر قوی ای بود که برای وی مشورت لازم نبود، باز ھم آنحضرت بخاطر نشان دادن، با مسلمان در غیر قانون سازی در مسائل عمومی مشورت میکردند تا فکر و نظر، قوی بشود و بخصوص اقدار افراد صاحب رأی افزودہ شود.
بظاھر برای پیامبر اسلام(صلی اللہ علیه و آله و سلم) مشورت کردن ضروری و لازم نبود، چون برای وی باب وحی باز بود، وی اگر میخواستم از راہ وحی معلوم میشد که چطور و چه باید کرد؟ به ھمین سبب مفسرینِ کرام در اینجا بحث کردند که مراد از حکم مشورہ چیست؟. اکثر مفسرین، فکر شان این است که بخاطر مطمئن ساختن قلب صحابه ی کرام و اھمیت دادن به آنھا این حکم دادہ شد، چون در عرب مشورت و رأی طلبی، باعث عزت و افتخار بود[۱]
در واقع، با وحی، گرچه در امور زیادی راھنمائی به آنحضرت(صلی اللہ علیه و آله و سلم) میشد، اما از لحاظ برخی حکمت ھا و مصالح در برخی امور بعھدہ رأی و صوابدید آںحضرت(صلی اللہ علیه و آؒله و سلم) گذاشتہ میشد، و در ھمان مواقع آنحضرت(صلی اللہ علیه و آله و سلم) را حکم بہ مشورت با صحابہ کرام دادہ میشد، تا در امت سنت مشورت راہ بیفتد و مردم بفھمند که باوجود این که حضرت نبی مکرم اسلام(صلی اللہ علیه و آله و سلم) صاحب فھم و بصیرت مکمل است به وی حکم مشورت دادہ شد پس ما به آن احتیاج بیشتری داریم[۲] پیامبر اسلام(صلی اللہ علیه و آله و سلم) میفرماید: "ما يَستَغنى رَجُلٌ عَن مَشوَرَةٍ؛ هيچ كس از مشورت بى نياز نيست"۔ در جای دیگر امیر مومنان، امام علی(علیه السلام) برای برجسته ساختن اھمیت مشورہ فرمود: "مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا؛ هر كس خود رأى شد به هلاكت رسيد، و هر كس با ديگران مشورت كرد ، در عقلهاى آنان شريك شد"[۴]
حین تخلیق آدم(علیه السلام)، خداوند بہ فرشته ھا از این کار خودش آگاہ کردہ و از آنھا رأی شان خواست، تفصیل آن میتوان ذیل سورہ بقرا، آیت ۳۰ نگاہ کرد، راستی قصد از این طلب مشورت از فرشتہھا نبود، بلکه ایجاد اھمیت مشورت در وجود انسان بود که عمل خلق کنندہ جہان را در سرتا سر جھان الگو قرار دادہ شود، اما متأسفانه! کہ امروزہ مثل دیگر کارھای خوب، سنت مشورت نیز از زندگی و جامعه ما از بین رفت و نتائج ترسناک آن، جلوی ما ھست۔ باوجود تمام سختیھا و تلاشھا، شکست در نصیب ما ھست، در جاھای انفرادی و اجتماعی خلفشار و انتشار ھست، گاھی مشورت نکردن بعد از شکست و زیان، تأسف میآورد، اما الآن چه فائدہ دارد؟ لازم است کہ در مسائل اھم و دقیق قبل از انجام و آغاز آن کار مشورت کردن، عادت بشود تا تلاشھا ثمر بخش شود، یقینا در مشورت، اطاعت از خداوند و رسولش نیز است و ھزاران فوائد نیز است۔ چه خوب است در امت مسلمہ و معاشرہ سنت مشورہ جاری بشود.
۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔۔
منابع:
[۱] ترجمہ مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۳۱۵، طبرسی ، فضل بن حسن، نويسنده: مترجمان، انتشارات فراهانى، تهران، ۱۳۶۰ ش، چاپ اول، بتحقيق: رضا ستوده.
[۲] همان.
[۳] نہج الفصاحہ، ص۴۹۷، حدیث ۱۶۳۷، ابو القاسم، اتنشارات دنياى دانش، تهران،۱۳۸۲ ش،چاپ چهارم.
[۴] نهج البلاغه(صبحی صالح) ص۵۰۰ ، قصار۱۶۱ شريف الرضي، محمد بن حسين، محقق / مصحح:صالح، صبحي، انتشارات هجرت ، قم، ۱۴۱۴ق، چاپ اول.