- حافظان امنیت در هر کشوری از محبوبترینها هستند و کوبیدن آنها برای رسیدن به مطامع حقیر، قطعا خیانتی نابخشودنی است.
جناحی کردن امنیت و کوبیدن نیروهای امنیتی برای رسیدن به پست و مقام، قطعا یکی از عوامل مهم در تضعیف مقولهی راهبردی امنیت است که متاسفانه در سالهای اخیر از سوی برخی انجام گرفت.
آن روز که برای گرفتن رأی در انتخابات ریاست جمهوری، با جملهی «من سرهنگ نیستم» به نیروهای نظامی و حافظ امنیت کشور، حمله شد باید فکر اینجا را میکردند که «سرهنگ»، نماد کسانی است که برای امنیت این مملکت، شب و روز نمیشناسند و تضعیف و تخریب آنها قطعا در جهت ناامن کردن ایران است.
آن روز که در تبلیغات ریاستجمهوری، بخاطر قاضی بودن و مقابله با منافقین جلّاد، رقیب خود و همکاران او را به 38 سال اعدام و زندان متهم کردند باید فکر امروز را میکردند که اینکار، جلّادان منافق را جسور خواهد کرد.
آن روز که سپاه، بسیج، شهرهای موشکی و شعارهای ضداسراییلیِ روی موشکها را تخریب و محکوم کردند باید به فکر میافتادند که اینکارها چه عواقبی خواهد داشت.
آن روز که در ستاد انتخاباتی یک نامزد، جانفشانیهای مدافعان حرم را به سخره گرفتند، باید فکرش را میکردند که اینکار در واقع، تقویت تروریستهای داعش است.
امنیت مثل پازلی است که اگر هر بخشی از آن معیوب شود به همان اندازه، ناقص و آسیبپذیر خواهد شد. این روزها و پس از حادثهی خونبار و تلخ تروریستی 17 خرداد در تهران، حتما باید به ریشههای آن توجه کرد.