سلفیگری بهعنوان یکی از جریانهای مهم و بحثبرانگیز در اسلام معاصر، طی دهههای اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران و تحلیلگران سیاسی و مذهبی را به خود جلب کرده است. این جریان با تأکید بر بازگشت به فهم ساده و اولیه از اسلام و پیروی از سلف صالح، یعنی صحابه و تابعین، تلاش میکند تا اسلام را از آنچه که به زعم آنها تحریف شده است، پاک سازد. اما سلفیگری در طی سالیان گذشته شاخههای مختلفی را به خود دیده است که هر یک رویکرد و تأکیدات خاص خود را دارند.
مقدمه: ریشههای تاریخی سلفیگری
ریشههای سلفیگری را میتوان در قرنهای اولیه اسلام جستجو کرد. بسیاری از مسلمانان در طول تاریخ به اهمیت بازگشت به قرآن و سنت نبوی بهعنوان منابع اصلی اسلام تأکید داشتهاند. با این حال، سلفیگری بهعنوان یک جریان منسجم و سازمانیافته در قرنهای اخیر شکل گرفته است. محمد بن عبدالوهاب، عالم اهل نجد، یکی از مهمترین چهرههای تأثیرگذار در شکلگیری سلفیگری مدرن محسوب میشود. او با تأکید بر توحید محض و رد هرگونه شرک و بدعت، پایههای فکری سلفیگری را بنا نهاد.
مبانی فکری سلفیگری بر چند اصل اساسی استوار است:
توحید محض: سلفیها بر توحید خالص و رد هرگونه شرک و بدعت تأکید فراوان دارند.
نصگرایی: آنها معتقدند که تنها قرآن و سنت نبوی با فهم سلف صالح، منابع معتبر برای شناخت دین هستند و هرگونه تفسیری که بر خلاف این منابع باشد، باطل است.
تکفیر: برخی از شاخههای سلفی، به ویژه سلفیهای تکفیری، با تکفیر سایر مسلمانان، آنها را از اسلام خارج میدانند و به همین دلیل، به خشونت و ترور روی میآورند.
جهاد: سلفیها بر اهمیت جهاد در راه خدا تأکید دارند و برخی از آنها، جهاد را به معنای جنگ با کفار و مشرکان تفسیر میکنند.
شاخههای مختلف سلفیگری
سلفیگری در طول زمان به شاخههای مختلفی تقسیم شده است که هر یک با توجه به رویکرد و تأکیدات خود، تفاوتهایی با سایر شاخهها دارند. برخی از مهمترین شاخههای سلفیگری عبارتند از:
سلفیهای تبلیغی: این گروه بر تبلیغ عقاید سلفی و دعوت مردم به سوی اسلام ناب تأکید دارند. آنها از روشهای مسالمتآمیز برای تبلیغ استفاده میکنند و معمولا فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی گستردهای دارند.
سلفیهای سیاسی: این گروه علاوه بر مسائل اعتقادی، به مسائل سیاسی نیز توجه دارند و تلاش میکنند تا اسلام را در عرصه سیاست و حکومت نیز پیاده کنند. برخی از گروههای سلفی سیاسی، رویکردی تندروانه دارند و از خشونت برای تحقق اهداف خود استفاده میکنند.
سلفیهای تکفیری: این گروه با تکفیر سایر مسلمانان، آنها را از اسلام خارج میدانند و به همین دلیل، به خشونت و ترور روی میآورند. گروههای تروریستی مانند داعش و القاعده از جمله نمونههای بارز سلفیهای تکفیری هستند.
تأثیرات سلفیگری
سلفیگری تأثیرات گستردهای بر جهان اسلام داشته است. برخی از مهمترین این تأثیرات عبارتند از:
تقسیمات و اختلافات در میان مسلمانان: سلفیگری با تکفیر سایر مسلمانان و ایجاد اختلافات مذهبی، به وحدت و انسجام جهان اسلام ضربه زده است.
افزایش افراطگرایی و خشونت: برخی از شاخههای سلفیگری با ترویج خشونت و ترور، به امنیت و ثبات بسیاری از کشورها آسیب رساندهاند.
تغییر چهره اسلام در افکار عمومی: سلفیگری با اقدامات افراطی برخی از پیروان خود، چهره خشنی از اسلام را در افکار عمومی جهان غرب و سایر جوامع غیر اسلامی ساخته است.
سلفیها مدعیاند که دیدگاههای آنها مستقیماً از قرآن و سنت نبوی استخراج شده است! آنان به آیاتی از قرآن که بر توحید، وحدت خدا و لزوم پیروی از پیامبر تأکید دارند، استناد میکنند. با این حال، تفسیر آنها از این آیات اغلب به صورت خشک و ادبی است و از زمینههای تاریخی و اجتماعی نزول آیات غافل هستند.
علاوه بر این، سلفیها به احادیثی که بر اهمیت پیروی از سلف صالح و ترک بدعت تأکید دارند، استناد میکنند. اما آنها در انتخاب و تفسیر احادیث بسیار گزینشی عمل میکنند! و احادیثی را که با دیدگاههای آنها سازگار نیست، کنار میگذارند!
نتیجهگیری: سلفیگری بهعنوان یک جریان فکری و مذهبی، با تأکید بر بازگشت به فهم ساده و اولیه از دین، همواره مورد توجه و بحث بوده است. این جریان با رویکردی نصگرا و با تأکید بر ظاهر آیات و روایات، تلاش میکند تا اسلام ناب را از آنچه به زعم آنها تحریف شده، جدا سازد. با این حال، تطبیق دیدگاههای سلفی با آیات و روایات، نشان میدهد که این جریان در تفسیر و فهم دین، رویکردی گزینشی و اغلب خشک و ادبی دارد.