خداوند در روز قیامت با چه کسانی صحبت نمی کند؟

14:20 - 1396/06/29

خداوند با سه كس سخن نمى‏ گويد منّت گذار كه به كسى چيزى نمى ‏دهد مگر اينكه منّت مى‏ گذارد و كسى كه‏ دامن خود را رها سازد (دامنش بلند باشد و در زمين كشيده شود كه نشانه تكبر است) و كسى كه كالاى خود را با سوگند دروغ مى‏ فروشد.

پرسش: خداوند در روز قیامت با چه کسانی صحبت نمی کند؟
 

1- عَنْ أَبِي ذَرٍّ عَنِ النَّبِيِّ ص قَالَ ثَلَاثَةٌ لا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ الْمَنَّانُ الَّذِي لَا يُعْطِي شَيْئاً إِلَّا بِمِنَّةٍ وَ الْمُسْبِلُ إِزَارَهُ وَ الْمُنَفِّقُ سِلْعَتَهُ بِالْحَلْفِ الْفَاجِر.
ابوذر از پيامبر خدا (ص) نقل مى‏ كند كه فرمود: خداوند با سه كس سخن نمى‏ گويد: منّت گذار كه به كسى چيزى نمى ‏دهد مگر اينكه منّت مى‏ گذارد و كسى كه‏ دامن خود را رها سازد (دامنش بلند باشد و در زمين كشيده شود كه نشانه تكبر است) و كسى كه كالاى خود را با سوگند دروغ مى‏ فروشد.
خصال صدوق-ترجمه جعفرى، ج‏1، ص: 269
در توضیح این روایت نورانی می توان گفت که گفتگوی خداوند با بندگانش در عالم آخرت از لذت بخش ترین و سرور انگیزترین نعمت های خداوند است و بیانگر لطف و عنایت خاص او به بندگانش می باشد . حال اگر کسی از نعمت گفتگوی خداوند با او محروم شد دلیل بر این است که جرم بزرگ و سنگینی مرتکب شده است که او را از چشم خدا و عنایت او انداخته است .
از این روایت استفاده می شود که منت گذاشتن بر دیگران به خاطر انجام کار و خدمتی برای آنها و تکبر و خود بزرگ بینی که در این روایت با نشانه و علامت به زمین کشیده شدن دامن بیان شده( و البته این یکی از نشانه ها و علامت های تکبر در آن زمان بوده است و اختصاصی به آن ندارد ) و نیز سوء استفاده از قسم به نام پاک خداوند و سوگند دروغ خوردن برای رسیدن به سود و منافع بیشتر از اموری است که مبغوض خداوند است و موجب می شود انسان در قیامت که سخت نیازمند عنایت و توجه خداوند است از نظر لطف او محروم گردد و این خود عذابی بزرگ و الیم است .
2- اینک توجه شما را به توضیحاتی در باره برخی از این صفات مذمومی که در این روایت بیان جلب می نماییم :
الف- خداوند در مذمت منت گذاشتن به خاطر اعمال خیری مانند انفاق می فرماید :
الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لا يُتْبِعُونَ ما أَنْفَقُوا مَنًّا وَ لا أَذىً لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ (بقره- 262)
از اين آيه به خوبى استفاده مى‏شود كه انفاق در راه خدا در صورتى در پيشگاه پروردگار مورد قبول واقع مى‏شود كه به دنبال آن منت و چيزى كه موجب‏ آزار و رنجش نيازمندان است نباشد.
بنا بر اين كسانى كه در راه خداوند بذل مال مى‏كنند ولى به دنبال آن منت مى‏گذارند يا كارى كه موجب آزار و رنجش است مى‏كنند در حقيقت با اين عمل ناپسند اجر و پاداش خود را از بين مى‏برند.
آنچه در اين آيه بيشتر جلب توجه مى‏كند اين است كه قرآن در واقع سرمايه زندگى انسان را منحصر به سرمايه‏هاى مادى نمى‏داند، بلكه سرمايه‏هاى روانى و اجتماعى را نيز به حساب آورده است.
كسى كه چيزى به ديگرى مى‏دهد و منتى بر او مى‏گذارد و يا با آزار خود او را شكسته دل مى‏سازد، در حقيقت چيزى به او نداده است زيرا اگر سرمايه‏اى به او داده سرمايه‏اى هم از او گرفته است و چه بسا آن تحقيرها و شكست‏هاى روحى به مراتب بيش از مالى باشد كه به او بخشيده است.
بنا بر اين اگر چنين اشخاصى اجر و پاداش نداشته باشند كاملا طبيعى و عادلانه خواهد بود بلكه مى‏توان گفت چنين افراد در بسيارى از موارد بدهكارند نه طلبكار زيرا آبروى انسان به مراتب برتر و بالاتر از ثروت و مال است.
نكته ديگر اينكه منت گذاردن و اذيت كردن در آيه با كلمه ثم كه معمولا براى فاصله بين دو حادثه (و به اصطلاح براى تراخى) است ذكر شده بنا بر اين معنى آيه چنين مى‏شود كسانى كه انفاق مى‏كنند و بعدا منتى نمى‏گذارند و آزارى نمى‏رسانند پاداش آنها نزد پروردگار محفوظ است.
و اين خود مى‏رساند كه منظور قرآن تنها اين نيست كه پرداخت انفاق مؤدبانه و محترمانه و خالى از منت باشد بلكه در زمانهاى بعد نيز نبايد با يادآورى آن منتى بر گيرنده انفاق گذارده شود، و اين نهايت دقت اسلام را در خدمات خالص انسانى مى‏رساند.
بايد توجه داشت كه منت و آزارى كه موجب عدم قبول انفاق مى‏شود اختصاص به مستمندان ندارد بلكه در كارهاى عمومى و اجتماعى از قبيل جهاد در راه خدا و كارهاى عام المنفعه كه احتياج به بذل مال دارد نيز رعايت اين موضع لازم است.
جمله لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ به انفاق كنندگان اطمينان مى‏دهد كه پاداششان نزد پروردگار محفوظ است تا با اطمينان خاطر در اين راه گام بردارند زيرا چيزى كه نزد خدا است نه خطر نابودى دارد و نه نقصان، بلكه تعبير ربهم (پروردگارشان) ممكن است اشاره به اين باشد كه خداوند آنها را پرورش مى‏دهد و بر آن مى‏افزايد.
جمله وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ، اشاره به اين است كه آنها هيچ نوع نگرانى نخواهند داشت، زيرا خوف، همانگونه كه در سابق هم اشاره شد نسبت به امور آينده است، و حزن و اندوه، نسبت به امور گذشته، بنا بر اين با توجه به اينكه پاداش انفاق كنندگان در پيشگاه خدا محفوظ است، نه از آينده خود در رستاخيز ترسى دارند و نه از آنچه در راه خدا بخشيده‏اند، اندوهى به دل راه مى‏دهند.
بعضى نيز گفته‏اند آنها ترسى از فقر و كينه و بخل و مغبون شدن ندارند و نه غمى از آنچه انفاق كرده‏اند.
در حديثى از پيغمبر اكرم ص مى‏خوانيم:
من اسدى الى مؤمن معروفا ثم آذاه بالكلام او من عليه فقد ابطل صدقته‏
: كسى كه به فرد با ايمانى نيكى عطا كند، سپس او را با سخنى آزار دهد، يا منتى بر او بگذارد، به يقين انفاق خود را باطل كرده است .
ولى آنها كه چنين نكرده‏اند، بيمى از باطل شدن انفاقها به خود راه نمى‏دهند، اسلام در اين زمينه به قدرى دقيق است كه بعضى از علماء پيشين گفته‏اند: هر گاه انفاقى به كسى كنى و بدانى كه سلام كردن تو به او، بر او سخت و گران است و يادآور خاطره بخشش، بر او سلام نكن .
تفسير نمونه، ج‏2، ص: 318
ب- مهمترين نكته تربيتى كه از داستان ابليس و آفرينش آدم كه در سوره‏هاى مختلف قرآن آمده استفاده مى‏شود همان سقوط وحشتناك ابليس از آن مقام والايى كه داشت به خاطر كبر و غرور است! مى‏دانيم ابليس از فرشتگان نبود (همانگونه كه از آيه 50 سوره كهف استفاده مى‏شود) و آن چنان ارتقاء مقام در سايه اطاعت فرمان خدا پيدا كرده بود كه در صفوف فرشتگان قرار داشت، حتى بعضى مى‏گويند معلم فرشتگان بود، و طبق آنچه از خطبه قاصعه در نهج البلاغه استفاده مى‏شود هزاران سال پرستش خدا كرده بود.
اما همه اين مقامات را به خاطر يك ساعت تكبر و غرور از دست داد، و آن چنان گرفتار تعصب و خودپرستى شد كه حتى در مقام عذرخواهى و توبه برنيامد، بلكه هم چنان به كار خود ادامه داد و در جاده لجاجت آن چنان ثابت قدم ماند كه تصميم گرفت مسئوليت شركت در جرم همه ظالمان و گنهكاران از فرزندان آدم را به عنوان يك وسوسه‏گر بپذيرد، و معادل كيفر و عذاب همه آنها را يك جا تحمل كند! اين است نتيجه خودخواهى و غرور و تعصب و خودپسندى و استكبار.
نه تنها ابليس كه، با چشم خود انسانهاى شيطان صفتى را ديده‏ايم، يا شرح حال آنها را در صفحات سياه تاريخ مطالعه كرده‏ايم كه هنگامى كه بر مركب غرور و تكبر و خودخواهى سوار شدند دنيايى را به خاك و خون كشيدند، گويى پرده‏اى از خون و جهل، چشمان ظاهر و باطن آنها را از كار انداخته، و هيچ حقيقتى را مشاهده نمى‏كنند، ديوانه‏وار در راه ظلم و بيدادگرى گام بر مى‏دارند و سرانجام خود را در بدترين پرتگاهها ساقط مى‏كنند.
اين استكبار و غرور، آتش سوزان و وحشتناكى است، همانگونه كه انسان ممكن است ساليان دراز زحمت بكشد و خانه و وسائل و سرمايه‏اى براى زندگى فراهم سازد، ولى محصول آن را تنها با يك شعله آتش در چند لحظه تبديل به خاكستر كند، همچنين كاملا امكان پذير است كه محصول اطاعت هزاران سال را با ساعتى استكبار و غرور در برابر خدا از دست دهد، چه درسى از اين گوياتر و تكان دهنده‏تر؟!.
عجب اينكه او حتى به اين نكته روشن نيز توجه نداشت كه آتش بر خاك برترى ندارد چرا كه منبع همه بركات: گياهان، حيوانات، معادن، محل ذخيره آبها خلاصه سرچشمه پيدايش هر موجود زنده‏اى خاك است، ولى كار آتش سوزندگى و در بسيارى از مواقع ويرانگرى است.
على ع در همان خطبه قاصعه (خطبه 192 نهج البلاغه) از ابليس به عنوان عدو اللَّه (دشمن خدا) و امام المتعصبين و سلف المستكبرين (پيشواى متعصبان لجوج، و سر سلسله مستكبران) نام برده و مى‏گويد به همين جهت خداوند لباس عزت را از اندام او بيرون كرد، و چادر مذلت بر سر او افكند سپس اضافه مى‏كند: آيا نمى‏بينيد چگونه خداوند او را به خاطر تكبرش كوچك كرد؟
و به خاطر برترى‏جوئيش پست ساخت؟ در دنيا رانده شد و عذاب دردناك در سراى ديگر براى او فراهم ساخت (الا ترون كيف صغره اللَّه بتكبره، و وضعه بترفعه، فجعله فى الدنيا مدحورا و أعد له فى الآخرة سعيرا).
ضمنا همانگونه كه اشاره كرديم ابليس نخستين پايه‏گذار مكتب جبر بود، همان مكتبى كه بر خلاف و جدان هر انسانى است و يكى از دلائل مهم پيدايش آن، تبرئه كردن انسانهاى گنه‏كار در برابر اعمالشان است، در آيات فوق خوانديم ابليس براى تبرئه خويش و اثبات اينكه حق دارد در گمراهى فرزندان آدم بكوشد به همين دروغ بزرگ متوسل شد، و گفت: خداوندا تو مرا گمراه كردى و من هم به همين خاطر فرزندان آدم را جز مخلصان گمراه خواهم كرد!
تفسير نمونه، ج‏11، ص: 75

برگرفته شده ازسایت پرسش و پاسخ نهاد رهبری.

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
5 + 13 =
*****

با عضویت در خبرنامه مطالب ویژه، روزانه به ایمیل شما ارسال خواهد شد.