خرافه پرستی مدرن

22:54 - 1392/02/18
رهروان ولایت _ سالها بود فیلم می ساختند و سعی می کردند با هر نوع ابزاری چنین القا کنند که دنیا به پایان رسیده است. و عجیب اینکه در این عصر مدرنیته کم نبودند آنها که به این خرافه معتقد شده بودند.
خرافه پرستی

21 دسامبر هم مثل دیگر روزها آمد و رفت. نه خبری از انفجار ناگهانی بود نه حتی لرزه ها و پس لرزه های طبیعی زمین!
و اکنون همه شاهد سکوت مرگ بار آخرالزمانی های دروغین هستیم. همانها که تا چندی قبل با انواع تبلیغات و شگردها گوش ساکنان این کره ی خاکی را کر کرده بودند آن هم براساس یک تقویم و یک برداشت ناقص از آن.
در اثر همین ریخت و پاشهای بی مانند رسانه ای، شاهد وحشت گسترده ی مردم دنیا بودیم.
حالا باید هر صاحب فنی بیاید و بنشید و با خودش و علمش حساب کتاب کند چه شد که این مردم کارشان به اینجا رسید؟
مردمی که در عصر پست مدرن زندگی میکنند!
مردمی که عادت ندارند حرفی غیر علمی را بپذیرند و حتی بشنوند!
مردمی که دین را به آن دلیل نمیپذیرند که نمیتوانند مورد تجربه قرارش دهند!
باید فلاسفه بیایند و توضیح دهند این خرافه پرستی از نوع دوران کمون اولیه ، چگونه توانست برازنده ی قامت یک انسان پست مدرن بشود؟
جامعه شناسان روانشناسان مردم شناسان بیایند و تحلیل علمی خود را ارایه کنند؟
صاف و بی پیرایه بگویند این جاهلیت زشت این خرافه پرستی بی بنیاد چرا به وجود آمد آن هم در این سطح فراگیر و گسترده؟ آنهم در شرایطی که ناسا به عنوان بزرگترین مرجعی که حرفش به لحاظ علمی حجت اول و آخر است شدیدا منکر پایان دنیا شده بود.
با اینحال بنابه گزارشات رسانه های خبری، کشور و مردم ما از جمله کشورهای معدودی بودند که به این خرافات و چرندیات بهایی ندادند. من بیشترین علت این کار را در هویت دینداری راستین این مردم میدانم. دینی که پایان دنیایش به مانند آغازش مشخص و واضح است.
اما من دلم از نکته ی دیگری هم پر است از خودم میپرسم چرا وقتی از دین و مشخصا اسلام و حقانیت آن و دعوت به آن سخنی میگوییم متهم به خرافه پرستی و ارتجاع و مسایل دیگر میشویم و اساسا زیاد هم به رسمیت نمیشناسنمان! ولی این چنین مزخرفاتی که در تضاد با علم هم قرار دارد راحت می پذیرند و اعتقاد می آورند؟؟؟
در حالی که سخنی ضد علمی و ضد عقلی از این دین سراغ نداریم یا اگر هم اختلافی در بود و نبودش باشد در آن حدی نیست که بتواند خللی به حقانیت دین وارد سازد!
در میان انواع درسهایی که باید از این اتفاق و رویداد جهانی بیاموزیم من این نکته را بسیار میپسندم و اعتقاد می ورزم که:
این اتفاق بزرگترین شکست است بر اینکه علمی و تجربی بودن، بهترین و درست ترین رویه برای انسان معاصر است و می تواند سعادت بخش انسان امروزی باشد! دیگر هیچ کس به مانند پوزیتیوستهای منطقی نمی تواند به قاطعیت بگوید فقط باید تجربی بود و علمی!
چه اینکه با چشم خود دیدیدم که علمی ترین جوامع بیشترین آمار اعتقاد به این خرافه را به خود اختصاص دادند! با همین یک شاهد میتوانم ادعا کنم علم و تجربه نمیتواند جایگزین جهان بینی دینی و یا فلسفی درست گردد. 

 

نظرات

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
8 + 10 =
*****