پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) با هرشخصی که عفت جامعه اسلامی را زیر سوال میبرد برخورد میکردند.
موضوع حجاب و عفاف زن مسلمان از موضوعاتی است که پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) به آن اهمیت زیادی میداده است، به گونهای که پس از تشکیل حکومت توسط حضرت، هرگونه رفتاری که سبب خدشه دار شدن این موضوع در جامعه میشد از سوی رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله) مورد برخورد سریع قرار میگرفت، در ادامه به دو نمونه از آن اشاره میکنیم:
الف) یکی مربوط به یهودیان بنیقینقاع است: نقل شده روزی یکی از بانوان باحجاب مسلمان برای سفارش دادن گردنبندی به مغازه یکی از زرگرهای یهود رفت. زرگر یهود اصرار داشت که آن زن مسلمان، حجاب خود را بردارد تا گردن او را ببیند، اما زن مسلمان امتناع کرد. در این هنگام گروهی از اراذل یهود که در آن اطراف پرسه میزدند، متوجه موضوع شده و یکی از آنها بدون آنکه زن متوجه شود، پایین دامن زن را به روسری او گره زده و زمانی که آن زن بلند شد، قسمتی از بدن او نمایان شد و آن زن فریاد زد. در همین هنگام مرد مسلمانی که صدای آن زن را شنید به کمک او رفت و آن فرد یهودی را کشد و آنها نیز مرد مسلمان را به قتل رساندند.[1] پس از این حادثه است که پیمانی که بین مسلمانان و یهودیان بنیقینقاع بسته شده بود، شکسته شد و پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) با ایشان وارد جنگ شد، در حقیقت یکی از غزوههای پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) به دلیل زیر سؤال رفتن عفت زن مسلمان شکل گرفت.
ب) مورد دیگر هم به یک شاعر سرشناس یهود به نام کعب ابن اشرف مربوط میشود: این فرد به دلیل مخالفت با مسلمانان پس از جنگ بدر و کشته شدن شماری از سران قریش و مشرکان، سفری به مکه کرد و شعری در رثای قریش و هتک پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) سرود. زمانی که خبر شعر او به مدینه رسید، یک زن مسلمان که ذوق شعری داشت پاسخ بسیار خوبی به او داد و کعب ابن اشرف نیز که از پاسخ یک زن برآشفته شد، شعری در وصف زنان مسلمان سرود و به عفت و پاکی آنها متعرض شده و الفاظی بسیار زشتی را خطاب به زنان مسلمان در شعر خود آورد.[2] پیامبر اسلام(صلیاللهعلیهوآله) نیز با شنیدن این شعر، ۵ مرد مسلمان را مأمور کرد تا کعب را به قتل برسانند.[3]
این سیره و منش رسول گرامی اسلام(صلیاللهعلیهوآله)، بازگو کننده این واقعیت است که اگر شخصی تلاش داشته باشد عفت و حجاب را در جامعه خدشهدار کند، باید با آن به سرعت برخورد قاطع انجام شود. تا شخصی چنین اجازه را به خویشتن ندهد که جامعه اسلامی را در این زمینه به سخره بگیرد.
___________________________________
پینوشت
[1]. عز الدين على بن اثير، كامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش، ج7، ص154.
[2]. ابنهشام، عبدالملک، السیرةالنبویة، چاپ مصطفی سّقا، ابراهیم بیاری و عبدالحفیظ شلبی قاهره، ۱۹۳۶م، ج۳، ص۵۸.
[3]. ابنسعد، الطبقاتالکبری، چاپ درالفکر یا دارصادر، بیروت، قم، ۱۴۰۵ق، ج۲، ص۳۲.
نظرات
با سلام و احترام مطلب شما در کلوپ سخن آشنا بازنشر و منتشر شد.
http://www.cloob.com/name/sokhanashna