تهمت وهابیت خبیث به علامه مجلسی(ره)

12:32 - 1397/01/25

عبارت مرحوم علامه هیچ ارتباطی با توسل اصلاحی ندارد و منظور این است که انسان در ورای اسباب مادی متوجه مسبب اصلی یعنی خدا باشد و فقط بر او توکل کند.

توسل

در کانال‌های وهابی متنی را از کتاب «مرآة العقول» علامه مجلسی(ره) را به نمایش گذاشته اند که گویا مرحوم مجلسی توسل به غیر خدا را انکار کرده و آن را مساوی کفر می داند.

جواب شبهه: مرحوم مجلسی در کتاب مرآة العقول ذیل حدیث 33 [1] کتاب عقل و جهل، می نویسد: «آن چیزی که انسان را از ایمان خارج کرده و داخل در کفر می کند کمی عقل می باشد و مراد از ایمان ، ایمان کاملی است که انسان با توسل جستن به غیر خداوند واعتماد به غیر او از آن خارج می گردد، زیرا که مقتضای ایمان کامل به قدرت خداوند تبارک وتعالی واینکه خداوند مالک اصلی نفع وضرر بندگان است، این است که بر غیر او توکل ننماید وخواسته اش را جز به سوی او نبرد، پس هر کس که در امری از امورش به غیر او توسل نماید پس از این ایمان خارج گشته و در کفری که نقطه مقابل این ایمان است داخل شده است.[2]

این عبارت مرحوم علامه هیچ منافاتی با توسل مورد نظر مسلمانان ندارد، زیرا شخص مؤمن در توسل به غیر خدا و اسباب مادی در واقع بر خدا توکل می کند نه غیر خدا، و تمام قدرت‌ها و تاثیرات را از جانب خداوند می داند و معتقد نفع و ضرر و قدرت کامله در دست خداست و اوست که ورای تمام اسباب قرار دارد و در واقع مسبب الاسباب فقط اوست. و منظور علامه از ایمان کامل، همین است و در مقابل ایمان کامل، کفر مطلق نیست، بلکه از آن تعبیر به شرک خفی می شود و منظور این است که شخص مسلمان در توسل به اسباب مادی، لازم است توجه اصلی و امید و توکلش به خداوند باشد و نه اینکه در سبب متوقف شود و مسبب الاسباب را فراموش کند که در این صورت(توجه نداشتن به خدا در قضای حاجات) در روایات ما به شرک خفی تعبیر شده است و ایمان چنین شخصی کامل نبوده و در زمره مشرکین از نوع شرک خفی قرار خواهد گرفت.
بنابراین اگر کسی به جهت مداوا به پزشک مراجعه کرد اما در عین حال معتقد است که شفا به دست خداست و تمام امید و توکلش به لطف و تفضل الهی می باشد و پزشک را در حد یک وسیله به حساب می آورد، نه تنها کافر نیست، بلکه طبق تعریف علامه مجلسی(ره) در زمره مؤمنان کامل به حساب می آید. در توسل به اهل بیت(علیهم السلام) نیز قضیه از این قرار است یعنی کسی نباید اثر و قدرت مستقلی برای آنها قائل باشد بلکه باید متوجه این معنا باشد که همه قدرت‌ها از آن خداست و فقط با اذن خداوند است که می توانند حاجات مردم را برآورده کنند. حالا سؤال این است کدام شخص عاقلی‌ست قبول کند که این شخص مریض با این عملش کافر شده است؟!

نتیجه اینکه این عبارت مرحوم علامه به هیچ وجه ناظر به توسل مصطلح نیست، بلکه به درجات ایمان و شرک اشاره دارد و منظور این است که انسان در توسل جستن به غیر خدا و اسباب مادی و در تمامی امورات متوجه مسبّب اصلی که خداست باشد و همه نعمت‌ها را از جانب ایشان بداند و بس. به عبارت دیگر درست است که خدا برای هر چیزی سببی قرار داده است اما انسان باید توکلش فقط بر خدا باشد. عبارات(هذا الإيمان) یعنی ایمان کامل، و(الكفر الذي يقابله) یعنی کفر مقابل ایمان کامل که همان شرک خفی است مورد نظر علامه مجلسی می باشد.

در ادامه نظر علامه مجلسی(ره) درباره توسل را بیان می‌کنیم تا دروغ این افراد روشن شود، ایشان در این باره می‌نویسد: «برادران من! به راست و چپ نروید و این را به یقین بدانید که خداوند تبارک و تعالی پیامبر و اهل بیت آن حضرت(علیهم‌السلام) را گرامی داشته و ایشان را بر تمامی آفریده‌هایش برتری داده و آن‌ها را معادن علم و رحمت و حکمت خود قرار داده و هدف از ایجاد جهان آفرینش، وجود ایشان بوده است و شفاعت کبریٰ و مقام محمود مختصّ به ایشان است. معنای شفاعت کبریٰ آن است که ائمه معصومین(علیهم‌السلام) هم در این عالَم و هم در عالَم آخِرَت واسِطه‌ی رسیدن فُیُوضات خداوند تبارک و تعالیٰ به خلایق می‌باشند، چرا که ایشان برای پذیرش فیوضات خداوندی و رحمت‌های قدسی قابلیّت دارند و به طُفَیل ایشان، رحمت خداوند به سایر موجودات افاضه می‌شود و همین، حکمت لزوم صلوات بر ایشان و توسّل به آن‌ها در هر حاجتی، همین می‌باشد.[3]
___________________
پی نوشت
[1]. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَيْسَ بَيْنَ الْإِيمَانِ وَ الْكُفْرِ إِلَّا قِلَّةُ الْعَقْلِ قِيلَ وَ كَيْفَ ذَاكَ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ قَالَ إِنَّ الْعَبْدَ يَرْفَعُ رَغْبَتَهُ إِلَى مَخْلُوقٍ فَلَوْ أَخْلَصَ نِيَّتَهُ لِلَّهِ لَأَتَاهُ‏ الَّذِي يُرِيدُ فِي أَسْرَعَ مِنْ ذَلِكَ. فرمود:امام صادق عليه السلام فرمود: ميان ايمان و كفر فاصله‏اى جز كم عقلى نيست. عرض شد چگونه ‏اى پسر پيغمبر؟ فرمود: بنده خدا متوجه مخلوقى مى‏شود (و حاجت خود را از فقيرى مانند خود ميخواهد) در صورتى كه اگر با خلوص نيت متوجه خدا شود آنچه خواهد در نزديكتر از آن وقت باو رسد.« مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول‏، مجلسى، محمد باقر بن محمد تقى‏، دار الكتب الإسلامية، تهران، 1404ق، چاپ دوم، ج1، ص94.»
[2]. الأظهر أن المراد أنه ليست الواسطة بين الإيمان و الكفر، أي ما يخرج من الإيمان و يدخل في الكفر إلا قلة العقل و مطابقة التمثيل حينئذ ظاهر، فالمراد بالإيمان الإيمان الكامل الذي يخرج منه الإنسان بالتوسل بغيره تعالى و الاعتماد عليه، فإن مقتضى الإيمان الكامل بقدرة الله تعالى و كونه مالكا لضر العباد و نفعهم، أن لا يتوكل إلا عليه، و لا يرفع مطلوبه إلا إليه، فمن توسل بغيره تعالى في شي‏ء من أموره فقد خرج من هذا الإيمان و دخل في الكفر الذي يقابله.همان.
[3]. مناهج الحق و النجاه، مجلسی، محمدباقر، مرکز تحقیقات رایانه ای قائمیه اصفهان، ۱۳۸۷ش، ص13. متن کتاب.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
1 + 0 =
*****