توسل به اولیاءالله با قید" بإذن الله" همراه می باشد، نه "من دون الله". به همین خاطر آیات زیادی در تأیید توسل به آنان وجود دارد.
شبکه های مجازی وهابیت با استناد به نظر برخی از علمای شیعه در باب توسل، میکوشند مسلمانان و خصوصاً شیعیان را متهم به شرک کرده و باب توسل به اولیای الهی را بر روی مردم ببندند. در کتاب "الندوة" اثر سید محمد حسین فضل الله، سؤال شده: حکم کسی که پیامبر یا یکی از امامان معصوم را من دون الله (بدون توجه به خدا و در عرض خدا) میخواند چیست؟ ایشان در جواب میگوید: «این نوعی از شرک محسوب میشود، چرا که قرآن میفرماید: "فَلَا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَدًا[جن/18] هیچکس را با خدا نخوانید". بنابراین درست نیست کسی بگوید یا علی، به من رزق و روزی یا فرزند بده، زیرا امامان خودشان حاجاتشان را از خدا میخواستند... بلکه میتوانیم از خدا بخواهیم که شفاعت آنها را در حق ما بپذیرد، نه اینکه ازآنها بخواهیم حاجات ما را برآورده کنند...».[1] وهابیت از رهگذر این شبهات در صدد القای این مطلب است که هرگونه درخواست و حاجتی از غیر خدا شرک محسوب میشود، بنابراین ما فقط باید از خدا درخواست داشته باشیم ولا غیر.
نقد:
توسل به ذوات مقدّسه و اولیای الهی، اگر «من دون الله» باشد، یعنی در عرض خدا و به صورت مستقل از قدرت الهی باشد، قطعاً شرک و حرام میباشد، اما اگر تصرفات تکوینی و برآورده کردن حاجات، توسط اولیای الهی را منوط به اذن و قدرت الهی دانستیم، نه تنها اشکالی در این نوع استغاثه و درخواست وجود ندارد، بلکه خود انبیای بزرگ الهی این کار را انجام دادهاند؛ به عنوان نمونه حضرت سلیمان(علیهالسلام) وقتی از اطرافیانش میخواهد تخت بلقیس را برایش حاضر کنند، به صراحت میگوید: کدام یک از شما تخت او(بلقیس) را برایم میآورد(طلب حاجت از غیر خدا)؟ در جواب آن حضرت جناب آصف بن برخیا و عفریتی از جن هر دو با اشاره به اینکه بر این امر قادر هستند وعده آوردن تخت را صراحتاً به خودشان نسبت میدهند که در نهایت جناب آصف بن برخیا که وصی حضرت سلیمان میباشد، در کمتر از چشم بر همزدنی آن را حاضر میکند.[2]
همچنین خداوند متعال در دو جای قرآن، به صراحت امور خارق العادهای مثل شفای مریض و زنده شدن مردگان و خلق پرنده و... را به حضرت عیسی(علیهالسلام) نسبت میدهد[3] و آنرا مجوزی برای انجام امور خارق العاده و یا تصرف در تکوین به حساب میآورد، البته با قید «بإذنی» این نسبت را از حالت استقلالی خارج میکند. بنابراین وقتی خداوند اجازه این تصرفات تکوینی را به اولیائش داده است، چه اشکالی دارد که مردم این درخواستها را از آنان داشته باشند؟! همانطور که ذکر شد خدای متعال این فعل را در داستان سلیمان نبی تایید کرده است.
ممکن است برخی توجیه کنند که فاعل واقعی این امور خداست و این امور مجازاً به پیامبر و یا عبد صالح خدا نسبت داده میشوند، اما این سخن با ظواهر آیات قرآن سازگاری ندارد، بلکه حضرت عیسی(علیهالسلام) این عمل را دقیقاً به خودش نسبت میدهد: «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم ... فَأَنفُخُ فِيهِ ... وَأُبْرِئُ الأكْمَهَ والأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ» و در انتها قید بإذن الله را به آن اضافه مینماید. در قصه سلیمان نبیّ هم اگر فاعل اصلی خدا باشد و مجازاً به اولیاء الله نسبت داده شود، از حضرت سلیمان بسیار بعید مینماید درخواست کاری را از کسی داشته باشد که میداند فاعل آن خداست.
بنابراین هم استناد امور خارق العاده به اولیاءالله درست است و هم استغاثه به این ذوات مقدّسه با هیچ محذوری مواجه نخواهد بود. نکته دیگر اینکه هم چنان که ذکر شد، تصرف در تکوین و خلق امور خارق العاده مختص انبیاء نیست، بلکه این امور از دست غیر نبیّ هم ساخته است و خداوند است که این توانایی را به این افراد داده است، منتها آنچه مهم است توجه به قید «بإذنی» است که اگر کسی به طور استقلال درخواست کاری خدایی از کسی کرد، شرک محسوب میشودريال اما اگر با توجه به این نکته، استغاثهای به ولیّ خدا صورت گیرد، نه تنها شرک نیست، بلکه تعظیم و تکریم شخصیّت آن ولیّ خداست و این، از نوع خواندن کسی همراه خدا نیست؛ بلکه آیه مذکور(جن/18) در ارتباط با مشرکین میباشد که بدون توجه به خواست خدا و نداشتن دستوری از او، بتها را دارای تأثیر و نفوذ میدانستند و از آنان استمداد میکردند و ربطی به توسل به اولیاء الله ندارد. و اینکه امامان(علیهمالسلام) خودشان از خدا طلب حاجت می کردند، منافاتی با توسل ندارد، زیرا آنان خود واسطه فیض الهی برای بندگان و حجاب بین خدا و مردم هستند و طبیعی ست از کسی جز خدا چیزی نخواهند.
بنابراین اگر درخواست حاجت از غیر خدا شرک باشد، حضرت عیسی(علیهالسلام) زمانی که مردم از او میخواستند مریضشان را شفا دهد، بایستی مخالفت میکرد و این فعل شرکآلود را مرتکب نمیشد.
______________________
پی نوشت:
[1]. الندوه(سلسله ندوات الحوار الاسبوعیه بدمشق محاضرات و مطارحات فی العقیده و التربیه و الفقه و السیره)، فضل الله، سیدمحمدحسین، گردآورنده: عادل قاضی، دار الملایک، 1382ش، ص 439.
[2]. قَالَ يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَيُّكُمْ يَأْتِينِي بِعَرْشِهَا قَبْلَ أَن يَأْتُونِي مُسْلِمِينَ. قَالَ عِفْريتٌ مِّنَ الْجِنِّ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن تَقُومَ مِن مَّقَامِكَ وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ. قَالَ الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ أَنَا آتِيكَ بِهِ قَبْلَ أَن يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ فَلَمَّا رَآهُ مُسْتَقِرًّا عِندَهُ قَالَ هَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي. [سپس سلیمان نبی] گفت اى سران [كشور] كدام يك از شما تخت او را پيش از آنكه مطيعانه نزد من آيند براى من میآورد. عفريتى از جن گفت من آن را پيش از آنكه از مجلس خود برخيزى براى تو میآورم و بر اين [كار] سخت توانا و مورد اعتمادم. كسى كه نزد او دانشى از كتاب [الهى] بود گفت من آن را پيش از آنكه چشم خود را بر هم زنى برايت میآورم پس چون [سليمان] آن [تخت] را نزد خود مستقر ديد گفت اين از فضل پروردگار من است. نمل آیات 38-40.
[3]. وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي فَتَنفُخُ فِيهَا فَتَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِي وَتُبْرِئُ الأَكْمَهَ وَالأَبْرَصَ بِإِذْنِي وَإِذْ تُخْرِجُ الْمَوتَى بِإِذْنِي: و آنگاه كه به اذن من از گل [چيزى] به شكل پرنده میساختى پس در آن میدميدى و به اذن من پرندهاى میشد و كور مادرزاد و پيس را به اذن من شفا میدادى و آنگاه كه مردگان را به اذن من [زنده از قبر] بيرون میآوردى. مائده آیه 110.
وَرَسُولًا إِلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ أَنِّي قَدْ جِئْتُكُم بِآيَةٍ مِّن رَّبِّكُمْ أَنِّي أَخْلُقُ لَكُم مِّنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْرًا بِإِذْنِ اللّهِ وَأُبْرِئُ الأكْمَهَ والأَبْرَصَ وَأُحْيِي الْمَوْتَى بِإِذْنِ اللّهِ وَأُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِي بُيُوتِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ: و [او را به عنوان] پيامبرى به سوى بنى اسرائيل [میفرستد كه او به آنان میگويد] در حقيقت من از جانب پروردگارتان برايتان معجزهاى آوردهام من از گل براى شما [چيزى] به شكل پرنده میسازم آنگاه در آن میدمم پس به اذن خدا پرندهاى میشود و به اذن خدا نابيناى مادرزاد و پيس را بهبود میبخشم و مردگان را زنده میگردانم و شما را از آنچه میخوريد و در خانه هايتان ذخيره میكنيد خبر میدهم مسلما در اين [معجزات] براى شما اگر مؤمن باشيد عبرت است. آل عمران آیه 49.