- عدّهای تبلیغ میکنند که مردم از دین فاصله گرفتهاند؛ نخیر، به هیچ وجه این جوری نیست. ما آن زمان را هم دیدهایم، آن زمان هم طلبه بودیم. هیچ وقت در هیچ شهری، در هیچ جلسهی منبری، اجتماعاتی که امروز پای این منبرها شما مشاهده میکنید وجود نداشت.
شیخ فضلالله نوری با آن عظمت را، ملّای به آن بزرگی را، اینجا وسط تهران به دار کشیدند، آن کسی هم که او را به دار کشید یک ارمنی بود -یک افسرِ ارمنیِ ایرانی؛ یعنی غیر مسلمان بود- عدّهای هم گوشه کنار یک اشکی ریختند، امّا هیچ حرکتی انجام نگرفت؛ با اینکه آن وقت رضاخانی هم سر کار نبود که حالا بگوییم مثلاً حکومت دیکتاتوریِ آنچنانیای بود؛ یعنی تحرّک وجود نداشت. حالا این را مقایسه کنید با این شهیدِ طلبهی همدانی ما؛ یک طلبهی همدانی، در خیابان با مظلومیّت به شهادت رسید؛ شما دیدید همدان چه غوغایی شد برای تشییع او! چه انعکاسی در ایران پیدا کرد؟ همه احساس همدردی کردند، همه احساس علاقه کردند؛ اگر آن جنازهی مطهّر در تهران یا در مشهد یا در اصفهان یا در تبریز تشییع می شد، همین جور اجتماع عظیمی به وجود میآمد؛ امروز مردم این جوری هستند. حالا یک عدّهای تبلیغ میکنند که مردم از دین فاصله گرفتهاند؛ نخیر، به هیچ وجه این جوری نیست. ما آن زمان را هم دیدهایم، آن زمان هم طلبه بودیم. هیچ وقت در هیچ شهری، در هیچ جلسهی منبری، اجتماعاتی که امروز پای این منبرها شما مشاهده میکنید وجود نداشت -نه اینکه [اصلاً] وجود نداشت؛ یکدهمِ این هم وجود نداشت- امروز وضع مردم هم از لحاظ مالی خوب نیست امّا میآیند وجوهات می دهند؛ به ما، به مراجع دیگر وجوهات می دهند؛ یعنی مردم متدیّنند، در میدان دینند؛ این حرفها چیست؟ روحانیّت محترم است، روحانیّت مورد اعتماد است. اینها واقعیّاتی است که وجود دارد. خب سیاهنمایی و حرفهای بیربط هم علیه همهی این حرفها گاهی زده میشود؛ بدون تحقیق میدانی، بدون ملاحظه، بدون هیچ معیار و ملاک علمی.