بی‌بدن؛ دو راهی بخشش و قصاص

07:21 - 1403/07/07

سینمایی "بی‌بدن" فیلمی جنایی است که به کارگردانی «مرتضی علیزاده» در سال ۱۴۰۲ به تولید رسید.

سینمایی "بی‌بدن" به کارگردانی «مرتضی علیزاده»، نویسندگی «کاظم دانشی» و تهیه‌کنندگی «سیدمصطفی احمدی» در سال 1402 با ژانری جنایی به تولید رسید. در این فیلم بازیگران سرشناسی؛ همچون الناز شاکردوست، سروش صحت، پژمان جمشیدی، گلاره عباسی، مینا وحید و نوید پورفرج به ایفای نقش پرداخته‌اند.

"بی‌بدن" دو راهی اولیای دم در بخشش و قصاص را به تصویر می‌کشد. ارغوان مقدم پس از خروج از خانه و رفتن به دانشگاه ناپدید ‌می‌شود و اثری از او نیست. پس از گزارش مفقودی توسط خانواده‌ی ارغوان، تحقیقات پلیس نشان می‌دهد که ارغوان به قصد دیدار با سروش، هم‌دانشگاهی خود از خانه خارج شده و پس از آن ناپدید شده است. سروش در بازجویی‌های اولیه، به قتل ارغوان اعتراف می‌کند، ولی بعداً زیر اعترافش زده و آن را ناشی از فشار وارد شده در بازپرسی می داند. از طرفی خانواده‌ی سروش نیز به دنبال ایجاد فضای رسانه‌ای بر خانواده‌ی مقتول و تحت فشار قرار دادن آن‌ها برای رضایت و عدم قصاص است ...

مرتضی علیزاده با به تصویر کشیدن دو مراسم اجرای حکم که یکی به بخشش و دیگری به قصاص منتهی می‌شود، در ظاهر سعی دارد از دوگانه‌ی قصاص و بخشش خارج شود و خود را مدافع اختیار خانواده‌ی مقتول و تصمیم بر اساس شرایط هر پرونده نشان دهد؛ چنانچه در اجرای حکم اول که قتل بخاطر کری‌خوانی دربی بوده و از سر هیجانی شدن و بخاطر یک مسئله‌ی بی‌اهمیت، که در نهایت اولیای دم حکم به بخشش می‌دهند و در پرونده‌ی دوم که محوریت و قصه‌ی فیلم حول آن می‌چرخد حکم به قصاص می‌دهند، اما ترتیب آن‌ها؛ یعنی ابتدا قتلی که به بخشش ختم شد و سپس پرونده‌ی منتهی به قصاص، وقتی با متن انتهای فیلم که « و لکم فی القصاص حیاة ...» قرار می‌گیرد، می‌تواند بیانگر ترتب و سببیت پرونده‌ی اول بر دوم باشد و اینکه قصاص، عامل حیات افراد دیگر است. در قصه هم علی رغم فشارهایی که به اولیای دم مبنی بر بخشش وارد می‌شود و در ظاهر مظلوم جای ظالم را می‌گیرد، هرچه فشارهای ناعادلانه و مظلوم‌نمایی خانواده‌ی قاتل بیشتر می‌شود، مخاطبین بیشتر میل به قصاص پیدا می‌کنند.

از نکات خوب فیلم می‌توان به توجه دادن کارگردان به زود باوری و سواد رسانه‌ی پایین و در نتیجه نیاز و ضرورت بالا بردن این اطلاعات اشاره کرد؛ رسانه‌ای که می‌تواند به راحتی جای خوب و بد و ظالم و مظلوم را عوض کند و مانع از رسیدن حق به حق‌دار شود. در فیلم هم هرچند در آخر خانواده‌ی مقتول راضی به بخشش نشدند، اما فشار رسانه‌ای آن‌ها را تا این مرحله رساند که با اعتراف قاتل به قتلی که اتفاق افتاده در رسانه و بازگشت آبروی از دست رفته‌ی خود، رضایت بدهند؛ یعنی بخشش قاتل فرزند در مقابل اعتراف و پس گرفتن تهمت‌هایی که به اولیای دم در فضای مجازی زده شده بود!!!

هرچند کاظم دانشی (نویسنده‌‌ی فیلم) فیلمنامه را برگرفته از چند پرونده‌ی جنایی قوه‌ی قضاییه دانسته، اما قصه‌ی اصلی فیلم و حتی بسیاری از جزئیات مربوط به ماجرای قتل «غزاله شکور» است و نویسنده حتی به خود زحمت نداده برای به درست تصویر درآوردن این پرونده دست به پردازش شخصیت‌ها و جزئیات بزند و فیلمنامه از این نظر لنگ می‌زند. طولانی شدن روند دادرسی و اجرای حکم یکی از ده‌ها مطابقت نعل به نعل فیلمنامه و پرونده‌ی خانم شکور است که اگر دیالوگ یا نوشته‌ای به آن اشاره نکند اصلا قابل فهم نیست و موجب سردرگمی است؛ نفهمیدن راکورد (حفظ حالت) باعث شده ذره‌ای تغییر نه در بازی و نه در گریم بازیگران نباشد و این اتفاق با توجه به سه سال فاصله‌ی زمانی ابتدا تا انتهای فیلم اصلا منطقی نیست.

از دیگر اشکالات فیلم می‌توان به زمان اجرای حکم اعدام اشاره کرد که هرچند در ابتدای فیلم دیالوگی توسط مامور آگاهی داریم که آفتاب الان طلوع می‌کند، ولی عملا هردو اجرای حکم در نیمه شب ضبط شده و این مسئله مغایر با ماده‌ی15 آیین‌نامه‌ی اجرای احکام کیفری است که زمان اعدام را ابتدای طلوع آفتاب ذکر کرده است.

بد سلیقگی در انتخاب بازیگر، بازی‌های متوسط و ضعیف و تناقضات شخصیت‌پردازی در برخی موارد؛ مثل سروش صحت قابل چشم‌پوشی نیست؛ او که طبق پیشینه‌ی داستانی پدری به شدت غیرتی است و اجازه نمی‌داده که دخترش دیرتر از ساعت 20 به خانه بیاید در مقابل واکنش‌های او نسبت به لو رفتن عکس‌های نامناسب، ارتباط با هم‌دانشگاهی، به قتل رسیدن فجیع دخترش و ... آزار دهنده است. کارگردان می‌توانست برای برقراری ارتباط بیشتر مخاطبین با فیلم حداقل در سکانس‌های ابتدایی از ارغوان استفاده کند و اینکه هیچ اثری از او بجز دو مورد که یکی فایل صوتی اوست که پخش می‌شود و دومی سکانسی از خاطره‌ی کودکی ارغوان، در فیلم وجود ندارد، جالب نیست. 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
14 + 2 =
*****