- دولت ایالات متحده که در طول حیات ننگین و ظالمانهاش به دخالت آشکار در امور داخلی بسیاری از کشورها پرداخته و با ایجاد آشوب و ناآرامی، درصدد تحمیل خواستههای نامشروع خود برآمده است، اکنون شاهد اعتراضات وسیع و شدید در شهرهای مختلف آمریکا است .
این حجم از نارضایتی عمومی در کشوری که خود را ابرقدرت دنیا معرفی میکند اگر چه برای خیلی از جهانیان، باورکردنی نبود ولی در نگاه صاحبنظران دقیق و بابصیرت، از این دست جنایتها اخلاق ثابت آمریکاییها است که مانند «لجن کف حوض» تا بحال پنهان و مخفی بود و شرایط فعلی، عاملی برای رویت عمومی آن گردید.
مجموعهی این اتفاقات به یک افتضاح و آبروریزی جهانی برای آمریکا مبدل شده است و همین رسوایی، سبب شده تا مزدوران و جیرهخواران شیطان بزرگ -در فضای حقیقی و مجازی- با دستپاچگی درصدد توجیه این قضایا و پرت کردن حواس عمومی از آن برآیند تا بلکه از شدت رسوایی اربابان خود بکاهند!
در همین راستا وطنفروشان ایرانیِ حامی آمریکا با پیشکشیدن اتفاقات آبان 98 سعی دارند تا قضایا را یکسان و مشابه جلوه دهند تا افکار عمومی را نسبت به آن چه در آمریکا میگذرد، کمتوجه و بیخیال کنند. تعجب بیشتر از گستاخی و همراهی جماعتی است که خود را اصلاحطلب مینامند! این طیف معلومالحال در حالی این شیوه را در پیش گرفتهاند که عملکرد ضعیف دولت مورد حمایت آنان به ناآرامیهای آبان منجر شده است. دولت روحانی با حذف سهمیهبندی بنزین به مدت چهار سال -آن هم با هدف لجبازی و تخریب دولت قبل- و ثابت نگهداشتن قیمت بنزین که منجر به قاچاق گسترده، معادل هزاران میلیارد تومان شد، به یکباره تصمیم به افزایش سه برابری گرفت که شوک بزرگی به جامعه شد و غافلگیرشدن مردم و سوءاستفاده و فتنهانگیزی دشمن را در پی داشت.
صرفنظر از اینکه چرا برخی مسئولان کشور همزمان با وقوع اعتراضات و خشونتهای شدید در آمریکا و با شش ماه تأخیر، به ذکر آمار اتفاقات آبان پرداختهاند، لازم است به بازخوانی چگونگی شکلگیری و پایهریزی آن پرداخت.
حقیقت این است که اتحاد شوم آمریکایی-اسرائیلی-سعودی با صرف هزینههای سنگین و اجیرکردن مشتی خودفروخته، اقدام به پیادهکردن نقشهای شیطانی در منطقه کردند تا ناکامیهای گستردهی خود در عرصههای مهمی مثل سوریه، جبران کنند و زمینه را برای سلطهی بیشتر بر منطقه فراهم کنند. آشوبهای وسیع عراق و لبنان که در شهریور و مهر سال 98 کلید زده شد به صحنههایی از وقوع جنایات وحشتناک در کف خیابانها تبدیل شد که روی داعش را سفید کرد! هدف این جنایات -که با صحنهگردانی سه ضلع مذکور اجرا میشد- دمیدن هرچه بیشتر در تنور درگیریها و خشونتها بود تا در نهایت، منجر به تغییرات سیاسی مورد نظر کاخ سفید شود. از همان زمان، تحلیلگران معتقد بودند هدف اصلی این آشوبها، ایجاد بیثباتی و کشاندن ناآرامیها به ایران است. در چنین شرایط ملتهب و حساسی، دولت روحانی به افزایش سه برابری قیمت بنزین -بدون توضیح و اطلاع قبلی و بدون توجیه افکار عمومی- پرداخت که در واقع، کمک اصلی را به پروژهی ناامنکردن کشور کرد. البته یک تحلیل دیگری هم وجود دارد که این اقدام دولت را در راستای فتنهانگیزیهای خارجی ارزیابی میکنند که هدفش عصبانیکردن مردم، ایجاد اغتشاش و در نهایت، مجبورکردن نظام به مذاکره با دولت ترامپ بود.
علاوه بر این، کشتار مردم عادی در آبان 98 با گلولههایی که از سلاحهای غیرسازمانی شلیک شد، نشان از یک توطئهی مسلحانهی سازمانیافته بود که با هدف کشتهسازی و بهرهبرداری از آن صورت گرفت. مروری بر قضایای آبان 98 نشان میدهد که تا قبل از ورود به مرحلهی کشتار خیابانی، معترضان نه تنها هیچ تهدیدی از سوی پلیس دریافت نکردند بلکه امنیت تجمعات آنان نیز تأمین میشد.
حالا برخی مزدوران آمریکایی با چه چسبی میخواهند قضایای طراحیشده و برنامهریزی شدهی آبان در ایران را با اعتراضات چند روز اخیر در آمریکا مرتبط کنند و نتیجه بگیرند که نباید ناآرامیها در ایالات متحده را خیلی جدی گرفت، به خودشان مربوط است چون این جماعت در این آسمان ریسمان بافتنها بسیار متبحر و مجرب هستند! با این حال، گزارههای واقعی و شواهد قطعی نشان میدهد که جامعهی آمریکایی نه با تحریک خارجی بلکه بر اثر یک ظلم تاریخی و سابقهدار به مرز بیطاقتی و بیتحملی رسیده است و مرگ غمانگیز جرج فلوید تنها یک جرقه بر انبار باروت خشم تاریخی مظلومان آمریکایی به حساب میآید که موجب گسترش انفجار به تمام ایالتهای آمریکا شده است.