دشمنی ایران با جهان غرب به جهت خوی استکباری کشورهای غربی است و چنین خصومتی با مستکبرین ریشهی دینی نیز دارد که آیات مختلفی بر آن دلالت میکند.
دوستیها و دشمنی ها امری عادی و رایج بین اشخاص و حتی ملتهاست و هر کدام از این صفات معلول علتی است؛ زیرا دوستیِ بی جهت و دشمنی بیدلیل عقلا پذیرفته نیست و ممکن است علت دوستی و دشمنی، یک امر غیر قابل قبول باشد، اما دوستی و دشمنی بیعلت معقول نیست.
خصومت بین دو ملت هم ریشه در عللی دارد که قابل بررسی است؛ مانند دشمنی ایران با اسرائیل، آمریکا و به طور کلی جهان غرب. حال میتوان پرسید که چرا ایران پس از انقلاب به جای طرح دوستی با کشورهای غربی با آنها از سر عداوت و عناد برخواسته است؟
پاسخ این پرسش را می توان از جنبههای مختلفی بیان کرد. همچنین، میشود از زوایای مختلفی نیز به این قضیه نگاه کرد؛ برای نمونه اگر از نظر ایدئولوژی و جهانبینی به قضیه نظر کنیم، ایرانِ پس از انقلاب، به جهان به گونهای دیگر نگاه میکند و این نگاه بر پایهی دین اسلام و مذهب تشیع است. از سوی دیگر، جهان غرب نگاه غیردینی و استعمارگرایانه به جهان دارد.
شعارهای اصیل ایران پس از انقلاب، جمهوریت، اسلامیت، استقلال و آزادی است که هر کدام از این شعارها بار معنایی خاص خود را دارد و داشتن هر کدام میتواند ملتهایی را به تقابل با خود برانگیزد. از طرفی، دنیای غرب برای استعمار و تسلط خود بر جهان با استقلال و آزادی ملتهای دارای منافع طبیعی و غیرطبیعی مخالفند و همین تضاد در جهانبینی موجب دشمنی ملتها از جمله ایران و غرب شده است.
اگر به قرآن که کلام حق است، رجوع کنیم در دوستی با ملتها چند مؤلفه را بیان میکند:
- کشورهای اسلامی به جهت ایمانشان نباید تحت تسلط کفار قرار گیرند: «وَ لَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكافِرينَ عَلَى الْمُؤْمِنينَ سَبيلا»؛[1] «و خداوند هیچ گاه برای کافران نسبت به اهل ایمان راه تسلّط باز نخواهد نمود».
- سرپرستی کفار بر کشورهای اسلامی ممنوع است: «لا يَتَّخِذِ الْمُؤْمِنُونَ الْكافِرينَ أَوْلِياءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنينَ»؛[2] «مؤمنين به هيچ بهانهاى نبايد كفار را ولى و سرپرست خود بگيرند با اينكه در بين خود كسانى را دارند كه سرپرست شوند».
- سرپرستی یهود و نصارا هم بر مسلمان جایز نیست: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياء»؛[3] «هان اى كسانى كه ايمان آورديد، يهود و نصارا را دوستان خود مگيريد».
ایران پس از انقلاب مبانی خود را از این آیات و آیات دیگری که به مسلمانان نحوه برخورد با زورمندان و مستکبرین را بیان میکند، به دست آورده است و این جهانبینی که تحمل استعمار را ندارد، به مذاق دولتهای غربی خوش نیامد.بنابراین، آنچه که باعث دشمنی میان دو طرف است، استقلال سیاسی، دینی و... است و از طرفی، ارتباط با کشورهای دیگر با اینکه از نظر دینی با ما مخالفند، اما درصدد حذف یا تسلط بر ما نیستند، مشکلی ندارد.
پینوشت:
[1]. نساء: 141.
[2].آل عمران: 28.
[3]. مائده: 51.