بندگان مخلص خدا و دوری شیطان از آنها

02:38 - 1392/05/08
رهروان ولایت _از آنجا که حسنات الابرار سیئات المقربین، است بسیاری از اموری که برای ما خوب و نیکو است، برای افرادی مانند پیامبران خوب نیست. البته این "خوب نبودن" الزاما به معنی گناه نیست؛
حضرت مسیح

بسم الله الرحمن الرحیم
در مورد اینکه شیطان دشمن بشر است و تمام تلاشش،گمراهی انسان است هیچ شکی نیست؛ چرا که این امر هم به تجربه ثابت شده و هم در قرآن کریم، بدان اشاره شده است. خداوند متعال در آیه 82 و 83 سوره مبارکه ص به این مطلب اشاره می فرماید. [شیطان گفت: خداوندا!] به عزّتت قسم، تمامی بندگانت را اغوا خواهم کرد [و فریبشان خواهم داد] مگر بندگان خالصت را [1]. می بینیم که شیطان به عزّت پروردگار قسم یاد می کند که در اغوا و فریب و انحراف بندگان خدا از شاهراه ایمان، از هیچ کوششی فروگذار نباشد؛ لکن خود وی تلاشش را محدود به بند گان غیر خالص خداوند متعال می کند و در مورد بندگان خالص خدا، چنین قسمی را ندارد.
در مورد اینکه "بندگان خالص خداوند" چه کسانی هستند، ظاهرا اختلافی نیست که در اینکه مراد از "مخلصین"، برگزیدگان الهی ست. برگزیدگان الهی باید حائز امتیازی خاص باشند تا از سوی پروردگار برگزیده شوند. این امتیاز، غیر از عصمت، چه امر دیگری می تواند باشد؟ آری عصمت و دوری از عصیان از سوی این بزرگواران، از ایشان افرادی ممتاز ساخته است که خداوند نیز این امتیاز را نادیده نمی انگارد. عصمت برای این بزرگواران(علیهم السلام)، همانا دوری از انجام یا ترک اموری است که منتهی به نارضایتی پروردگار عالمیان شود.
شاید سوالاتی در ذهن خواننده محترم پیش آید؛ از جمله اینکه بعضی از انبیاء الهی، با رفتارهای خود موجبات نارضایتی الهی را پیش آورده اند که حتی در کتاب مقدس مسلمانان، قرآن نیز بدان اشاره رفته است. خوردن حضرت آدم(علی نبینا و آله و علیه السلام) از میوه ممنوعه و بیرون رفتنشان از بهشت، قتل مرد قبطی توسط حضرت موسی(علی نبینا و آله و علیه السلام) و ایجاد مشکلات فراوان برای وی، بیرون رفتن حضرت یونس(علی نبینا و آله و علیه السلام) از شهر قبل از فرا رسیدن عذاب الهی و مجازات ایشان از سوی خداوند و مثالهای دیگر.
در جواب به این اشکالات باید ابتدا دانست که "حسنات الابرار سیئات المقربین" یعنی بسیاری از اموری که برای ما خوب و نیکو است، برای افرادی مانند پیامبران خوب نیست. البته این "خوب نبودن" الزاما به معنی گناه نیست؛ چرا که مثلا حضرت آدم(علی نبینا و آله و علیه السلام) در زمانی که خداوند متعال از وی خواست از درخت ممنوعه و میوه اش استفاده نبرند، ایشان در بهشت بودند که از قضا، بهشت جای تکلیف نیست که با انجام ندادن اوامر و انجام نواهی در آنجا، مشمول گناهکاران شویم. در اینگونه موارد گفته می شود این بزرگواران(علیهم السلام)، "ترک اولی" کرده اند. ترک اولی بدین معنی است که از آنجا که اوامر و نواهی خداوند، به دو گونه است (تحریمی-اکراهی و وجوبی-استحبابی) و نیز (مولوی و ارشادی). در همه مواردی که گفته می شود این بزرگواران گناه کرده اند، منظور این است که مرتکب انجام نهی اکراهی ارشادی شده اند. زیرا هم عقل نمی پذیرد کسی مورد اعتماد وحی باشد که گناهکار است و امکان دارد وحی رسیده به وی، با تغییرات سلیقه ای وی، بدست ملتها برسد. روایات نیز موید همین تحلیل و جواب است.

پانوشت:
[1] سوره‌ي «ص» /82 و 83: «قال بعزّتك لأغوينّهم اجمعين الاّ عبادك منهم المخلصين»

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 13 =
*****