-یکی از ابعاد بسیار زیبایی که در خطبه فدکیه قابل تأمل و واکاوی است، تکنیک های جنگ نرم است که صدیقه طاهره(سلام الله علیها) به وسیله آن علیه دستگاه جور استفاده کردند.
یکی از حوادث ناگوار تاریخ اسلام که بهنوعی چهره غیراسلامی جبهه نفاق و انحراف را برای همگان روشن ساخت، واقعه تلخ و دردناک غصب فدک است. هرچند آیات و روایات فراوانی گواه بر اختصاص آن سرزمین استراتژیک به خاندان عصمت و طهارت (علیهمالسلام) داشت، و کسی نمیبایست متعرض حقیقت آن شود، ولی این بار هم مدعیان اسلامگرایی نتوانستند از آزمون مهم الهی سربلند بیرون آیند؛ چرا که چشم طمع آنها، مانع درک صحیح حکم الهی شده بود. نوع مواجه حضرت زهرا (سلامالله علیها) با غاصبان فدک را میتوان از ابعاد مختلف مورد بررسی و واکاوی قرار داد. از جمله ابعاد این موضوع، تکنیکهای جنگ نرمی است که صدیقه طاهره (سلامالله علیها) از آن بهرهگیری کردند.
تکنیکهای جنگ نرم در خطبه فدکیه
1-استفاده از ابزار رسانه
با اندکی دقت و تأمل در نوع عملکرد حضرت زهرا (سلامالله علیها) برای مقابله با غاصبان فدک، به این مهم پی خواهیم برد، که ایشان ابزار رسانهى کلامى را بر گزیدند. در واقع ایشان برای اینکه سخن خود را به گوش همگان برسانند، با وارد شدن در محیط اجتماعی و برگزیدن ابزار سخنرانی و خطابه، تلاش داشتند واقعیت امر را برای جامعه انسانی روشن سازند و همگان را از توطئهای که در حال رخدادن بود، باخبر سازند. اگر اندکی از نوع کارکرد و تأثیر خطابه و سخنرانی در فکر و ذهن جامعه انسانی آگاه باشیم، اذعان خواهیم داشت که این ابزار تأثیر شگفتانگیزی بر عملکرد و اندیشه مخاطب میتواند بر جای بگذارد. خطابه حضرت زهرا (سلامالله علیها) بیگمان از چنان کارکرد و تأثیری برخوردار بود که آثار و برکات وجودی آن را نه فقط در 1400 سال قبل، بلکه در زمان کنونی نیز میتوان به خوبی درک کرد؛ چرا که اگر آن خطابه حماسی نبود هیچگاه آیندگان نمیتوانستند به مظلومیت جبهه حق پی برده و از توطئه مرموزی که تلاش داشت حکومت اسلامی را به نفع خود مصادره نماید، آگاه شوند.
2-رویکرد معقولانه و نرمش قهرمانانه
بهطورقطع اگر یک انسان عادی مالک فدک بود و آن ظلم نابخشودنی را بر او تحمیل میکردند، واکنشی پرخاشگرایانه، منفعلانه، غیر معقولانه و غیراصولی از خود نشان میداد، چهبسا آن شخص حتی رفتاری از خود بروز میداد که نهتنها مخاطبین که آیندگان نیز هیچگونه حقی را برای او سزاوار نمیدانستند، ولی صدیقه طاهره (سلامالله علیها) با حکمت و درایت کامل و با رویکرد کاملاً معقولانه گزینه نرمش قهرمانانه را برگزید. نرمش قهرمانانهای که تلاش داشت با ایراد سخنرانی و با استدلالهای قرآنی و با عطوفت انسانی جامعه انسانی آن زمان را از تاریکی جهل و فتنه رهایی بخشد. در واقع صدیقه طاهره(سلام الله علیها) شیفته هدایت مردم بود. خطابه ایشان در خصوص فدک نه یک مطالبه مادیگرایانه؛ بلکه تلاشی مهرورزانه بود که هدف غایی آن بازداشتن مردم آن زمان از اسارت قبیله گرایی و حمایتهای جاهلیت بود. در واقع خطبه فدکیه تلاشی فاطمی بود برای قرار دادن جامعه انسانی بر ریل صحیح هدایت قرآنی.
3-استفاده از استدلالهای محکم قرآنی
یکی از تکنیکهای بسیار زیبای فاطمه زهرا (سلامالله علیها) در مواجهه با جبهه نفاق، بهرهگیری از استدلالهای محکم قرآنی بود. جریان و گروهی که تلاش داشت با ظاهر سازیهای اسلامی، حق قرآنی و حکم الهی را زیر پا گذاشته و گناهی نابخشودنی را مرتکب شوند. در اینچنین فضایی صدیقه طاهره (سلامالله علیها) با روآوری به استدلالهای قرآنی حقانیت خود را به اثبات رسانده و باطل و غیر حق بودن جبهه مقابل را برای همگان روشن ساخت، در حالی که عدهای تلاش داشتند هر گونه ارث صدیقه طاهره(سلام الله علیها) را با اسرائیلیات و روایات جعلی زیر سؤال ببرند، صدیقه طاهره(سلام الله علیها) با استفاده فقیهانه و عالمانه از آیات الهی پرده سیاه و شوم جهل را از مقابل دیدگان عموم کنار زده، مسئله را برای مردم روشن ساخت. استدلال و برهانهای محکم قرآنی که صدیقه طاهره(سلام الله علیها) از آن استفاده کردند از چنان استحکام و غنای علمی برخوردار بود که این نوشتار گنجایش بیان تمام حقایق آن را نداشته خود مقاله و کتاب مستقلی را میطلبد.
گوشهای از این استدلال قرآنی را میتوان در این فراز از خطبه فدکیه مشاهده کرد: «اَیهَا الْمُسْلِمُونَ! أَاُغْلَبُ عَلی اِرْثی؟ یابْنَ اَبی قُحافَةَ! اَفی كِتابِ اللَّـهِ تَرِثُ اَباكَ وَ لااَرِثُ اَبی؟ لَقَدْ جِئْتَ شَیئاً فَرِیاً، اَفَعَلی عَمْدٍ تَرَكْتُمْ كِتابَ اللَّـهِ وَ نَبَذْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِكُمْ، إذْ یقُولُ وَ وَرِثَ سُلَیمانُ داوُدَ؛[1] ای مسلمانان! آیا سزاوار است که ارث پدرم را از من بگیرند، ای پسر ابیقحافه، آیا در کتاب خداست که تو از پدرت ارث ببری و از ارث پدرم محروم باشم امر تازه و زشتی آوردی، آیا آگاهانه کتاب خدا را ترک کرده و پشت سر میاندازید، آیا قرآن نمیگوید سلیمان از داود ارث برد؟!».
4-استفاده از ابزار بشارت و تنذیر
اگر اندکی با تکنیکهای خدای متعال که برای هدایت و رستگاری جامعه انسانی در قرآن کریم استفاده کرده است، آشنا باشیم متوجه دو ابزار و تکنیک کارآمد بشارت و تنذیر خواهیم شد. خدای متعال در سرتاسر قرآن کریم گاه پرده از نعمتهای غیر قابل توصیف بهشتی برداشته و گاه جامعه انسانی را متوجه عذاب غیر قابل تحمل جهنم مینماید تا اینکه انسان حساب کار خود را در دنیا به درستی مدیریت نماید که در مناطق ممنوعه الهی وارد نشود و یا اینکه در برخی آیات با این موضوع روبه رو می شویم که خدای متعال یکی از تکینکهای انبیاء و رسولان خود را این چنین تبیین مینماید: «إِنّا أَرسَلناكَ بِالحَقِّ بَشيرًا وَنَذيرًا ۖ وَلا تُسأَلُ عَن أَصحابِ الجَحيمِ؛[2]ما تو را به حق، برای بشارت و بیم دادن (مردم جهان) فرستادیم؛ و تو مسئول (گمراهی) دوزخیان (پس از ابلاغ رسالت) نیستی!».
در خطبه فدکیه نیز به خوبی شاهد استفاده صدیقه طاهره (سلام الله علیها) از این دو تکنیک هستیم. «هذا، وَ الْعَهْدُ قَریبٌ، وَالْكَلْمُ رَحیبٌ، وَ الْجُرْحُ لَمَّا ینْدَمِلُ، وَ الرَّسُولُ لَمَّا یقْبَرُ، اِبْتِداراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ، اَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا، وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْكافِرینَ؛[3] این در حالی بود که زمانی نگذشته بود، و موضع شکاف زخم هنوز وسیع بود، و جراحت التیام نیافته، و پیامبر به قبر سپرده نشده بود، بهانه آوردید که از فتنه میهراسید، آگاه باشید که در فتنه قرار گرفتهاید، و براستی جهنم کافران را احاطه نموده است».
پی نوشتها:
[1]. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج1، ص101.
[2]. سوره مبارکه البقرة آیه ۱۱۹.
[3]. الإحتجاج على أهل اللجاج (للطبرسي)، ج1، ص101.
بعد از رحلت پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) چنان جو خفقان سیاسی و اجتماعی علیه خاندان عصمت و طهار(علیه السلام) ایجاد شده بود که تنها ابزاری که می شد به وسیله آن از مقام ولایت دفاع کرد به کار گیری تکنیکهای جنگ نرم بود.