بسیاری از معارف را درباره ماه مبارک رمضان میتوان در ادعیه معصومان(علیهمالسلام)، از جمله وداع امام سجاد(علیهالسلام) با این ماه جستجو کرد.
مدتی بود که انتظارش را میکشیدم. از آخرین باری که در کنارم بود، یک سالی میگذشت. نمیدانستم که با آمدن دوبارهاش چه خواهد شد و به همین خاطر کمی نگران بودم. البته در لطف خوشش شکی نداشتم؛ نگرانیام از خودم بود که آیا میتوانم رسم مهماننوازی را خوب به جا آورم یا نه. هر سال که میآید، غموغصههایم را فراموش میکنم و حال دلم خیلی خوب میشود. اصلاً انگار دوباره زنده میشوم. تا وقتی هست، مثل کودکی که سرگرم بازی در میهمانی صمیمانهای است، گذر زمان را حس نمیکنم. الان نزدیک به یک ماه است که قدم نه فقط بر چشمم که بر جان و دلم گذاشته است و من هیچ نفهمیدم که این مدت چطور گذشت. خصوصاً امسال که استرسها و اضطرابهای کرونا از پا درم آورده بود، خیلی به بودنش نیاز داشتم. حس میکنم که غموغصهها وقتی سایه لطفش را بر سرم میبینند، جرأت نمیکنند به من نزدیک شوند. اما از الان که چیزی به رفتنش نمانده، ماتم فراقش را دارم.
نمیدانم این مهمان نازنین چه اعجازی دارد که برای من که اینقدر بدم، این همه خوب است. خوش به حال خوبها؛ فقط خدا میداند که برای خوبها چقدر خوب است! این را از کلام سروَر خوبان و زینت عابدان(علیهالسلام) هم میتوان فهمید؛ آنجا که بهخاطر این مهمان عزیزتر از جان و هنگام استقبال از او، خدا را بسیار شکر میکند. شگفتا! او چقدر عزیز است که شناخت آداب مهماننوازیاش را، امامی که ادب در پیشگاهش زانو میزند، از خداوند درخواست میکند: «وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَةَ فَضْلِهِ وَ إِجْلَالَ حُرْمَتِهِ، وَ التَّحَفُّظَ مِمَّا حَظَرْتَ فِيهِ...؛[1] [خداوندا] شناخت فضيلت اين ماه و بزرگداشت حرمت آن و پرهيز از هر چه در اين ماه، ما را از آن منع كردهاى به ما الهام كن».
این مهمان نه فقط برای ما و نیز بندگان خوب خدا که برای خود خدا هم بسیار عزیز است. برای همین هم، قبل از رسیدنش، بهطور ویژه سفارشش را کرده است؛ تا جایی که حتی بسیاری از حلالها را در حضورش بر ما حرام دانسته است: «فَحَرَّمَ فِيهِ مَا أَحَلَّ فِي غَيْرِهِ إِعْظَاماً؛[2] براى بزرگداشت آن، هر چيز را كه در ديگر ماهها حلال داشته بود، در اين ماه حرام كرد.» شاید از همین باب است که امام(علیهالسلام) هم از خدا میخواهد در محضر این مهمان، توفیق انجام نماز و صلهرحم و نیکی به همسایگان و... را داشته باشد: «وَ قِفْنَا فِيهِ عَلَى مَوَاقِيتِ الصَّلَوَاتِ الْخَمْسِ بِحُدُودِهَا الَّتِي حَدَّدْتَ... وَ وَفِّقْنَا فِيهِ لِأَنْ نَصِلَ أَرْحَامَنَا بِالْبِرِّ وَ الصِّلَةِ، وَ أَنْ نَتَعَاهَدَ جِيرَانَنَا بِالْإِفْضَالِ وَ الْعَطِيَّةِ...؛[3] [خداوندا] در اين ماه ما را به اوقات نمازهاى پنجگانه آگاه فرما... در اين ماه ما را موفق دار كه به خويشاوندانمان نيكى كنيم و به ديدارشان بشتابيم و همسايگانمان را به بخشش و عطاى خويش بنوازيم.» گویا خوبیها در حضور این مهمان خوب، رنگ دیگری مییابند که آن امام خوبیها با اینکه همیشه مشغول آنهاست، توفیق انجامشان را مخصوصاً در این حضور مسئلت میکند: «يُضَاعِفُ اللَّهُ فِيهِ الْحَسَنَات؛[4] خداوند در ماه رمضان [پاداش] اعمال نیک را دوچندان میکند.»
در قدر و منزلت این مهمان همین بس که حضرت برای اجابت دعایش خدا را به او، همسنگ با انبیا و اولیا و فرشتگان مقرب، قسم میدهد: «اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذَا الشَّهْرِ، وَ بِحَقِّ مَنْ تَعَبَّدَ لَكَ فِيهِ مِنِ ابْتِدَائِهِ إِلَى وَقْتِ فَنَائِهِ: مِنْ مَلَكٍ قَرَّبْتَهُ، أَوْ نَبِيٍّ أَرْسَلْتَهُ، أَوْ عَبْدٍ صَالِحٍ اخْتَصَصْتَهُ...؛[5] اى خداوند، به حق اين ماه و به حق آن كس كه در اين ماه- از آغاز تا انجام- جبين عبادت به درگاه تو سوده، خواه ملكى بوده كه او را مقرب خود ساختهاى، يا پيامبرى كه به رسالتش فرستادهاى، يا بندهاى صالح كه از ميان بندگانت برگزيدهاى...» امام(علیهالسلام) در عبارتی دیگر، این مهمان را که به نیکی با ما همنشین شد و برترین سودهای عالمیان را به ما رساند، مایه افتخار ویژه این امت میداند.
آری، این همه خوبیهاست که امام عابدان(علیهالسلام) را در غم فراق این ماه همچون سوگواران به ناله میدارد: بدرود ای بزرگترین ماه خدا، ای جشن اولیای او؛ بدرود ای گرامیترین هنگامههای همنشینی؛ بدرود ای ماه رسیدن به آرزوها؛ بدرود ای ماهی که بودنت باارزش است و فقدانت فاجعه؛ ای مایهی امیدواری که فراقت بسی دردناک است... .
اما سؤال این است که مگر سروَر ساجدان(علیهالسلام) چه در این مهمان دیده که در هجرانش چنین میگدازد؟ شاید در تلاطم نجوایش بتوان پاسخ را یافت:
بدرود ای همدمی که در حضورت قلبها رقیق و گناهان خفیف بود؛ بدرود ای یاریگری ما در برابر شیطان و ای همراهی که راههای نیکویی را برای ما هموار میساختی؛ بدرود ای که با حضورت چه بسیار کسان را خداوند رهایی بخشید و چه نیکبختیها که با رعایت حرمتت به دست آمد؛ بدرود ای که بهخاطر تو چه بسیار بدیها که از ما دور شد و چه بسیار خوبیها که بر ما باریدن گرفت... .
معلوم نیست تکتک این خیرات را حتی با ریاضتی ویژه هم بتوان به دست آورد؛ اما این مهمان مهربان، آنها را بیمنت به ما، آن هم به همه ما، صله میدهد. مثلاً قلبی را که در طول یک سال دچار قساوت شده است، مگر میتوان بهراحتی نرم کرد؟ اما این مهمان همچون طبیبی دلسوز، از ابتدایی که آمده، علاج آن را بیسروصدا شروع کرده است. او بار سنگین گناهان یکساله ما را در بدو ورودش سبک ساخته و دشمن خونی ما، شیطان رجیم را به غلوزنجیر کشانده است. بهلطف همه این خوبیهاست که این روزها کمی حال دلمان بهتر است.
این برکات، امام(علیهالسلام) را چنان دلبستهی او ساخته که حضرتش از همین الان در اندیشه ضیافت آینده است و از خداوند تمهید میطلبد که وقتی به درک دوباره آن نایل شد، توفیق عبادتی شایسته پیدا کند.[6]
چه خدای خوبی که اینچنین، ماه خوبش را میهمان ما میکند و آداب مهماننوازی را خود به ما میآموزد و باز خودش به ما درس میدهد که چه بهرهها از این مهمان میتوان برد
پینوشت
[1] صحیفه سجادیه، نیایش چهل و چهارم.
[2] همان.
[3] همان.
[4] الأمالي( للصدوق)، ص54.
[5] صحیفه سجادیه، نیایش چهل و چهارم.
[6] صحیفه سجادیه، نیایش چهل و پنجم.
از آنجا که معصومان(علیهمالسلام) از روی هواوهوس سخن نمیگویند، کلامشان دریایی از معارف است و فرقی نمیکند که این کلام در چه قالبی باشد: موعظه، داستان، زیارتنامه،دعا و... . درباره ماه مبارک رمضان نیز سخنان پرارزش بسیاری از آن خوبان به ما رسیده است.