شعر برای حاج قاسم سلیمانی

11:03 - 1400/10/06
سردار قاسم سلیمانی

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
شعر سید محمد مهدی شفیعی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

کوه باشی سیل یا باران... چه فرقی می‌کند
سرو باشی باد یا توفان.... چه فرقی می‌کند

مرزها سهم زمینند و تو سهم آسمان
آسمان شام یا ایران چه فرقی می‌کند

مرز ما عشق است هر جا اوست آنجا خاک ماست
سامرا، غزّه، حلب، تهران چه فرقی می‌کند

قفل باید بشکند باید قفس را بشکنیم
حصر الزهرا و آبادان چه فرقی می‌کند

هر که را صبح شهادت نیست شام مرگ هست
بی شهادت مرگ با خسران چه فرقی می‌کند

شعله در شعله تن ققنوس می سوزد ولی
لحظه ی آغاز با پایان چه فرقی می کند

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

حاج قاسم به رفیقان شهیدش پیوست/ گام دوم، قدم اول خود را برداشت
شعر مهدی جهاندار برای شهید حاج قاسم سلیمانی

بال ِ پرسوختگان تاول خود را برداشت
روضه‌خوان گریه کنان مقتل خود را برداشت

شهر می‌رفت که در ظلمت خود غرق شود
کشتی راه خدا مشعل خود را برداشت

خوش به حال لب شمشیر شهادت طلبی
که در این آمد و شد، صیقل خود را برداشت
 
کربلا قصه‌ی امروز من و توست رفیق
کربلا ماضی و مستقبل خود را برداشت

نوعروسی است شهادت که شب حجله فقط
یک نظر چارقد مخمل خود را برداشت

حاج قاسم به رفیقان شهیدش پیوست
گام دوم، قدم اول خود را برداشت

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

سلام سردار
شعر میلاد عرفان پور برای شهید حاج قاسم سلیمانی

زمان!‌به هوش آ، زمین! خبردار
که صبح برخاست، صبح دیدار

چه صبح نابی! چه آفتابی!
چقدر روشن، چقدر سرشار

قسم به والشمس‌های قرآن
قسم به فانوس‌های بیدار

قسم به از بند خویش‌رستن
قسم به مردان خویشتن‌دار

قسم به والعادیات ضبحا
قسم به آیات فتح و ایثار

قسم به بامرگ‌زیستن‌ها
به ایستادن میان رگبار

چه فرق دارد شام و فلسطین
عراق و ایران؟ یکی‌ست پیکار

بلند بادا همیشه نامت
سرت سلامت سلام سردار

به جز تو اینسان، به جوهر جان
که داده پاسخ به این عمّار

اگرچه بالاتری از آنان
به سرو می‌مانی و سپیدار

به یار می‌مانی و سپاهش
به سیصد و سیزده علمدار

خوشا اگر چون تو، هرچه سرمست
خوشا اگرچون تو، هرچه دیندار

نه دین در شب گریختن‌ها
نه دین دنیا، نه دین دینار

تو سیف‌الاسلام روزگاری
ولی نه از دین خود طلبکار

به خویش می پیچی از لطافت
به پای طفلی اگر رَوَد خار

چه جای سجیل، چون ابابیل
گرفته نام تو را به منقار

تو یار سرچشمه ی حیاتی
هرآنکه یار تو نیست مردار

تو اهل اینجا نه! از بهشتی
تو اهل پروازی و سبکبار

نه اهل آن سجده‌های سطحی
نه اهل آن روزه‌های شکدار

قسم که«مَن‌ینتظر...» تویی تو
قسم به این زخم‌های بسیار

بلند بادا همیشه نامت
سرت سلامت سلام سردار
 

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

چه رفتنی‌ست که پایان اوست بسم الله
شعر سید حمیدرضا برقعی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

به واژه‌ای نکشیده‌ست مِنَّت از جوهر
خطی که ساخته باشد مُرکَّب از باور

کنون مرکب من جوهر است و جوهر نیست
به جوش آمده خونم چکیده بر دفتر

به جوش آمده خونم که این‌چنین قلمم
دوباره پر شده از حرف‌های دردآور

دوباره قصۀ تاریخ می‌شود تکرار
دوباره قصۀ احزاب باز هم خیبر

دوباره آمده‌اند آن قبیلۀ وحشی
که می‌درید جگر از عموی پیغمبر

عصای کینه برآورده باز ابوسفیان
دوباره کوفته بر قبر حمزه و جعفر

به هوش باش مبادا که سِحرِمان بکنند
عجوزه‌های هوس، مُطربان خنیاگر

مباد این‌که بیاید از آن سر دنیا
به قصد مصلحتِ دین مصطفی؛ کافر

چنان مکن که کسان را خیال بردارد
که باز هم شده این خانه بی در و پیکر

به این خیال که مرصاد تیر آخر بود
مباد این‌که بخوابیم گوشۀ سنگر

زمان زمانۀ بی‌دردی است می‌بینی
که چشم‌ها همه کورند و گوش‌ها همه کر

هزار دفعه جهان شاه‌راه ما را بست
هزار مرتبه اما گشوده شد معبر

خوشا به حال شکوه مدافعان حرم
که سر بلند می‌آیند یک‌به‌یک بی‌سر

اگر چه فصل خزان است، سبز پوشانیم
برآمد از دل پاییز میوۀ نوبر

به دودمان سیاهی بگو که می‌باشند
تمام مردم ایران سپاهِ یک لشکر

به احترام کسی ایستاده‌ایم اینک
که رستخیز به پا کرده در دل کشور

نفس نفس همۀ عمر مالک دل بود
کسی که بود به هنگامه، مالک اشتر

بغل گشوده برایش دوباره حاج احمد
رسیده قاسمش از راه، غرق خون، پرپر

به باوری که در اعماق چشم اوست قسم
هنوز رفتن او را نمی‌کنم باور

چگونه است که ما کشته داده‌ایم اما
به دست و پا زدن افتاده دشمن مضطر

چگونه است که خورشید ما زمین افتاد
ولی نشسته سیاهی به خاک و خاکستر

چه رفتنی‌ست که پایان اوست بسم الله
چه آخری‌ست که آغاز می‌شود از سر

جهان به واهمه افتاد از آن سلیمانی
که مانده است به دستش هنوز انگشتر

بدون دست علم می‌برد چنان سقا
بدون تیغ به پا کرده محشری دیگر

چنین شود که کسی را به آسمان ببرند
چنین شود که بگوید به فاطمه مادر

قصیده نام تو را برد و اشک شوق آمد
که بی‌وضو نتوان خواند سوره کوثر

خدا به خواجۀ لولاک داده بود ای کاش،
هزار مرتبه دختر، اگر تویی دختر

میان آتشی از کینه پایمردیِ تو
کشاند خصم علی را به خاک و خاکستر

فقط نه پایۀ مسجد که شهر می‌لرزید
از آن خطابه، از آن رستخیز، از آن محشر

تمام زندگی تو ورق ورق روضه‌ست
کدام مرثیه‌ات را بیان کنم آخر؟

تو راهیِ سفری و نرفته می‌بینی
گرفته داغ نبود تو خانه را در بر

تو رفته‌ای و پس از رفتنت خبر داری
که مانده دیدۀ زینب هنوز هم بر در

کنون به تیرگی ابرها خبر برسد
که زیر سایۀ آن چادر است این کشور

رسیده است قصیده به بیت حسن ختام
امید فاطمه از راه می‌رسد آخر

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم
شعر فاطمه عارف نژاد برای شهید حاج قاسم سلیمانی

عشق بی‌پرواست، بسم الله الرحمن الرحیم
هرکسی با ماست، بسم الله الرحمن الرحیم
‎ 
رودِ جاری از ستیغ کوه‌های گریه‌خیز
مقصدش دریاست، بسم الله الرحمن ‏الرحیم‎...
‎ 
خون نمی‌خوابد، به آیات سحرخیزش قسم‎
خط خون خواناست: بسم الله الرحمن ‏الرحیم
‎ 
خطبۀ شمشیرها را تیزتر باید نوشت
ظهر عاشوراست! بسم الله الرحمن الرحیم
‎ 
سینه‌زن‌ها علقمه‌ست اینجا! علمداری کنید
روضۀ سقاست، بسم الله الرحمن الرحیم‎...
‎ 
شهرتش از قله‌های شرق تا اعماق ‏غرب‎...
او «جهان‌آرا»ست، بسم الله الرحمن الرحیم 
‎ 
مثل چشمانش که در دل‌ها نفوذی ژرف ‏داشت
خون او گیراست بسم الله الرحمن الرحیم...
‎ 
باشد! امشب اشک و امشب داغ، اما انتقام
مطلع فرداست، بسم الله الرحمن الرحیم
‎ 
ابرهای انقلابی! کینه‌هاتان بیش باد‎!
بغض، طوفان‌زاست، بسم الله الرحمن ‏الرحیم

صبح نزدیک است آری در شبیخون شفق
حمله برق‌آساست، بسم الله الرحمن الرحیم
‎ 
وعده‌گاه ما و ارواح شهیدان بعد از این
مسجد الاقصاست بسم الله الرحمن الرحیم

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

عاشقان با مرگ اما زنده تر خواهند شد
شعر محمدحسین ملکیان برای شهید حاج قاسم سلیمانی

سینه ها با سوختن، ارزنده تر خواهند شد
شمع ها در عمق شب، تابنده تر خواهند شد

امتیاز ماست‌‌ مُردن! می کُشند و غافلند
دم به دم با مرگِ ما بازنده تر خواهند شد

سنگ اگر هم صحبت آیینه های ما شود
ما زبان هامان از این بُرّنده تر خواهند شد

چون‌ جواب صخره تکراری ست، پرسش های موج
بعد از این از صخره ها کوبنده تر خواهند شد

چشم هایی که پی میراث ما افتاده اند
منتظر باشند! در آینده، تر خواهند شد!

اهل دنیا را خیال مرگ حتی می کُشد
عاشقان با مرگ اما زنده تر خواهند شد

ای شهادت! دست خونین بر سر و رومان بکش!
تحفه ها، تزیین شده، زیبنده تر خواهند شد

رزق اگر باشد شهادت، شام با تهران یکی ست
«بی تفاوت ها» فقط شرمنده تر خواهند شد!

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

در انتقام خون تو یاران تو آماده‌ی آن فتح پایانی شدند
شعر قاسم صرافان برای شهید حاج قاسم سلیمانی

دانلود سرود انتقام با شعری از قاسم صرافان

شعر: قاسم صرافان
موسیقی: احسان جوادی
اجرا: گروه سرود میثاق مهاجرین
به سرپرستی: روح الله اشرف

حالا به خونخواهی تو
مختارهایی از عراق
هم عهد سلمان می‌شوند

حالا به غیر از اربعین
مردان این دو آب و خاک
یک قلب و یک جان می‌شوند

در انتقام خون تو
یاران تو آماده‌ی
آن فتح پایانی شدند

سلمان‌ها، مختارها
مقدادها، عمارها
حالا سلیمانی شدند

نفس زکیه بودی و
گشته نشانی از ظهور
پیراهن گلگون تو

بودیم گویا منتظر
تا حکم آزادی قدس
امضا شود با خون تو

ای لشکر صاحب زمان! آماده باش آماده باش
بهر نبردی بی‌امان، آماده باش آماده باش
خون سلیمانی به رگ، لبیک یامهدی به لب
همراه پیر عاشقان، آماده باش آماده باش

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

وقت آن شد قدرت خون شهیدان را ببینی
شعر محمدحسین ملکیان برای شهید حاج قاسم سلیمانی

گرد و خاکی کردی و بنشین که طوفان را ببینی
وقت آن شد قدرت خون شهیدان را ببینی

می رود تابوت روی دست مردم، چشم وا کن
تا که با چشم خودت فرش سلیمان را ببینی

پاشو از پای قمارت! روی دور باخت هستی
پاشو! باید آخرین اخبار تهران را ببینی

گوش کن! این بار حرف از مرگ شیطان بزرگ است
رو به خود آیینه ای بگذار شیطان را ببینی

خواب را دیگر حرام خود کن از امشب که باید
باز هم کابوس موشک های ایران را ببینی

رازها در ذکر بسم الله الرحمن الرحیم است
وعده ها داده خدا، باید که قرآن را ببینی

قول دادیم انتقامی سخت می گیریم، بنشین
تا که فرق قول کافر با مسلمان را ببینی!
 مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

انتقامی سخت در راه است ... خیبر مانده است
شعر عمران بهروج برای شهید حاج قاسم سلیمانی

جای حیرت نیست از مردی که بی سر مانده است
ماتم از آن سر که بعد از او به پیکر مانده است

این جماعت با زبان خوش ندارد خو ، هنوز
قطره های خون مولا روی منبر مانده است

گیرم اینجا در احد سردارمان را کشته اند
انتقامی سخت در راه است ... خیبر مانده است

من خودم دربست عبد و چاکر این خانه ام
مالک اشتر اگر هم نیست ، قنبر مانده است

روی نیزه گرچه قرآن است ، اولی تر علیست
جعفر و حمزه اگر رفتند ، حیدر مانده است

باید از تزویر این خناس ها آگاه بود
دشمن ما در مصاف روبرو درمانده است

این همه آیات حق یعنی که مقصدها یکی ست
بد به حال او که با این حال ، کافر مانده است

انتقامی سخت خواهد بود ، اما باز هم
انتقام سیلی زهرای اطهر مانده است
 مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

مالک اشتر مگر از روی زین افتاده است؟
شعر سعید بیابانکی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

آتش داغی به جان مؤمنین افتاده است
گوییا از اسب، کوهی بر زمین افتاده است

شانه‌های مرتضی لرزید ازاین داغ سترگ
مالک اشتر مگر از روی زین افتاده است؟

عطر جنت در فضا پیچیده از هر سو؛ مگر،
کاروان مُشک در میدان مین افتاده است؟

چار سوی این کبوترهای پرپر را ببین
آیه‌های روشن زیتون و تین افتاده است

دست‌ بر دامان شاه تشنه‌کامان یافتند
دست‌هایش را که دور از آستین افتاده است

زوزه ی کفتارها از هر طرف برخاسته‌ست
شک ندارم این که شیری در کمین افتاده است

کربلا در کربلا تکرار شد بار دگر
ماه زیر خنجر شمر لعین افتاده است

محشر کبراست در کرمان و در تهران و قم
در رگان شهر، شور اربعین افتاده است

کوه آهن بر زمین افتاده یاران کاین‌چنین
لرزه بر اندام کاخ ظالمین افتاده است

سر جدا... پیکر جدا... این سرنوشت لاله‌هاست
خاتم مُلک سلیمان بی‌نگین افتاده است
 مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

سالها پیش از این شهید شدی
شعر عباس احمدی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

باز هم موج های طوفان زاد
غیرت خلق را تکان دادند
تا به دریای معرفت برسیم
شهدا راه را نشان دادند

تسلیت واژه قشنگی نیست
گرچه او قهرمان ملت بود
او که چون مرغِ در قفس، عمری
در به در در پی شهادت بود

یا علی گفت و دل به دریا زد
چون شهادت کلید پرواز است
حاج قاسم دوباره ثابت کرد
درِ این باغ همچنان باز است

مرحبا ای شهید زنده ی عشق
پیش ارباب، روسپید شدی
تلخ بود این خبر، جدید نبود
سالها پیش از این شهید شدی!

موعد انتقام نزدیک است
تند بادیم و غیرتی شده ایم
دشمن از ما به وحشت افتاده
همگی بمب ساعتی شده ایم

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

از چلّه جان رستی و سر حدّ بهاری
شعر حامد صافی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

ای تیر اَمرداد رها از کف آرش
رویین تنِ تنها شده از نسل سیاوش

تا کور شود چشم شغادینه تهمت
بر اسب تهمتن بزن و بگذر از آتش

اروند ترین روح من ای روح خلیجی
ای گرمی بی واهمه ای شرجی سرکش

خورشید در امواج گهر در گهر تو
قرنیست که پنهان شده چون تیر به ترکش

دست تو در ایثار بسیجیده تر از ابر
از چشم تو دریا هیجانیست مشوّش

اسفند که باشی نفست رمز بهار است
اینطور گلستان شده آوازه آتش

رقص تو چنین بر سر آتش شده یک عمر
الگوی گل اندر گل رندان بلاکش

از چلّه جان رستی و سر حدّ بهاری
چون تیر امرداد رها از کف آرش

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی
امشب شب قدر است اگر قدر بدانی
شعر يوسف رحيمي برای شهید حاج قاسم سلیمانی

جز ردّ قدم‌های تو اینجا اثری نیست
این قلّه که جولانگه هر رهگذری نیست

یک لحظه در این معرکه از پا ننشستی
گفتی سفر عشق به جز دربه‌دری نیست

یک عمر شهیدانه سفر کردن و رفتن
هم‌قافله با عشق و جنون، کم هنری نیست

دنبال شهادت همۀ عمر دویدی
گفتی که در این عالم خاکی خبری نیست

آن‌قدر سبکبار سفر کردی از این خاک
آن‌قدر که بر پیکر پاک تو سری نیست

تو کشتۀ این عشق، نه تو زندۀ عشقی
بر تربت تو جای غم و نوحه‌گری نیست

باید که به حال دل خود نوحه بخوانم:
سهم من جا مانده به جز خون‌جگری نیست

از خود نگذشتم که به یاران نرسیدم
جز خویش در این بین حجاب دگری نیست

گفتند که باز است در باغ شهادت...
برخیز! به جز اشک رفیق سفری نیست

امشب شب قدر است اگر قدر بدانی
برخیز! مبارک‌تر از امشب سحری نیست

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

تو سردار هزاران لشکر ملک سلیمانی
شعر نغمه مستشارنظامی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

شهیدان غریبی پشت چشمان تو پنهانند
‎هزار آیینه در پلکت نماز صبح می‌خوانند

شب از شوق نگاهت سینه ریز از کهکشان دارد
‎به یادت اختران در هفت گردون مست و حیرانند

‎نگاه عاشقت از شاعران شهر دل برده
‎تبسم می‌کنی ابیات در تعبیر می‌مانند

‎سکوتت حرف‌ها دارد که در گفتن نمی‌آید
‎غزل‌هایم پر از آرامش اما قبل طوفانند

‎ببار ای ابر رحمت در دلم شوری ببار آور
‎کویرم، چشم‌های تشنه‌ام دلتنگ بارانند

تو سردار هزاران لشکر ملک سلیمانی
‎شهیدان در نگاه تو نماز عشق می‌خوانند

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

یادت نرود که «حاج‌قاسم» می‌گفت:
شعر مجتبی احمدی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

ای باورِ ناب! غرق در شک نشدی
از راهِ دل‌آگاهان، منفک نشدی
در سنگر و خاکریز ماندی، ای مرد!
آلودۀ این دفتر و دستک نشدی

با دفترِ کارِ خود معطّل ماندیم
در پَستیِ پُست‌های مهمل ماندیم
رفتی تو به آسمان رسیدی، اما
ما پشتِ همین میزِ مجلّل ماندیم

آن‌سو، سرِ تشنگانِ قدرت، در جنگ
این‌سو، پای قبیلۀ خدمت، لنگ
رفتی، رفتی، رفتی، رفتی، رفتی...
از اهلِ ریا، دور شدی صد فرسنگ

چون کوه، صبور و راد ماندی، ای مرد!
تو دشمنِ حزبِ باد ماندی، ای مرد!
هرگاه که وقتِ انتخابات رسید
کاندیدای جهاد ماندی، ای مرد!

می‌گفت: کرَم، سیرۀ پیغمبرِ ماست
می‌گفت که: مردم‌داری، باورِ ماست
یادت نرود که «حاج‌قاسم» می‌گفت:
«آن دخترِ کم‌حجاب هم، دخترِ ماست»

فرماندهِ دل‌های پریشان! برگرد
شیرآهن‌کوه! مردِ میدان! برگرد
خوزستان، سیستان، خراسان، کرمان...
سردار! بیا برای ایران برگرد

گفتی که نبردِ حق و باطل، علنی‌ست
این شورشِ شومِ دشمنی اهرمنی‌ست
- قاسم، قاسم، ایران: دربندِ شبیم
- ایران، ایران، قاسم: صبح آمدنی‌ست.
 مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

صبح نزدیک شده... لشکر قدس آماده ست
شعر مریم سقلاطونی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

غسل کردی سحر و... جامه ی احرام تنت
پر شد از عطر زیارت... لب و چشم و دهنت

سحر جمعه شد و چشم جهان روشن شد
با نسیم نفس و عطر خوش پیرهنت

ظاهرأ از سفر سوریه بر می گشتی
اربااربا شده در بارش آتش ‌، بدنت

از دمشق آمده بودی... بروی کرببلا
سر و جان داده رسیدی تو به خاک وطنت

رفته بودی که به یاران شهیدت برسی
مثل یک زلزله پر شد خبر پر زدنت

سحر جمعه... به دیدار رفیقان رفتی
با همان پیرهن رزم و تن کوهکنت

مثل ققنوس به پرواز در آمد جانت
چشم مان روشن از اعجاز فراوان شدنت

زیر تابوت تو باید برود ابر بهار
بس که دلگیر و کشنده است غم آمدنت

دستت افتاد ولی تیر به چشمت نزدند
تاری از زلف پریشان و شکن در شکنت
-
-بر سر نیزه نتابیده و پر خون نشده-
-لب و دندان و دو چشمت... بدن بی کفنت 
::
روضه سنگین شده... دستی وسط میدان است
روضه ی حضرت عباس و عمود و... بدنش

صبح نزدیک شده... لشکر قدس آماده ست
پشت سردار و صف آرایی دشمن شکنش
 مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

ننگ است ما را مرگ در مرداب بسترها
شعر محمدمهدی سیار برای شهید حاج قاسم سلیمانی

ای تیغ! سرسنگین مشو با ما سبکسرها
دست از دل ما برمدارید آی خنجرها!

رودیم و أشهد گفتن ما بر لب دریاست
ننگ است ما را مرگ در مرداب بسترها

پیشانی ما خط به خط، خط مقدم بود
ما را سری دادند سرگردان سنگرها

آهسته در گوشم کسی گفت: اسم شب صبح است!
ناگاه روشن شد دو عالم از منورها

روشن برآمد دستمان تا در گریبان رفت
از سینه سوزان برآوردیم اخگرها

مشت اسیران زمین را باز خواهد کرد
سنگی که می افتد به دنبال کبوترها

خواب غریبی دیده ام، خواب ستاره... ماه...
خوابی برایم دیده اید آیا برادرها؟!

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

الهی از سر این قوم، کم کن سایه ی غم را
شعر علیرضا قزوه برای شهید حاج قاسم سلیمانی

ببین بغداد را و جوشش زیباترین حس را
خروش جان‌نثاران «ابومهدی مهندس» را

ببین بغداد را و جوش خون «حاج قاسم» را
ببین تأثیر خون پاک آن مردان مخلص را

عراق و خیزش مختارهای رسته از زنجیر
ببین فریاد ملت را، ببین آواز مجلس را

شنیدم بارها از دولتش بانگ «رجایی» را
شنیدم بارها از مجلسش خشم «مدرس» را

خوشا جمع «حکیم و صدر» و «کُرد و سنی و شیعه»
که بر هم می‌زند پیمان بی‌عقلان ناقص را

صدای کامل فتح است این، دنیا نخواهد خورد
فریب نطق‌بازی‌های این خامان نارس را

ببین خم گشتن حکام بدبخت سعودی را
ببین دوشیدن اعراب ثروتمند مفلس را

جهان مبهوت بانگ «یا‌ لثارات» شما مانده‌ست
نمی‌بیند کسی «داووس» یا «بین‌المجالس» را

الهی از سر این قوم، کم کن سایه ی غم را
بیفشان بر سر این عاشقان گل‌های نرگس را
 مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

که بالیدند بر دستت کبوترهای بسیاری
شعر علی محمد مودب برای شهید حاج قاسم سلیمانی

تو از فریادها، شمشیرهای صبح پیکاری
که در شبهای دهشت تا سحر با ماه بیداری

تو دهقان زاده از فضل پدر مهری‌ست در جانت
که می‌روید حیات از خاک، هر جا پای بگذاری

دم روح خدا آن سان وجودت را مسیحا کرد
که بالیدند بر دستت کبوترهای بسیاری

چنین رم می‌کند از پیش چشمت لشکر پیلان
ابابیل است و سجیل است هر سنگی که برداری

دلت را سر به زیری‌ها، سرت را سربلندی‌هاست
خوش آن معنا که بخشیده‌ست چشمانت به سرداری

ز ما در گریه‌های نیمه شب یاد آور ای همدرد
تو از شمشیرها، لبخندهای صبح دیداری
 مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

فتنه دارد برگ های تازه ای رو می کند
شعر علی سلیمیان برای شهید حاج قاسم سلیمانی

امتحان کردند مرد امتحان پس داده را
مرد بی همتای موشک های فوق العاده را

امتحان کردند بعد از جان به نرخ آبرو
آن که در موج بلا 《قالُوا بَلىٰ》 سرداده را

یک جهان با چشم خود دیدند در چشمان او
فرق های بین آقازاده و آزاده را

فرصتی شد ناکسان پیراهن عثمان کنند
این هواپیمای از روی خطا افتاده را

فتنه دارد برگ های تازه ای رو می کند
فتنه دارد می فریبد مردمان ساده را

فتنه شرعی فتنه عرفی فتنه قانونی شده
آب دارد می کشد هر روز این سجاده را

وای از آن روزی که دست فتنه گرها رو شود
کو گریز از تیغ، گردن های در قلاده را؟

ما همه سردار حاجی زاده ایم از این به بعد
گیرم از میدان به در کردید حاجی زاده را

دارد از آن سوی این غوغا سواری می رسد
چشم‌ واکن تا ببینی گرد و خاک جاده را

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

این تازه فقط اول بسم‌الله است!
شعر میلاد عرفان پور برای شهید حاج قاسم سلیمانی

طوفان خروش و خشم ما در راه است
سوگند به آه، عمرتان کوتاه است

با سوره‌ی انتقام برمی‌گردیم
این تازه فقط اول بسم‌الله است!

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

حماسه‌های بزرگ از ملال خالی نیست
شعر مهدی جهاندار برای شهید حاج قاسم سلیمانی

صدای جاری امواج، زیر و بم دارد
که رودخانه همین است، پیچ و خم دارد

تمیز باطل و حق را چه خوب می‌فهمد
«دلی که غیب‌نمای است و جام جم دارد»

هنوز مرثیه‌ها از حماسه لبریزند
چکامه‌هایی از این دست، محتشم دارد

حماسه‌های بزرگ از ملال خالی نیست
که عشق هم لحظاتی به نام غم دارد

سپاه، شعر بلندی به نام ایثار است
اگرچه قافیۀ اشتباه هم دارد

وطن‌فروش و حرامی چرا حذر نکنند
از او که عشق وطن، غیرت حرم دارد

کسی که لرزه بر اندام شب‌ضمیران است
شباهتی به شهیدان صبحدم دارد

خروش خون خدا قاسم سلیمانی ست
که تا ابد سر پیکار با ستم دارد

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

اما تو ای سردار اوج داستانی
شعر زهرا بشری موحد برای شهید حاج قاسم سلیمانی

با کودکان زخم خورده مهربانی
با مادران داغ دیده هم زبانی‌

با گریه های بی پناهان هم نشینی
لبخند بر لب های زخمی می نشانی

در روزهای جنگ مردی استواری
شب ها کنار مردم بی خانمانی

آری غریبان را غریبان می شناسند!
هرشام در شام غریبان میهمانی

غرق امیدی گرچه غم هم کم ندیدی
پیداست بِشر مومن و حزنش نهانی

می ایستی تا فصل پیروزی بیاید
باکی ندارد سرو از باد خزانی!

باکی ندارد مرد از نامردی دهر
جنگ‌ است و لای زخم دارد استخوانی

این ماجرا مانند تو بسیار دارد
اما تو ای سردار اوج داستانی

راهی است راه عشق...پایانی ندارد ‌
تا پای جانت عهد بستی که بمانی!
 مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

که خصلت‌های قاسم داری و خوی سلیمانی
شعر علیرضا قزوه برای شهید حاج قاسم سلیمانی

مرا یاد است سطری بی بدیل از شعر خاقانی:
"که سلطانی است درویشی و درویشی است سلطانی"

الا روح صداقت، معنی ایثار و آگاهی
جهان غرق است در خودبینی و تزویر و نادانی

تویی از عاشقان سر به زیر و سربلند ماه
تویی از اهل بیت عشق ای خورشید پیشانی

دمی که با شهیدان خدایی راز می گویی
تو حتی می توانی قدسیان را هم بگریانی

چه رازی خفته در جان تو ای آیینه  ایمان
که روحانیت تو آبرو داده به روحانی

نوشتی دیو نفست را ببر اول به قربانگاه
به روی خاتم انگشترت با خط دیوانی

خلیل خود شکن کم دیده‌ام چونان تو در میدان
که اسماعیل جان را می‌کند هر روز قربانی

به بازار قلندرها قلندروار پا بگذار
سرت را صرف کن در کوی صرافان ربانی

برآ از این شب سنگین چو مولانا و شمس‌الدین
بخوان آی ای مسلمانان مسلمانی مسلمانی

الا پیر خراسانی مریدی این چنین داری
سبق برده ست از رستم مگر این گرد کرمانی

سلام ما به این ظلمت شکن ماه بلند اختر
درود ما به آن خورشید، آن پیر خراسانی

صدای پارسایان از عراق و شام می‌آید
مگر ایران برون آرد جهان را از پریشانی

یهودایند این از گرگ بدتر این برادرها!
نیفتی در درون چاه کنعان، یوسف ثانی

الا ای قاسم فتح درخشان فتح دیگر کن
که خصلت‌های قاسم داری و خوی سلیمانی

در این میدان فراوان مدعی دیدم مگر آخر
نگین قدس را از دست اهریمن تو بستانی

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

قاسمان سلیمانی
شعر مهدی جهاندار برای شهید حاج قاسم سلیمانی

تشهّد سحر شاهدان کرب ‌و بلایی
شهود هرشبه‌ی آیه‌های سرخ خدایی
شهادت آینه و بازتاب آینه‌هایی
شهید را خودت آیینه‌ی تمام‌نمایی
خلاصه اینکه دلاور خلاصه‌ی شهدایی

در این میانه بنازم مدافعان حرم را
شناختند چه رندانه خاندان کرم را
که جای پای شهیدان گذاشتند قدم را
به دست خوب کسانی سپرده‌اند علم را
مدافع حرم عشق با تمام قوایی

بدا به سالک عرفان اگر فساد بگیرد
و سبک زندگی‌اش بوی انجماد بگیرد
خوشا کسی که سر دار اجتهاد بگیرد
رسد به رتبه‌ی حلاج و از تو یاد بگیرد
به حاج همّت و چمران قسم، خود از عرفایی

بتاز تا صف آل ذلیل را بشکافی
سر قبایلی از این قبیل را بشکافی
سپاه ابرهه و فرق فیل را بشکافی
و قدس منتظر توست، نیل را بشکافی
برای حضرت موسای این زمانه عصایی

در آن طرف حججی‌ها خراب چشم سیاهش
در این طرف دل جامانده‌هاست چشم به راهش
و قاسمان سلیمانی‌اند خیل سپاهش
درآب‌های کف دست کیست چهره‌ی ماهش
پس ای بهار، پس ای برق ذوالفقار کجایی؟

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

تا چند ساعت بعد دیگر هم خنده هم گریه حرام است
شعر حسن صنوبری برای شهید حاج قاسم سلیمانی

 امروز روز مرحمت نیست امروز روز انتقام است
خشمی که پنهان بود، امروز، شمشیر بیرون از نیام است

تا چند ساعت وقت دارید، در سوگ این دریا بگریید
تا چند ساعت بعد دیگر هم خنده هم گریه حرام است

تا چند دور و دیر باشیم؟ وقت است تا شمشیر باشیم
ماندن برای زخم سم است، گریه برای مرد دام است

ایرانیا! از خواب برخیز، با خویش _با این خواب_ بستیز
 خاک عزا را بر سرت ریز، در کوچه بنگر ازدحام است

خوش بود خوابت با ظریفان، اینت بهای خواب، بنگر:
خورشید را کشتند، آری، بار دگر آغاز شام است

تنهاست ایران، آه از ایران، تنهاست انسان، آه از انسان
وقتی که رنجش جاودانی‌ست، وقتی نشاطش بی‌دوام است

ایران من! این رستم توست، در خون‌تپیده، رنج‌دیده
این کشتهٔ دور از وطن، آه، فرزند پاک زال و سام است

این یوسف زیبای من بود، که گرگ‌ها او را دریدند
هنگامهٔ خشم است ای دل! فرصت برای غم تمام است

نه وقت اشک و سوگواری‌ست، نه وقت صلح و سازگاری
خون، خون، فقط خون شاید این‌بار، بر داغ این خون التیام است

ما نه سیاه و نه سپیدیم، آغشته با خون شهیدیم
ما پرچم سرخیم یاران! امروز روز انتقام است

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

خونِ تو خورشیدی کرد
شعر مبین اردستانی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

بسم الله القاصم الجبارین
.
یک
در این ظلماتِ خوف، در این شبِ سرد
در این شبِ بی‌تمیزِ مرد و نامرد
بی‌واهمه روغنِ چراغِ حق شد
روشن بادا؛ خونِ تو خورشیدی کرد

دو
لبریز شد از صبحِ شهادت جانت
تابید به ما تبلورِ ایمانت
از چشمه‌ی فیضِ ازلی روزافزون
روشن بادا به نورِ حق چشمانت

سه
بالنده و سرزنده‌تر از جانی تو
آری تو آبروی ایمانی تو
سوگند به خون که از ازل تا به ابد
همواره معاصرِ شهیدانی تو

چهار
گم کرده چنان شب‌زدگان فردا را
خفتیم دوروزه فرصتِ دنیا را
خورشید شدی، دمیدی از نو در خون
خونِ تو مگر به خود بیارد ما را

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

خون تو یعنی جمعه ی دیدار نزدیک است
شعر اعظم سعادتمند برای شهید حاج قاسم سلیمانی

در پیش روی ما خیابانی که باریک است
پر می زنی اما جهان پشت ترافیک است

اخبار‌ِ صبح شنبه از خون تو می گوید
خون تو یعنی جمعه ی دیدار نزدیک است

اخبار می گوید تو را کشتند و در گوشم
این جمله مثل آخرین دستور شلیک است

خون تو چون انبار باروت است خواهد زد
آتش به سر تا پای دنیایی که تاریک است

آری شهادت عین آزادی است مرد! ای مرد!
این بیت ها تنها برای عرض تبریک است

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

سیف دین قاسم سلیمانی
شعر محمدعلی معلم دامغانی برای شهید حاج قاسم سلیمانی

رایت شوکت مسلمانی
سیف دین قاسم سلیمانی

قاصم کفر و سیف اسلامی
رسته جان از خودی و خودکامی

ای پس‌افکند قرنها عظمت
دشمنت خاک باد در قدمت

خه بنام ایزد حاج قاسم گُرد
پهلو پارسی و خوزی و كُرد

یادگار شجاعت چمران
شاهد حصر و بدر و حاج عمران

ببر اروند و شیر خرمشهر
از دفاع و جهاد و جنگت بهر

ای سپهدار پور ایرانی
خاشه دیده انیرانی

سیف دینی تو و صلاح‌الدین
از در فتحی و فلاح‌الدین

ای امیر سپاه و فرمانده
خصمت از صولت تو درمانده

مرزبان سوادِ آئش باش
تر تراش درخت داعش باش

ای دلت پاسدار شرزه باغ
تر درو کن گیاه هرزه باغ

تا مبادا کَشن شود روزی
تِلو پور پَشن شود روزی

به مَهل كٌنده گَچف گردد
دشمن مشهد و نجف گردد

کاش با توبه پاکدین به فَقُم
باز خیزد به قصد عزت قم

تا به دیدار مهدی موعود
شیعه مرتضا بسوزد عود

کار دین از خدم به کام شود
حجت مصطفا تمام شود

تا در آید عیان ز در آقا
در قدومش فغان شود غوغا

خان شود مست اسم اعظم او
جان عالم فدای مقدم او

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

با پیچ و تاب، رود خروشان ادامه داشت
شعر فاطمه عارف نژاد برای شهید حاج قاسم سلیمانی

دی بود و درد بود و زمستان ادامه داشت
آن سوی پنجره تب طوفان ادامه داشت

از چشم آسمان کبود آیه می‌چکید
فصل نزول سوره‌ی باران ادامه داشت

انسان پر از دریغ، پر از غم، پر از قصور!
جاماندگی و قصه‌ی خسران ادامه داشت

شب ناگهان رسید و سر صبح را برید
صبحی که روز بعد، کماکان ادامه داشت

بر رحل نی تلاوت خون بود و تا ابد
بغض غریب قاری قرآن ادامه داشت

عمری شهید بود و شهیدانه پر کشید
حالا ورای عالم امکان ادامه داشت

جغرافیای عشق به نامش قیام کرد
تشییع او به وسعت ایران ادامه داشت

می‌رفت و گریه‌های سپاهی سیاه‌پوش
در امتداد خیس خیابان ادامه داشت

هر قدر از قضا سر راهش به سنگ خورد
با پیچ و تاب، رود خروشان ادامه داشت

ذکر بهار بود و لب غنچه‌های سرخ
شور جوانه در دل گلدان ادامه داشت

دی بود و درد بود و زمستان… ولی هنوز
در دشت، لاله لاله بهاران ادامه داشت

مجموعه اشعار زیبا در مورد شهادت سردار قاسم سلیمانی

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 1 =
*****