اشتغال آفرینی، کمک به فرهنگ ایرانی برای مبارزه با آسیب‌های اجتماعی

23:15 - 1401/01/02

- شاغل نبودن در کشور ایران بیش از هر کشوری مخاطره دارد چراکه فرهنگ ایرانی تناسبی با بیکاری ندارد و نداشتن کار مناسب، بستر نزدیک شدن به آسیب‌های اجتماعی، از میان رفتن عزت نفس، زایل شدن روحیه امیدواری و نشاط، از هم پاشیدن کانون خانواده و برهم خوردن تعادل و توازن جامعه است که افزون بر فرهنگ بیکارستیز ایرانی، جوان بودن نسل کنونی مخاطرات معضل «بیکاری» را تشدید می‌کند.

اشتغال آفرینی، کمک به فرهنگ ایرانی برای مبارزه با آسیب‌های اجتماعی

 برابر تحقیقات صورت گرفته، میان آسیب‌های اجتماعی، بزهکاری، جرم و «بیکاری» نسبت مستقیم و رابطه معناداری وجود دارد و این نکته مورد یقین قرار گرفته است که نداشتن پیشه متناسب در حدی که دغدغه جوان را رفع نکند و وی را دارای شناسه شغلی نسازد، بستر ویرانگری برای به چالش کشانده شدن سلامت اجتماعی و ایمنی اخلاقی می‌باشد.

یک جوان که با گذار از مرحله خلا هویتی به دنبال ترسیم آینده و شکل‌دهی ریل زندگانی خویش است در کنار تحصیلات و خانواده به فکر ضلع میانی آن یعنی شغل خواهد بود چراکه داشتن شغل برای او نقش پل ارتباطی برای گذار از مرحله تحصیل به مرحله داشتن خانواده را بازی می‌کند و بدون این شغل او نه‌تنها انگیزه‌ای برای پای گذاشتن به محیط سرپرستی خانه و خانواده نخواهد داشت بلکه یاس و ناامیدی او را در بر خواهد گرفت و این سرخوردگی زمینه شکست در کسب هویت اجتماعی را فراهم می‌سازد، جوان فاقد نیرو و ناتوان در ساختن یک زندگی مستقل، دچار آشفتگی در ذهن و روان شده و در رویارویی با گزند آلودگی به آسیب‌های اجتماعی، قدرت بازدارندگی خویش را از دست می‌دهد.

چرایی تأثیر بیکاری در درگیر شدن جوان با معضلات اجتماعی بیشتر از اینکه برآیند فقر و نداشتن درآمد باشد، دستاورد منزلت نیافتن و دست نیافتن به رتبه و جایگاه اجتماعی می‌باشد به عبارتی وقتی جوان در محیط پیرامونی ارزش نیافته و احساس مفید بودن را از دست بدهد ناخودآگاه و ناخواسته در معرض رفتن به سمت هنجار کاذب قرار می‌گیرد و کوشش خواهد کرد خود را با عناوین ناهنجار مشغول سازد.

امروز اقشار ضعیف که در زندگی متلاطم و شلوغ امروزی از تأمین نیازهای فرزندان خویش درمانده هستند باعث می‌شوند فرزند در تعاملات اجتماعی طعم تلخ بی‌عدالتی و تبعیض را بچشد و احساس کمبود، وی را رها نکند در این صورت اگر خانواده و نخبگان جامعه بتوانند این کاستی و کمبود را به‌عنوان مؤلفه مهم برای انگیزه سازی و ترغیب به رشد در او به کار بگیرند آتیه فرزند در جهت برطرف کردن کمبودها با تلاش مضاعف، پیش خواهد رفت ولی در صورتی که خانواده و مدیران جامعه با غفلت کردن، این احساس کمبود را در او نهادینه کنند و عزت نفس در او از میان برود بی‌گمان آینده وی با لغزش‌ها و انحرافاتی همانند سرقت، اعتیاد، قاچاق، کلاهبرداری، افزایش خشونت، طلاق و موارد مشابه رقم خواهد خورد.

همچنین افزون برداشتن منزلت اجتماعی، یک انسان شاغل دارای امید و نشاط بوده و این پتانسیل در او وجود دارد که در مواجهه با کمبودها و دشواری‌ها، خود را نباخته و با نگاه روبه‌جلو همچنان در مسیر عادی زندگی، پیش‌رونده باشد.

مسئله مهم دیگر این است که اکولوژی و زیست خانوادگی هرکسی متأثر از اشتغال وی می‌باشد و «شغل» همانند هیزم به محیط خانوادگی، گرما و حرارت زندگی اعطا می‌کند و بالعکس با بیکاری یک فرد، خانواده او نگران بوده و شادابی موجود در یک خانه روبه‌زوال می‌رود و اندک‌اندک در کنار پدیده بیکاری، مشکلات دیگر پدیدار می‌شود.

پدیده بیکاری با توجه به غالب شدن زندگی شهری در ایران و همچنین پروسه معیوب و مطول دوران تحصیل در کشور ما مخاطرات بیشتری را به دنبال دارد چراکه در گذشته بسیاری از جوانان همزمان با دانش‌آموزی و به ویژه در مواقع تعطیلات تابستانه، به کار و اشتغال موقت روی آورده و مهارت درآمدزایی را فرا می‌گرفتند اما امروزه با اپیدمی شدن کنکور و بالا رفتن تب آماده شدن برای آزمون ورودی به دانشگاه‌ها از چند سال قبل، دیگر جوان امروزی فرصتی برای آشنایی با بازار کار نیافته و اگر نتواند پس از دانشگاه در رشته مرتبط خویش، شغلی را به دست آورد یکباره دچار تحیر و سردرگمی اجتماعی خواهد شد چراکه او تاکنون فقط تحصیل داشته است و نه تجربه کار، فن و حرفه.

امروز بیشترین آفت برای جوان ایرانی که سرمایه، ظرفیت، فرصت و موهبت الهی محسوب می‌شود، بیکاری است و اگر مدیران دولتی و کارپردازان اقتصاد کشور نتوانند از این نعمت بی‌بدیل و گذرا استفاده کنند دیگر نباید امیدی به توسعه پایدار و پیشرفت سریع کشور و جهش تحول‌آفرین داشت از اینروی نامگذاری امسال به نام «تولید، دانش‌بنیان، اشتغال آفرین» از سوی مقام معظم رهبری هشداری به مدیران برای بهره‌مندی از ظرفیت عظیم نیروی جوان و فرصت بی تکرار برای حل مشکلات اقتصادی با تکیه بر نیروی جوان می‌باشد چراکه «تولید» یک فعالیت اجتماعی، سیاسی، فرهنگی بوده که پیوند مستقیمی با عنصر جوان دارد و به میدان آوردن آنها با برنامه‌ریزی متکی بر دانش و بینش تنها راهکار برای برطرف نمودن دردهای مزمن اقتصاد ایران خواهد بود.

چرایی تأثیر بیکاری در درگیر شدن جوان با معضلات اجتماعی بیشتر از اینکه برآیند فقر و نداشتن درآمد باشد، دستاورد منزلت نیافتن و دست نیافتن به رتبه و جایگاه اجتماعی می‌باشد به عبارتی وقتی جوان در محیط پیرامونی ارزش نیافته و احساس مفید بودن را از دست بدهد ناخودآگاه و ناخواسته در معرض رفتن به سمت هنجار کاذب قرار می‌گیرد و کوشش خواهد کرد خود را با عناوین ناهنجار مشغول سازد.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 8 =
*****