در فیلم بالا را نگاه نکن(Don’t look up) با کمدی تلخی از حقیقت مجازیزده دنیا روبهرو میشویم. مردمی که شبکههای اجتماعی سراسر زندگیشان را فراگرفته و همه دانستههای خود را از آنها دریافت میکنند و به غیر آن، هرچه که باشد، کافرند. در حقیقت جامعه با پذیرش اینکه سامانهای هوشمند و هدفدار بهجای او فکر کند وارد وادی بیانتهای جهل مرکب شده و متوجه تفاوت اساسی میان علم و شبهعلم نیستند. این عدمتشخیص، اتحاد و یکپارچگی را از او گرفته و آن را به سیالی تبدیل میکند که شکل ظرف دلخواه قدرتمداران را به خود میگیرد.
سکانس دوم
«سبکسر، سبکتر دراُفتد به دام»
عصر حاضر بیشک عصر حکمرانی فضای مجازی و پادشاهی شبکههای اجتماعی است. در صدهای که همه نظریههای علوم انسانی در خصوص مدیریت ساختارهای اجتماعی به شکست انجامیده، شگفت است که فضای مجازی همهروزه بیشازپیش شدت اثرگذاری و تأثیر خود را نمایان میکند. هویت و عملکرد این فضا و شبکهها بر کسی پوشیده نیست، به همان میزان که قدرت و اثرگذاری آنها به اثبات رسیده است، ولی همانطور که میدانید بااینکه جهت و حرکت (هردو توأمان) جزو لاینفک فلسفه وجودی هر چیزی هستند ولی این جهت است که تعیینکننده چیستی حقیقی آن است، چراکه هدف و مقصد معرف حقیقت متحرک است.
با چنین شرایطی مشخصاً کسی که کنترل شبکههای هوشمند اجتماعی و فضای مجازی را در دست داشته باشد حاکم و سوار بر امواج اجتماعی خواهد بود. این مسئله بهوضوح در سیاست گزاری های حکومتها در جهان قابل مشاهده است. سرمایهگذاریهای کلانی که برای خرید و گسترش پلتفرمهای این شبکهها میشود خود گویای این حقیقت است که منفعت حاصل چیزی فراتر از یک نرمافزار ارتباطی صرف است. به آنچه بیان شد خریدوفروش دولتی و قانونی اطلاعات کاربران در بازارهای تبلیغاتی و اطلاعاتی را اضافه کنید تا سپهر فضای مجازی در ذهنتان بیشتر شکل و رنگ بگیرد.
فیلم بالا را نگاه نکن این مسئله را به زیبایی به تصویر کشیده است. در این فیلم رسانهها تمامی دانایی مردم هستند و هیچ منبع دیگری بهعنوان آموختههای بشری وجود ندارد. مگر برای گروهی اندک که آنها هم در مواقعی که برای سرگرمی به سخره گرفته نشوند، بهشدت نادیده انگاشته میشوند. عقل و عقلانیت در این فیلم هیچ انگارهای ندارد و فقط سیاست است و مرکب قدرت که بر ریل جهل مردم رانده میشود.
اسم فیلم هم کنایهای بر همین جهالت و لجاجت است. برای دیدن آنچه نیستی و نابودی را بهسوی بشریت میآورد فقط کافی است سر را بلند کرد و با آن روبهرو شد، ولی مردمان تحت تأثیر رسانه و شو آفهای سیاسی شعار «بالا را نگاه نکن!» میدهد و خود را لجوجانه بهغفلت میزنند. این وضعیت تا آنجا ادامه دارد که یکی از اجتماعکنندگان بهصورت اتفاقی چشمش به آسمان میافتد و شهابسنگ عظیمی را میبیند که مرگ را برایشان به ارمغان میآورد.
همانگونه که فیلم نشان میدهد قدرت شبکههای اجتماعی چنان است که جامعه کف هرم قدرت را تا لبه پرتگاه میبرد بدون اینکه بدانند بهسوی سقوط رانده میشوند، و آنجا رهایشان میکند که دیگر زمانی برای بازگشت نیست.
ادامه دارد...