یکی از مسائل مهمی که تعداد زیادی فیلم و سریال درباره آن ساخته شده، موضوع سقط جنین است. اهمیت این موضوع چنین روشن میشود که امروزه جریانهای داعیهدار حقوق زن، سقط جنین را یکی از اختیارات اصلی مادر دانسته و قائل به این هستند که هیچ مسئولیتی برعهده مادر و جامعه در قبال زندگی جنین وجود ندارد!
یکی از مسائل مهمی که تعداد زیادی فیلم و سریال درباره آن ساخته شده است موضوع سقط جنین است. اهمیت این موضوع چنین روشن میشود که امروزه جریانهای داعیهدار حقوق زن، سقط جنین را یکی از اختیارات اصلی مادر دانسته و قائل به این هستند که هیچ مسئولیتی برعهده مادر و جامعه در قبال زندگی جنین وجود ندارد و این مسئله جزء مصادیق آزادی زن میباشد.
اما در مقابل، رویکرد فطری و انسانی، این مسئله را پسزده و علاوهبرآن که جنین را بهعنوان یک انسان بالقوه تلقی میکند، به او حق زندگیکردن را داده، اگرچه یک ولد نامشروع باشد.
رویکرد اسلامی نیز طبق فطرت طرحریزیشده و این مسئله را بهشدت محکوم میکند. به همین دلیل جا دارد که رویکرد سینمای غرب را در مورد این قضیه بررسی کنیم.
در بسیاری از اوقات، این موضوع بهعنوان داستان فرعی و بهعنوان حاشیه مطرح شده است و گاهی اوقات نیز تمامی داستان حول محور سقط جنین بوده و بهعنوان داستان اصلی به نمایش گذاشته میشود.
فیلمهایی مانند "اولین بازسازی شده" (2017)، Littlewoods (2018)، قبیله (2014) و جنوبگان (2020) از جمله محصولاتی هستند که بهصورت مسائل حاشیهای فیلم و موانع غیراصلی شخصیت داستان به این موضوع پرداختهاند.
ولی فیلمهایی مثل رویداد (2021)، زنان بازنده هستند (2021) یا فیلم داستان زنان (1988) بر روی این مسئله بهعنوان داستان اصلی فیلم پرداخت کردهاند، بهطوریکه تمام مسائل فیلم با قانونی شدن سقط جنین حل میشود.
رویکردهای کلی سقط جنین
پرداختن به مسئله سقط جنین در سینمای غرب را میتوان به دو صورت تقسیم کرد:
1. قبل از قانونی شدن سقط جنین
2. پس از قانونی شدن.
1. قبل از قانونی شدن
در فیلمهایی مانند داستان زنان که تاریخ داستان فیلم قبل از قانونی شدن سقط جنین است، تلاش شده که مشکلات و سختیهایی که یک زن برای خلاص شدن از جنین خود تحمل میکند نشان داده شود.
به عبارتی دیگر، اینگونه فیلمها میخواهند که قانونی شدن سقط جنین را توجیه کنند و آن قانون را در حمایت از زنان معرفی کنند. مثلاً در فیلمهای زنان بازنده هستند و رویداد، بهگونهای تقابل ایجاد شده است که بهدنیاآوردن فرزند مساوی با محرومیتهای بزرگی در آینده مانند عدم امکان ادامه تحصیل، ازدستدادن شغل حرفهای، ازدستدادن جایگاه اجتماعی در بین خانواده، دوستان و جامعه است.
در کنار این تبعات، اگر زن تصمیم به سقط بگیرد باید بهصورت غیرقانونی و زیرزمینی بوده و باید با پرداخت بهای بسیار زیاد صورت گیرد.
از جمله تبعات سقط زیرزمینی در چنین فیلمهایی این است که امکان ازدستدادن جان زن بسیار زیاد بوده و اگر عمدی بودن سقط او فهمیده شود، باعث زندانی شدن او میشود.
به همین علت است که در آخر فیلم زنان بازنده هستند، با اعلام خبر قانونی شدن سقط جنین از رادیو، این خبر بهمثابه یک منجی ظاهر شده و باعث خوشحالی زنان فیلم میشود.
2. پس از قانونی شدن
اما قسمت دیگری از فیلمها مربوط به زمانی هستند که سقط جنین توسط قانون پذیرفته شده ولی هنوز در عرف جامعه این عمل قبیح شمرده شده و مردم آن را محکوم میکنند.
این فیلمها با ایجاد همذاتپنداری بیننده با شخصیت اصلی داستان، سعی دارند که فقط با ایجاد احساسات، گروههایی که مخالف قتل جنین هستند را افرادی فاقد احساس، تحتتأثیر تبلیغات و غیرمنطقی جلوه دهند و در نتیجه مخاطب را در مقابل گروههای مخالف سقط جنین قرار میدهند.
همانند فیلمهای Littlewoods و جنوبگان (2020) که افرادی افراطی با دیوارنویسیها و عروسکهای به دارآویخته شده خونین به همراه شعارهای تند، در مقابل مطب و حتی خانه شخص مشغول به اعتراض هستند که باعث آزردگی آن شخص میشود.
منشأ جریان سقط جنین
شروع این رویکرد از زمانی آغاز شد که جریانهای فمینیستی افراطی، ویژگیهای جنسیتی زن را علت سلطه مردان بر زنان دانستند و تمام تلاش خود را برای نزدیک ساختن جنس زن به مرد پیش گرفتند.
آنها بارداری و تربیت فرزند را جزء عوامل اصلی وابسته شدن زن به مرد دانسته و برای ازبینبردن این وابستگی، جریانهای سیاسی و اجتماعی برای قانونی کردن سقط جنین به راه انداختند.
فمینیستها بر این باورند که زن باید اختیار بدن خود را داشته باشد و مجبور نیست که بهوسیله باردار شدن، موقعیتهای اجتماعی را ازدستداده و برای تولد و تربیت فرزند خانهنشین شود.
به عبارتی دیگر، اعتقاد فمینیسم بر این است که بارداری و تربیت فرزند درست است که از طبیعت بر جنس زن تحمیل شده است ولی زن مجبور نیست که این خصوصیت را تحمل کرده و تاوان طبیعت را تحمل کند.
اشکال اصلی این باور این است که این رویکرد هیچ حقی به جنینی که مسئولیت حفظ و نگهداری آن به عهده مادر افتاده است، نمیدهد و زن را مالک آن میدهد؛ درحالیکه جنین یک انسان بالقوه است و اگر مانعی مقابل رشد او قرار نگیرد، در آیندهای قریب میتواند به یک انسان سالم تبدیل شود.
مسئله دوم به مسئولیتهای اجتماعی انسانها در جامعه مربوط میشود؛ به دلیل اینکه ما دارای یک زندگی اجتماعی هستیم و زندگی انفرادی در این شیوه بسیار طاقتفرسا میباشد؛ پس باید هرکدام مسئولیتهایی را برعهده بگیریم و نمیتوانیم از زیر بار وظایف اجتماعی و اخلاقی شانه خالی کنیم، پس اندیشه انسانمحوری که سقط جنین از آن نشئت گرفته است، خلاف طبیعت جامعه انسانی بوده و قابلقبول نیست که بهخاطر خودمحوری، مسئولیت انسان بالقوه یعنی جنین را به عهده نگیریم.
در همین موضوع شما فرض کنید که یک موتورسوار ناخواسته با یک شخص تصادف میکند، یا رانندهای مست با یک شخصی تصادف کرده و آن شخص کشته میشود، در این وضعیت چنین نیست که چون آن تصادف ناخواسته بوده پس راننده مسئولیتی ندارد؛ مسئولیت بارداری ناخواسته نیز چنین است.
در احکام اسلامی نیز در صورت توافق زوجین میتوان از تشکیل جنین جلوگیری کرد ولی بعد از آن دیگر والدین اختیاری در نگهداری و سقط آن ندارند.