علم نافع

18:02 - 1392/10/05
رهروان ولایت ـ یکی از ویژگی‌هایی که مولای تقوی و امیر حکومت شناخت، برای متقین برمی شمرند این است که ایشان گوش به علم نافع می‌سپارند. به راستی علم چیست که تا این اندازه در نگاه نمایندگان راستین دین بر آن تاکید می‌گردد؟ چرا چنین مقامی یافته است؟ به این روایات بنگرید!
علم نافع

به نام خدای دانایی

هم سفره با علی (علیه‌السلام)

علم نافع

«و وقفوا اسماعهم علی العلم النافع لهم»

یکی از ویژگی‌هایی که مولای تقوی و امیر حکومت شناخت، برای متقین برمی شمرند این است که ایشان گوش به علم نافع می‌سپارند. به راستی علم چیست که تا این اندازه در نگاه نمایندگان راستین دین بر آن تاکید می‌گردد؟ چرا چنین مقامی یافته است؟ به این روایات بنگرید!

«علم اصل هر خیری است.»[1] 

«ملائکه بالهای خود را زیر پای کسانی که به طلب علم می روند، می گستراند.»[2]

و یا آن داستان که : پیامبر علم و مهربانی صلی الله علیه و آ له و سلم بر جمعی که در حال ذکر خداوند بودند وارد شدند و از آن‌ها گذشتند و به جمعی که در حال مذاکره علمی بودند وارد شده نزدشان نشستند و فرمودند هر دو جمع خوب است اما من برای معلمی فرستاده شده‌ام.[3] 

و نیز این روایت که خواب شخص عالم بر بیداری یا شب زنده داری شخص جاهل رجحان دارد.[4]

یک عامل اصلی تمدن اسلامی قرون نخستین مرهون همین سفارشات و تاکیداتِ دال بر مقام علم و عالم است. مسلمین همه حوزه‌های علمی، اعم از طبیعی و فرا طبیعی را دنبال کردند و با پژوهششان آثار عظیمی بر جای نهادند.این که برخی تحلیلها، ورود علومی را به حوزه فرهنگ مسلمین توطئه می شمارند هم شاید با این نگاه رد شوند.  بله دانشمندان در پی علم آموزی برآمدند و به پیش رفتند، شاید در این بین برخی هم خود به بیراهه افتادند و یا ناخالصی هایی با خود آوردند و یا عده ای وارد کردند؛ اما این که یک جریان گسترده توطئه توانسته باشد وجهه غالب! یک تمدن گردد جای تامل دارد.

یک سوال که اینجا، جای طرح دارد این است که: آیا  دانش به نحو مطلق و بدون قید و شرط و هر تحقیقی مجاز است؟

برای پاسخ خوب است با این فراز از دعای ابوحمزه ثمالی آغاز کنیم. اما سجاد علیه السلام می فرمایند:

«اعوذبک من علم لاینفع»(از علمی که نافع نیست به خدا پناه می‌برم). این فراز به خوبی تبیین می‌کند که علم نافع و علم غیر نافع داریم. اصل وجود علم غیر نافع هم فهمیده می‌شود. واقعیت هم این است که علم یا نافع است و یا غیر نافع. از بعد روا نشناختی علم خنثی نمی‌شود. علم اثرش را می‌گذارد. حال یا خوب است و آثار مثبت بر جای می‌گذارد و یا غیر نافع است و آثار من فیش بر جای می‌ماند؛ زیرا علم از مقولات وجودی است که به وجود انسان و روانش افزوده و کار می‌کند. متقین به مقام تقویمی رسند زیرا خود را می‌پایند تا هر چیزی را نیاموزند. این که شماره کفش فلان ورزشکار چند است؟! و یا دقیقه چند گل زد؟ و نام تک تک هنرپیشگان تلویزیون و سینما را از برکردن و هر فیلم و سریالی را دیدن و هر مجله ای را خواندن و پای هر حرف و خبر و تحلیلی نشستن و عمر گرا نمایه را هدر دادن و ... کار متقین نیست. آنان مواظب ورودی‌های جانشان هستند. گوش به هر علمی نمی‌سپارند.

 

پی نوشت :
1.(غررالحکم/ص ۲۰)
2. (المحجه البیضاء/ج۱/ص۲۰)
3. «همان/ج1/ص 22»
4. (همان/ج1/ص 21)

 

خلاصه سخنرانی استاد مهیار در کنفرانس آیه های انتظار در تاریخ 92/10/1
 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
3 + 11 =
*****