وهابیت، چهرهای از اسلام را نمایش میدهد که مستکبرستیز نبوده و حتی به مسلمانکشی عادت دارد. در برابر، جمهوری اسلامی با تفسیر درست از اسلام، با دشمنان اسلام و مستکبران جهانی در ستیز است.
آخرین و کاملترین شریعت خداوند برای هدایت بشر، اسلام است. این آیین الهی، با محوریت توحید، سبک زندگی ویژهای را رقم میزند. مؤمن در زندگی خودش و در عرصههای اجتماعی گوناگون، مسالمتآمیز زندگی میکند.
رعایت ادب و احترام نسبت به پیروان ادیان دیگر، زیبندهٔ سبک زندگی مسلمانی است. آیات آخر سوره توبه به زیبایی مهر و محبت رسول رحمت را به تصویر کشیده است؛ پیامبری که دلسوز دیگران است: «قطعاً برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید؛ در مورد شما، مشتاق و نسبت به مؤمنان، دلسوز مهربان است».[1]
پیامبر نسبت به همگان رئوف و رحیم است و نه فقط مؤمنان. او رحمتی برای جهانیان است. [2] مهر محمدی صلیاللهعلیهوآله برخلاف خشکاندیشیهای تکفیری عصر حاضر بهویژه وهابیت است. رفتارهای وهابیت بهویژه در عرصه سیاست، هرگز تناسبی با آموزههای اسلام حقیقی ندارد.
وهابیت و حکومت وهابی
عربستان سعودی که در جهان بهعنوان کشوری مسلمان تلقی میشود، حکومتی بر اساس تعالیم وهابیت و با حکمرانی آنان است. وهابیت تفسیری خاص از اسلام بر پایه دیدگاههای ابن تیمیه و محمد بن عبدالوهاب است.
در جهان اسلام، خوارج اولین گروهی بودند که مسلمانان را تکفیر کرده و خون و مال آنان را مباح شمردند. نسخه بروزِ خوارج، وهابیت است که بهجای مبارزه با سلاطین ظالم جهانی، مسلمانان را تکفیر کرده و بارها به جواز خون و مال و ناموس مسلمانان فتوا داده است.
ابن تیمیه، رهبر وهابیت بر اساس ظاهرگرایی افراطی و دوری از عقلگرایی، بهراحتی حکم به کفر مسلمانان داده و فتوا صادر میکند؛ ازاینرو، مهمترین کار وهابیان از زمان ظهورشان تاکنون، خونریزی، جنایت، خشونت، قتل و ... بوده است. تکفیر مسلمانان، مبارزه با مظاهر شرک و بدعت با تفاسیر خاص از سوی وهابیت، تبدیل به شمشیر برّانی در دست آل سعود شد تا در پوشش آن به جنگ با مسلمانان و غارتگری بپردازد.
اسلامهراسی در پرتو حکومت وهابی
مکتبی که بهراحتی حکم به کفر مسلمانان میدهد، بهآسانی افراد را مشرک میداند؛ بهراستی در عرصه سیاسی، چگونه میتواند مایه عزت اسلام باشد؟! کشوری مانند عربستان بر پایه باورهای عجیب وهابیت، آیا میتواند ملل دیگر را بهسوی اسلام جذب کند؟! چشمانداز صلح، همسویی با دیگر کشورهای مسلمان در برابر کفار و مستکبرین، با این نگاه چگونه ممکن است؟!
با نگاهی به جمهوری اسلامی ایران و مقایسه آن با عربستان، از حیث رفتارهای سیاسی و بینالمللی، میتوان تأثیر باور تکفیری وهابیت و باور بر اساس مکتب عقلانی اهلبیت علیهمالسلام در عرصه سیاسی و حکومتی را مشاهده نمود.
جمهوری اسلامی؛ دشمن مستکبران
میزان آمریکاستیزی ایران و عربستان و استقلال سیاسی این دو حکومت اسلامی، نمودی روشن از تمایز دو حکمرانی وهابی و شیعی است.
در این چهل و چند سال گذشته، پرچمدار مبارزه با سیاستهای استکباری آمریکا در جهان، بدون تردید جمهوری اسلامی ایران بوده است؛ درحالیکه عربستان دقیقاً در نقطه مقابل و حامی آمریکا در فتنهانگیزیهایش بهویژه در خاورمیانه بوده است. در واقع، عربستان سعودی بر اساس تعالیم وهابی، غرق در ارتجاع سیاه وهابیت، تکفیر، تروریسم، تحت سلطه مطلق آمریکا و فاقد استقلال سیاسی است.
نگاه تکفیری وهابیت در شکل حکومتی، بهصورت دیکتاتوری افسارگسیخته ظهور مییابد که هر از چند مدتی فاجعهای مانند قتل خاشقجی، اندکی از این دیکتاتوری پرده بر میدارد.
اعدامهای دستهجمعی که با حکم بن سلمان اجرا شد و دهها انسان مظلوم و بیگناه به صرف تلاشهای مسالمتآمیز برای اصلاح وضعیت نابسامان کشور، گردن زده شدند و در خون خود غلتیدند، جای تردیدی باقی نگذاشت که روح کلی سلفی و وهابیت بر بن سلمان زنده و مؤثر است.
تمام رفتارها و جنایات سیاسی هولناکی که اشاره شد، بر اساس باورهای غلط، تفسیرهای نادرست و وارونه وهابیت از شریعت ناب محمدی شکل گرفت. سبک زندگی سیاسی وهابیت که با دیکتاتوری، خونریزی، مظلوم ستیزی و حمایت از مستکبرین گرهخورده است، ریشه در باورهای متعددی دارد که شاهکلید آنها آموزه «تکفیر» است.
پینوشت:
1. توبه، آیه 128.
2. انبیاء، آیه 107.
3. سبحانی، جعفر، الإیمان والکفر فی الکتاب والسنّه، ج1، ص17-30.