روزنامههای جریان اصلاحات در سالگرد شهادت سردار سلیمانی حتی در حد یک تیتر کوچک، به این واقعه نپرداختند. بیراه نیست که بگوییم اگر سه سال قبل، رئیس جمهور آمریکا دستور ترور سردار سلیمانی را در فرودگاه بغداد داد، اقدام هماهنگ روزنامههای اصلاحاتی اقدامی در جهت ترور شخصیت این شهید والا مقام و همراهانش بود.
همه بر این حقیقت واقفند که حاج قاسم چهره جهانی مقاومت، نماد غرور ملی ملت ایران و حتی مردم کشورهای منطقه بود و هست و شهادتش میلیونها انسان را داغدار کرد. تجمع عظیم مردم، چه در تهران و چه در کرمان بر مزار این شهید عزیز، و حتی اجتماع صدها هزار نفری مردم عراق در بغداد، همه حاکی از جایگاه ویژه سیدالشهدای مقاومت و همراهان شهیدش در قلب مردم است.
اما در حالی که این روز در تقویم مناسبتی کشور به عنوان روز مقاومت نامگذاری شده و هنوز هم ملت ایران عزادار آن غم بزرگ هستند، روزنامههای جریان اصلاحات حتی در حد یک تیتر کوچک، به واقعه مهم این روز نپرداختند. نکته جالبتر اینکه تمام این روزنامهها به طور هماهنگ نگران آلودگی هوا و پیگیر گرانی و ریشهکنی فقر در جامعه شدند. البته کسی منکر وجود این مشکلات و لزوم پرداختن به آنها نیست، اما بیاعتناییِ هماهنگ و نادیدهانگاری یک اتفاق ویژه ملی، در نوع خود بینظیر است.
بیراه نیست که بگوییم همان گونه که آمریکا به خاطر نقش بر آب شدن برنامههایش از دست حاج قاسم عصبانی بود، محبوبیت بینظیر و فوقالعاده این سردار بزرگ اسلام، مانند خاری در چشم جریان موسوم به اصلاحات بود.
و باز هم بیراه نیست که بگوییم اگر سه سال قبل، رئیس جمهور آمریکا دستور ترور سردار سلیمانی را در فرودگاه بغداد داد، روزنامههای اصلاحاتی با سکوت یکصدا وبا بیمحلی به این رخداد مهم، تلاشی وافر در ترور شخصیت این شهید والا مقام و همراهانش بود.
گرچه عظمت این شهدا و فهم عمیق ملت در قدرشناسی از قهرمان ملی خود، این دسیسه مزورانه را ناکام خواهد گذاشت، اما این روسیاهی برای جریان مدعی اصلاحات و تریبونهایش در تاریخ ثبت خواهد شد.