بصیرت افزایی مهمترین راهکار انبیا و امامان در جهت هدایت مردم به سعادت ابدی است.
تجلی بصیرت در قرآن | صفحات تاریخ، سرشار از ظلم و جنایت و پر از خونهای بیگناهانی است که صدق کلام ملائکه را به اثبات میرساند؛ آن هنگام که در اعتراض به خلقت آدم به پروردگار گفتند: «قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَنْ يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ»؛[1] «گفتند: آیا کسانی در زمین خواهی گماشت که در آن فساد کنند و خونها بریزند».
با بررسی و پژوهش در عوامل شکلگیری این سطح از ظلم، جرم و جنایت، به علل مختلفی میرسیم که عدم بصیرت انسانها در ادوار مختلف تاریخ، مهمترین عامل فساد در تاریخ بشر است. بصیر بودن آن چنان حائز اهمیت است که خداوند متعال در آیات متعددی از قرآن کریم، خود را متصف به صفت بصیر دانسته است.
تفاوت فرد بصیر و بی بصیر در قرآن
خداوند متعال در قرآن به صراحت به فرق میان فرد با بصیرت و بی بصیرت چنین اشاره داشته است: «وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَىٰ وَالْبَصِيرُ»؛[2] «و نابینا و بینا هرگز برابر نیستند». این فرد بابصیرت است که در بزنگاههای خطر، مسیر حق و حقیقت را به درستی تشخیص داده و در حمایت از جبهه حق دچار تردید نمیشود.
بصیرت ؛ ابزار هدایت
اگر بزرگان دین به پیروی از انبیای الهی، خواهان سعادت و خوشبختی ابدی جامعه بشری هستند، باید ابزار لازم جهت هدایت بشر را در اختیار داشته باشند. خداوند متعال در قرآن کریم، بصیرت را یک ابزار لازم در جهت هدایت بشر معرفی کرده است. در سوره یوسف میفرماید: «قُلْ هَٰذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللَّهِ عَلَىٰ بَصِيرَةٍ أَنَا وَمَنِ اتَّبَعَنِي»؛[3] «بگو: این راه من است من و پیروانم، و با بصیرت کامل، همه مردم را به سوی خدا دعوت میکنیم».
پیامبران و امامان که هادیان امتها هستند، با ابزار بصیرتی که در اختیار دارند، با اقدامات متنوع خود، سعی در بصیرت افزایی جامعه کرده تا آنها را از گمراهی رهانیده و به مقصد سعادت و خوشبختی برسانند. از طرف مقابل نیز شیطان با ایادی خود برای عملی ساختن وعده «قَالَ فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ»؛[4] «شیطان گفت: به عزّت و جلال تو قسم که خلق را تمام گمراه خواهم کرد» با نقشههای شیطانی خود، ابتدا بصیرت را از مردم میگیرد تا در تشخیص مسیر حق و باطل دچار مشکل شوند و مقدمات گمراهی و حرکت به سمت اضمحلال اینگونه فراهم شود.
آن هنگام که بصیرت از یک جامعه رخت بربست، خوبی جایش را به بدی داده و هنجار به ناهنجار تبدیل میگردد، و این همان حربه شیطان است که خداوند در قرآن کریم به انسان چنین هشدار داده است: «وَإِذْ زَيَّنَ لَهُمُ الشَّيْطَانُ أَعْمَالَهُ»؛[5] «و شيطان اعمال آنان را برايشان زیبا جلوه داد».
در جامعهای که بصیرت نیست، تبعیت از طاغوت یک هنجار شده و تحت ولایت و امامت بودن یک ناهنجاری بحساب میآید. شخصی بیبصیر است که قوانین اسلام عزیز را مانع از آزادی و پیشرفت میپندارد و برای مبارزه با آن حاضر میشود برادر دینی و هموطن خود را به کام مرگ بکشاند. یا قانون حجاب که در اصل به نفع بانوان است را نوعی ظلم علیه زنان تلقی میکند.
عمق مصیبت و بیبصیرتی آنجا است که کشورهای اسلامی، امنیت و آسایش خود را زیر سایه استکباری میدانند که آرزوی اول و آخر و ایدئولوژی او از بین بردن و دفن اسلام است.
پینوشت:
[1]. بقره: 30.
[2]. فاطر: 19.
[3]. یوسف: 108.
[4]. ص: 82.
[5]. انفال: 48.