در پس پرده غیبت منجی عالم بشریت و تلخی یکنواخت روزگار، بهترین اکسیری است که میتواند روح امید را به جامعه تزریق، و کام تلخ ایام روزگار را برای منتظرانش شیرین نماید، انتظار ظهور منجی و بسترسازی برای مقدمات ظهور است. مقدماتی که میتواند سازنده روح امید و امیدواری برای نسلی شود که یأس و ناامیدی تمام وجود آنان را فرا گرفته است.
شناخت، اعتقاد و محبت به امام عصر علیهالسلام در صورتی کامل، عمیق و همهجانبه خواهد بود که از بینش وشناخت سطحی بگذرد و به لایههای میانی و نهانی برسد. اینگونه شناختها، زمانی ارزشمند خواهد بود که در بطن جامعه نفوذ پیداکرده و این معارف بهعنوان یکی از ملزومات زندگی روزمره قرار گیرد.آنگاه نهر زلال حقیقت توحید جاری میشود که قلمروهای گوناگون زندگی فردی، اجتماعی، سیاسی و اعتقادی را سرسبزتر و حاصلخیزتر میسازد .
متأسفانه شناخت و اعتقاد ما بسته بهشدت و ضعف ایمانمان دارد، اگر این شناخت به معرفتی ژرف تبدیل شود، بیشک ثمرات معنوی و مادی بیشماری در پی خواهد داشت، و انسان را به تلاش و کوشش برای گسترش عدل و داد رهنمون میسازد، بهعبارت دیگر هرچند این شناخت در باور ما جامعتر و جهانشمولتر باشد، بیگمان انقلابی عظیم در فهم اندیشه مهدویت و ظهور منجی رخ خواهد داد. در چنین صورتی است که معرفت، محبت، اعتقاد و فهم ما از انتظار و ظهور دگرگون خواهد شد و بشر کام تلخ ایام جدایی از امام را، به شیرینی غیرقابل وصفی تبدیل خواهد کرد.
البته این شیرینی زمانی ماندگار و پابرجا خواهد ماند که شخص منتظر، توکل، صبر، امید و تلاش برای تربیت نسل مهدوی را چراغ روشنایی راه خود قرار دهد؛ چراکه بدون این عناصر انتظار معنا ندارد. امیدی که انسانهای مستضعف را در هر رنگ و مرامی و با هر دین و آئینی بهسوی محبوب حقیقی عالم سوق میدهد و آنها را در انتظاری سخت و طاقتفرسا حفظ، و به سوی کار و تلاش برای ساخت آیندهای روشن هدایت میکند.
شهد شیرین ظهور در کام ناامیدان عالم زمانی به حقیقت خواهد پیوست که ما به یک تلقی صحیح از ظهور و آینده جهان رسیده باشیم، و به این مهم نمیرسیم مگر با وصول قلبی، عملی و ظاهری که از سخنان معصومین علیهمالسلام فهمیده میشود:
برای نمونه: امیر بیان علی علیهالسلام در مطالبی ژرفانگیز درباره عصر ظهور میفرمایند: «هنگامى كه وضع بدين منوال شد [یعنی آخرالزمان شد و ظلم و بیعدالتی و ستم رواج پیدا کرد] پيشواى دين (خشم گيرد) و آمادگى خود را اعلام میكند. در اين هنگام (مؤمنان) به سرعت اطرافش جمع گردند، همانطور که ابرهای پاییزی بههمپیوسته میشوند».[1]
در این گفتار، از امام عصر به عنوان «یعسوب الدین» یاد شده است؛ "یعسوب" در زبان عرب، به معنای ملکه زنبورعسل است، چون روش این حشره کوچک اما بابرکت بسیار مهم است و تأثیری زیادی بر دیگر زنبوران عسل دارد و محصولی شفابخش تولید میکند که بهترین، بانفعترین و پاکترین غذای انسان است. این تعبیر نشان میدهد امام عصر به عنوان راهبر و رهبر نقش بسزایی در مدیریت جهان دارد؛ حکومتی که همه عالمیان شهد شیرین عدالت آن را خواهند چشید، حتی کسانی که هیچ باوری به وجود او ندارند.
پینوشت:
[1]. مکارم شیرازی، نهجالبلاغه با ترجمه روان فارسی، ۱۳۸۴ش، ص۷۹۷.