کودکان در اسارت آزادی

16:31 - 1402/02/11

هجوم وحشیانه پلیس آلمان برای دستگیری یک کودک خردسال به جرم ابراز عقیده اسلامی و انسانی، انگار یک امر عادی در غرب به حساب می‌آید

کودکان در اسارت آزادی | نظم و قانونمداری در الگوگیری از کشورهای صنعتی و پیشرفته، همیشه در راس تحلیلهای جامعه شناسی قرار داشته است بوده و هست و یکی از نقاط قوت این مجامع را اصرار و اولویت دادن آن‌ها به اجرای قوانین و بایدها و نبایدهای موجب نظم، برمی‌شمارند.

در پس تمام جنبه‌های مثبت این مساله، اینک روی دیگری از این ظاهرِ زیبا رخ نموده است؛ در گزارشی که برخی از کاربران فضای مجازی آن را منتشر کرده اند، پلیس آلمان در اقدامی کاملاً وحشیانه، کودک خرد سال مسلمانی را که در محیط مدرسه در رابطه با همجنس‌بازی، بر اساس آموزه‌های اسلامی نظری خلاف قانونِ غلطِ آلمان مطرح کرده را دستگیر کرده و به طرز بسیار عجیبی او را از خانواده جدا و برای اعمال قانون حمایت از همجنس‌بازان، این کودک را به مراجع قضایی منتقل کرده‌اند.[1]

اصرار بر اجرای قوانین حمایت از همجنس‌گرایی در کشورهای اروپایی، ضمن یک رویکرد دولتی و حاکمیتی، قالبی رسمی به خود گرفته و در راستای عملیاتی سازی این انحراف بزرگ جنسی و فرهنگی، آن‌ها از ارتکاب هیچ رفتار و عملی، کوتاهی نمی‌کنند. بر اساس قوانین جزایی آلمان، سن مسئولیست کیفری افراد 14 سال تمام است. به این معنی که تا کسی به 14 سال نرسد، عملاً رفتارهای ارتکابی از سوی او هیچ وقت وصفِ مجرمانه نگرفته و نمی‌توان او را بخاطر آن مجازات کرد.[2]

بر اساس گزارش فوق، برخورد قضایی با کودکی که به سن مسئولیت کیفری نرسیده است، نشان از این دارد که آنان در راستای رسیدن به این آرمان فرهنگی باطل، هیچ مانعی را به رسمیت نشناخته و در این مسیر، حاضر می‌شوند که قوانین را نیز زیرپا بگذارند.

پلیس آلمان پا را فراتر از این گذاشته و ضمن این ادعا، حتی سرپرستی این کودک را نیز از خانواده او سلب کرده و این حق طبیعی را به بهانه سوء تربیت، از آن‌ها دریغ کرده است.[3] این تغییر مفاهیم در بحث صلاحیت‌ها و مبانی تربیتی، در جامعه‌‎ای اتفاق می‌افتد که سال‌هاست در عرصه مدرنیته حرف اول را در سطح جهان می‌زند.

ای کاش این جریان به همین مقدار ختم می‌شد و این نگرش در بعد فرهنگ و تربیت را محدود به داخل مرزهای خود می‌کردند؛ اما می دانیم که غرب برای خودش، جامعه هدفی فراتر از مرزها و محدوده جغرافیایی خود در نظر گرفته است و بر اساس آنچه آمار گویای آن است، هدف‌گذاری در این زمینه را به عنوان یک توسعه جهانی، با استفاده از ابزارهای مختلف مد نظر قرار داده است.[4]

تبانی برای رشد دادنِ ضد ارزش‌ها در جامعه غربی، سال‌هاست که آغاز شده است و ضمن تمامیت‌خواهی مطلق و تجاوز‌گونه، یکی از راهبردهای آن‌ها، تقابل با ارزش‌ها به حساب می‌آید؛ در دین اسلام و فطرت پاک انسانی، مراوده و ارتباط با همجنس در قالب تشکیل خانواده و تعهد متقابل برای همزیستی خانوادگی و جنسی، امری به شدت نکوهیده‌ای محسوب می‌شود و این مساله جزء بدیهیات اصول دینی مسلمانان به شمار می‌رود.

 با این توضیح آنچه قابل توجه است، برخورد سریع و سرکوب گرایانه با مسلمانان در این زمینه‌ها است به این معنی که چه بسا اگر در همان جامعه آلمان، مخالفتی در رابطه با همجنس‌گرایی از ناحیه اشخاص غیرمسلمان اتفاق بیفتد، این شکل از برخورد در دستور کار پلیس و جریان حامی این ضدارزش‌ها قرار نمی‌گیرد؛ بنابراین می‌توان عنوان مبارزه و جبهه‌گیری صریح و عریان را روی این نحوه از برخورد اختصاصی با مسلمانان گذاشت.[5]

جوامع غربی در عین ظاهر متمدن و بزک کرده‌ای که در مخابره آن به جهان، واقعاً سنگ تمام گذاشته‌اند، آنچه در پس پرده خود پنهان دارند، چیزی غیر از این ظاهر زیباست؛ انحرافات جنسی که به شکل قانون، مورد حمایت حاکمیت‌های غربی قرار گرفته است صرفا گوشه‌ای از باطن زشت این جوامع به شمار می‌رود و اگر بخواهیم به چالش‌ها و نقاط فاجعه‌بار تمدن غربی در ابعاد مختلف آن بپردازیم قطعا مجالی وسیع‌تر از این مقال را می‌طلبد.

 

پی نوشت:

1. مشرق، mshrgh.ir/1484500
2. اصغر محمدی، بررسی تطبیقی سن مسؤولیت کیفری در جهان
3. همشهری، hamshahrionline.ir/x8sfZ
4. مشرق، mshrgh.ir/1366175
5. ستادحقوق بشر جمهوری اسلامی ایران، https://zaya.io/gbtee

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
7 + 1 =
*****