کسی صدای بنیتا را می‌شنود؟!

06:59 - 1402/02/18

مرگ جانسوز بنیتای 8 ماهه، فضای حقیقی و مجازی را شوکه کرد و منجر به تجمعات خودجوش مردمی در محکومیت عوامل آن شد. آیا کسی برای مرگ جانسوز روزانه دستکم 1000 بنیتای معصومی که با تصمیم والدین بر سقط، از آغوش پُرمهر پدر ومادر محروم می‌شوند، شمعی روشن نمی‌کند؟!

پنجشنبه 27 تیر ماه ۹۶ و در یک صبح تابستانی، پدر، خودروی خود را مقابل پارکینگ متوقف می‌کند تا درب پارکینگ خانه را ببندد. صدای تکان دادن جغجغه از پشت صندلی خودروی پدر شنیده می‌شود. بنیتای 8 ماهه گاهی جغجغه را می‌خورد و گاهی آن را به صورت خود می‌زند . درب پارکینگ در حال بسته شدن است که ناگهان دو نفر به سرعت داخل خودرو می‌نشینند. پدر با سرعت خود را روی کاپوت می‌اندازد، اما ماشین با سرعت دنده عقب می‌گیرد و پدر روی زمین پرت می‌شود.

در مسیر ناگهان صدای گریه بنیتا بلند می‌شود. دو سرنشین خودرو از شنیدن صدای گریه کودک ۸ماهه شوکه شده و دست‌پاچه پیاده می‌شوند. خودرو را در کوچه‌ای خلوت رها می‌کنند؛ در حالی که شیشه‌های آن بالاست و درب‌های خودرو قفل است. هوا بسیار گرم است و کودک در خودرو، تشنه و گرسنه و دور از سینه پر مهر مادر؛ در حالی که به شدت ترسیده است، جیغ می‌زند و گریه‌های او کم‌کم بی‌رمق می‌شود.

جستجوها برای یافتن بنیتای مظلوم ادامه دارد...

مادر، مضطرب و بی‌قرار، با هر تماسی از جا می‌پرد و گوشی تلفن را سریع برمی‌دارد. این چندمین نفری است که از پشت خط می‌گوید می‌داند بچه کجاست، اما در آخر مشخص می‌شود این هم ادعاست و هیچ ردپایی از بچه وجود ندارد. زن رمّالی در ازای دریافت پولی هنگفت گفته بود بنیتا سالم است و تا چند روز دیگر برمی‌گردد؛ فقط باید اسمش را عوض کنید. پدر و مادر، در و دیوارها را پر می‌کنند از شماره تماس و عکس بنیتا. بعد از 8 روز خبری از بازگشت بنیتا می‌رسد، اما ای کاش نمی‌رسید! آنچه بازگشت، پیکر بی‌جان دختر بچه ۸ ماهه‌ای بود که از شدت گرما و تشنگی وگرسنگی، جان خود را از دست داده بود.

فضای مجازی به شدت متاثر از این واقعه می‌شود و مردم در شوک ناشی از این تراژدی، خواستار مجازات سریع قاتل می‌شوند. تجمعات خودجوش مردمی برای پیگیری این ماجرا و محاکمه زودتر عوامل آن شکل می‌گیرد. سلبریتی‌ها و بسیاری از اهالی سیاست و فرهنگ و ورزش نیز این جریان را محکوم می‌کنند. واکنش‌ها مرزهای بین‌‌المللی را در می‌نوردد و حتی بسیاری از مقامات خارجی به مردم ایران تسلیت می‌گویند و ابراز همدردی می‌کنند.

درنهایت، عوامل این ماجرا، دستگیر، محاکمه، و متهم ردیف اول این جنایت به اعدام محکوم و حکم قصاص آن در ۲۸ خرداد ۱۳۹۷ اجرا می‌گردد.

ماجرای تلخی بود؛ نه؟!

روزانه در کشور ما، 1000 بنیتای معصوم، قبل از به دنیا آمدن، جان خود را از دست می‌دهند و سقط می‌شوند! و این که عمق فاجعه در بسیاری از کشورها بسیار وسیع‌تر از ایران است، از تلخی آن کم نمی‌کند!

جنینی که مادر را دوست دارد، او را می‌شناسد، احساس دارد، به صدایش گوش می‌دهد، با مادر انس و الفت دارد و رحِم مادر را آغوش گرم، پناهگاه و مأوای خود می‌داند و گاهی با تکان‌ دادن دست‌وپای خود به مادر می‌فهماند که هست، در یک لحظه خود را با شرایطی رو به‌ رومی‌بیند که راه فراری ندارد و بدن نحیف او به دست تیغ سقط سپرده می‌شود!

نمی‌دانیم تصور جنین در آن لحظه چیست و چه شرایط تلخ و ترسناکی را سپری کرده است. شاید بارها در عالَم خود جیغ زده و از مادر کمک خواسته، اما صدای او به جایی نرسیده است! تلخ‌تر آن‌ است که این صدای جانسوز، به گوش مردمی که برای بنیتای معصوم، تجمع کرده و شمع‌ روشن کرده بودند، نمی‌رسد! انگارنه‌انگار اتفاقی افتاده است؛ نه قرار است تجمعی راه بیفتد و نه اثری از تب‌وتاب در فضای مجازی دیده می‌شود!

بنیتاهای بسیاری هنوز در انتظار آغوش پر مهر مادرند که اگر صدایشان به گوش پدر و مادر برسد، از مرگ نجات پیدا خواهند کرد؛ ولی چه کسی هست که صدای بنیتا را بشنود؟!

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 10 =
*****