شاخصه مغفول مانده در افزایش امید به زندگی

09:11 - 1402/06/02

وابسته کردن شاخصه افزایش امید به زندگی به مسأله بهداشت و درمان، سبب غفلت از دیگر عوامل دخیل در آن می‌شود. تلاش برای حفظ و افزایش نسل جوان کشور و نیز بازتعریف مفاهیمی همچون سالمندی، بازنشستگی و بهداشت از جمله عوامل دخیل دیگری است که تا حدودی مغفول واقع شده است.

افزایش امید به زندگی با رویکردی جمعیتی

افزایش امید به زندگی و طول عمر یکی از شاخصه‌های پذیرفته شده جهانی و نشانگر میزان موفقیت هر کشوری در توسعه و پیشرفت نسبت به موضوع سلامتی و ارتقاء سطح بهداشت افراد جامعه است. آمارهای داخلی و بین‌المللی نشانگر این حقیقت است که پس از انقلاب اسلامی‌، به برکت رشد ارائه خدمات متعدد بهداشتی و درمانی، سطح امید به زندگی افزایش چشمگیری داشته است.[1]

ارتقاء سطح بهداشت و درمان و افزایش میزان امید به زندگی سبب خواهد شد که آینده کشور با تعداد زیادی از سالمندان مواجه شود که به طور طبیعی نیازمند مراقبت و نگهداری بیشتری باشند. بدیهی است که اگر از امروز به فکر حفظ و بقای نیروی فراوان جوان کشور نباشیم، موضوع سالمندی در آینده‌ای نه چندان دور به یک ابر بحران تبدیل شده و کشور در معرض تهدیدهای مختلف سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، امنیتی، فرهنگی و... قرار می‌گیرد.

موضوع بهداشت و درمان یکی از حیاتی‌ترین ضرورت‌های هر کشوری است که هزینه‌های هنگفتی را به خود اختصاص داده و وظیفه تأمین آن بر دوش نیروی جوان سنگینی می‌کند؛ اما اگر کشوری با کاهش نیروی جوان روبرو شود، ناچار خواهد شد حجم زیادی از بودجه عمومی و حاصل تلاش نیروی جوان کشور را که می‌بایست صرف پیشرفت در امور مختلف جامعه شود، روانه مراقبت از سلامت حجم زیادی از سالمندان کند.

البته در یک جامعه دینی بر خلاف جوامع غربی، توجه و رسیدگی به امور سالمندان به عنوان یک وظیفه مهم عرفی، اخلاقی و شرعی به حساب می‌آید و هیچ منت‌گذاری نسبت به این خدمت رسانی شایسته نیست. از نگاه دین، احترام به سالمندان به عنوان یک ارزش و مورد توصیه فراوان بزرگان دین و همسنگ احترام به رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلم به شمار می‌آید؛[2] اما سخن بر سر انتخاب بهترین و معقول‌ترین شیوه رسیدگی به امور سالمندان است. یکی از جلوه‌ها و شیوه‌های معقول و به صرفه در احترام به سالمندان این است که افراد یک جامعه نسبت به فرزندآوری و افزایش نسل خود اقبال بیشتری نشان داده و مدیران جامعه در تشویق و حمایت از فرزندآوری و حفظ نیروی جوان کشور نقش مؤثر و هموار کننده‌ای داشته باشند.

 لذا اگر کشور تعداد نیروی جوان بیشتری نسبت به سالمندان داشته باشد به راحتی و با فراغت و دست گشاده‌تری می‌تواند به امور سالمندان رسیدگی کند. روایات اسلامی این واقعیت شرعی، عقلی، تجربی و آینده‌نگرانه را به همگان توصیه می‌کنند که برای مواجهه و مقابله با دشواری‌ها و مشکلات دوران سالمندی باید از همان دوران جوانی به فکر ازدواج و افزایش فرزندآوری باشند.[3]

همچنین توجه به این نکته لازم است که احترام و رسیدگی به امور سالمندان را نباید تنها منحصر به خدمات رفاهی و کمک‌های مالی دانست؛ بلکه ضروری است که مفاهیمی همچون سالمندی، بازنشستگی، بهداشت و سلامت را به صورتی دقیق‌ و هماهنگ با فرهنگ ایرانی و اسلامی بازتعریف کرد. در این صورت می‌توان بخش زیادی از نیروی کار جامعه را در چرخه کار و تولید و خدمت‌رسانی نگه داشت و از نعمت توانمندی جسمی و روحی آنها چه در ادارات دولتی و چه در مشاغل آزاد به نفع جامعه استفاده کرد. در این صورت سالمندان همچنان احساس مفید بودن داشته و امید آنها نسبت به زندگی از جهت روحی و معنوی نیز افزایش خواهد یافت. توجه بیشتر به این امور، سیاست‌گذاری جمعیتی را به این سمت هدایت خواهد کرد که در موضوع بهداشت و سلامتی سالمندان، علاوه بر توجه به سلامت جسمی آنها، به سلامت و بهداشت روحی آنها نیز توجه کرده و نگاه جامع‌تری داشته باشد.

پی‌نوشت‌ها:
[1] فارس، https://zaya.io/a6bfi
[2] منتخب ميزان الحكمه، ص 310.
[3] کلینی، اصول کافی، ج5، ص 374.

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
9 + 0 =
*****