از موهبتهای خاصهی خدا این است که به ما دعا کردن و از او خواستن را آموخت و به آن اذن داد.
حضرت زینالعابدین امام سجاد (علیهالسلام) فرمودند: «از بزرگترین نعمتها بر ما جاری شدن یاد تو بر زبانهای ما و اجازه دادنت به ما است که تو را بخوانیم و منزه بدانیم و پاک شماریم».
امام خمینی (ره) راجع به اهمیت و جایگاه دعا چنین میفرمایند:«همین کتابهای ادعیه، انسان را آدم میسازد. وقتی که انسان آدم شود، به همه مسائل اسلامی و انسانی عمل میکند».
اولاً اینکه باید توجه داشت دعا عبارتاست از روی آوردن خاضعانه و عرض نیاز انسان به خدا و صفت و ثنای او و طلب رحمت و بخشش از حضرتش؛ به بیان دیگر: ارتباط قلبی و توجهخاصّ انسان به خداوند متعال و «دعا يك نوع خودآگاهى و بيدارى دل و انديشه و پيوند باطنى با مبدأ همه نيکیها و خوبیها است».[1]
ثانیاً از موهبتهای خاصهی خدا این است که به ما دعا کردن و از او خواستن را آموخت و به آن اذن داد. حضرت امام سجاد (علیه السلام) فرمود: "وَ مِن اَعظَمِ النِّعَمِ عَلَینا جَرَیانُ ذِکرِکَ عَلی اَلسِنَتِنا وَ اِذنُکَ لَنا بِدُعائِکَ؛ و از بزرگترین نعمتها بر ما جاریشدن یاد تو بر زبانهای ما و اجازه دادنت به ما است که تو را بخوانیم و منزه بدانیم و پاک شماریم"[2] و خداوند نه تنها درهای دعا را به روی ما گشود[3] بلکه دعا و نیایش را از مأموریت و مسئولیتهای ما قرار داد که "ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَكُمْ؛ مرا بخوانيد تا (دعای) شما را بپذيرم"[4] و استجابت آن را نیز تضمین نموده و ترک آن را مذمت فرمود "فَسَمَّیتَ دُعاءَکَ عِبادَةً، وَ تَرکَهُ استِکباراً؛ پس دعایت را عبادت نامیدی و ترکش را تکبر کردن".[5] به همین خاطر است که در سیره انبیاء نیز دعا کردن نمایان بوده و در ادامه به برخی از آنها اشاره می کنیم.
- دعای حضرت ابراهیم (علیه السلام) در مورد مکه و خودش و فرزندانش: رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ أمناً...؛ پروردگارا! اين شهر را شهر امنی قرار ده و من و فرزندانم را از پرستش بتها دور نگه دار.[6]
- دعای حضرات ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام): رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا...؛ پروردگارا! از ما بپذير که تو شنوا و دانايی.[7]
- دعای حضرت نوع (علیه السلام): َربِّ لَا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْكَافِرِينَ دَياراً؛ پروردگارا! هيچيک از کافران را بر روی زمين باقی مگذار.[8]
- دعای حضرت ایوب (علیه السلام): أَنِّی مَسَّنِی الضُّرُّ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ؛ بدحالی و مشکلات به من روی آورده و تو مهربانترين مهربانانی.[9]
- دعای حضرت موسی (علیه السلام): رَبِّ اشْرَحْ لِي صَدرِی و...؛ پروردگارا! سينهام را گشاده کن و کارم را برايم آسان گردان و گره از زبانم بگشای[10] و دعاهای بسیاری دیگر که از این بزرگواران یا سائر انبیاء نقل شده است.
معنی حدیث شریف نبوی "الدُّعَاءُ سِلَاحُ الْمُؤْمِنِ وَ عَمُودُ الدِّينِ وَ زَيْنُ مَا بَيْنَ السَّمَاءِ وَ الْأَرْضِ؛ دعا سلاح مومن و ستون دین و زینت هرچیزی است که بین آسمان و زمین است"[11]، این است که تنها راه نجات، فرار به سوی خدا است "فَفِرُّوا إِلَى اللهِ؛ پس به سوی خدا بگريزيد"[12] و نیز دعا کردن و پناه خواستن از او "وَ اَعُوذُ بِکَ یارَبِّ عَلی نَفسی وَ وَلَدی وَ دینی وَ مالی، وَ عَلی جَمیعِ ما رَزَقتَنی مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ؛ و به تو پناه می برم ای پروردگارم برای خود و فرزندان و دین و مالم و همه ی آنچه مرا روزی داده ای از شیطان رجیم".[13]
حقیقت ایناست که ما در یک تقابل و جنگ نابرابری قرار داریم که حتی عناصر نفوذی دشمن، در خانهی دل ما راه یافته و در رگهای جان ما، خانه کرده است: "إِنَّهُ يرَاكُمْ هُوَ وَ قَبِيلُهُ مِنْ حَيثُ لَا تَرَوْنَهُمْ؛ او و همکارانش شما را میبينند از جايی که شما آنها را نمیبينيد".[14] جنگی که در زمان پدران و اجداد ما بوده و تا زمانِ حال، دوام دارد و نسل آیندهی ما و خاندان و خویشاوندان و نزدیکان و همسایگان و مرد و زن اهل ایمان را نیز درگیر نموده؛ آن هم دشمنی که از هر طرف و مسیری در حال هجمه و حمله است "ثُمَّ لَآتِينَّهُمْ مِنْ بَينِ أَيدِيهِمْ وَ مِنْ ...؛ سپس از پيشرو و از پشت سر و از طرف راست و از طرف چپ آنها به سراغشان میروم و بيشتر آنها را شکرگزار نخواهی يافت".[15]
اینجا است که ندبه و شِکوه امام را می شنویم "اِلهی اَشکُو اِلَیکَ عَدُوّاً یُضِلُّنی وَ شَیطاناً یُغوینی...؛ خدای من به تو شکایت میکنم از دشمنی که گمراهم میسازد و شیطانی که فریبم میدهد، پر کرده است با وسوسههای خود سینهام را و در بر گرفته است با خیالهایش قلبم را".[16] همانگونه که قرآن از مادر مریم نقل میکند: "وَ إِنِّي أُعِيذُهَا بِكَ وَ ذُرِّيتَهَا مِنَ الشَّيطَانِ الرَّجِيمِ؛ و او و فرزندانش را از شيطان رانده شده، در پناه تو قرار میدهم".[17]
بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی (ره) راجع به اهمیت و جایگاه دعا چنین می فرمایند: «همین کتابهای ادعیه، انسان را آدم میسازد. وقتی که انسان آدم شود، به همه مسائل اسلامی و انسانی عمل میکند. آنها که برای دور کردن مردم از ادعیه، کتاب دعا را آتش میزدند و روزی را برای آتشسوزی کتابهای عرفانی و دعا داشتند، نمیفهمیدند دعا یعنی چه؟ نمیدانستند که همه خیرات و برکات از همان دعاخواندنها است. حتی آنها که به طور ضعیف میخوانند و ذکرالله میگویند به همان اندازه که طوطی وار در آنها تأثیر کرده، بهتر از آنهایی هستند که ترک دعا کرده اند».[18]
پی نوشت:
- مكارم شيرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 1، ص 643.
- موحد ابطحی، سید محمدباقر، صحیفه سجادیه جامعه با ترجمه فارسی، مترجم: سید حسن محفوظی، دعای 194، ص 465.
- همان، ادعیه 221-220و116، صص 591-589و230.
- مومن/60.
- موحد ابطحی، سید محمدباقر، صحیفه سجادیه جامعه با ترجمه فارسی، مترجم: سید حسن محفوظی، دعای 142، ص 323.
- ابراهیم/35.
- بقره/127.
- نوح/26.
- انبیاء/83.
- طه/27-25.
- ابن اشعث، محمد بن محمد، الجعفريات(الأشعثيات)، ص222.
- ذاریات/50.
- موحد ابطحی، سید محمدباقر، صحیفه سجادیه جامعه با ترجمه فارسی، مترجم: سید حسن محفوظی، دعای 116، ص 252.
- اعراف/27.
- همان/17.
- موحد ابطحی، سید محمدباقر، صحیفه سجادیه جامعه با ترجمه فارسی، مترجم: سید حسن محفوظی، دعای 183، ص 449.
- آل عمران/36.
- ربانی، محمد تقی، آشنایی با دعا و متون ادعیه، ص 59.