شهادت هر فلسطینی ساکن در غزه خسارتی عظیم برای امت اسلامی است. جان آنها بسیار ارزشمند بوده و میزان ارزش آنها زمانی بیشتر معلوم میشود که بدانیم حتی وجود یک کودک در غزه، برای نابودی فرعونیان زمان بسیار خطرناک است.
اسلام برای جان انسان ارزش زیادی قائل است. هیچ شخصی حق ندارد بدون دلیل، نه جان خود و نه جان شخصی دیگر را به خطر انداخته و نابود کند. خداوند بر بنیاسرائیل چنین حکم کرد که اگر شخصی حتی یک فرد بیگناه را به قتل برساند، مانند این است که همه انسانهای روی زمین را کشته و هر انسانی اگر سبب پیدایش و بقای حیات حتی یک فرد شود، گویا باعث حیات و بقای تمام بشر شده است.[1] گویا هر انسانی سرچشمه یک نسل است و هر انسانی که به قتل میرسد به منزله این است که یک نسل به قتل میرسد.[2] از قضا خداوند حکم قصاص را هم برای ادامه حیات انسان و جلوگیری از نابودی آنها وضع کرده است.[3]
از نگاه اسلام جان یک انسان مسلمان به دلیل مسلمان بودنش از ارزش بیشتری برخوردار میشود. پیامبر خدا صلیاللهعلیهوآله، ارزش وجودی فرزندی که متولد میشود را بالاتر از هر چیزی میداند که خورشید بر آن میتابد.[4] تسبیح و بندگی خداوند بر روی زمین به قدری ارزش دارد که میارزد انسان برای افزایش خداپرستان عالم، خود را به زحمت انداخته و زمینه آن را فراهم سازد. تلاش برای تحقق فضای حداکثری بندگی خداوند، توصیه حضرت یعقوب به فرزند خود حضرت بنیامین بوده است.[5]
آنچه که امروزه قلب هر مسلمان با وجدانی را میآزارد، این است که با وجود اینکه خداوند بنیاسرائیل را از قتل و نسلکشی برحذر داشته است؛ اما کسانی که خود را از همان نسل بنیاسرائیل میدانند، با روحیات نژادپرستانه و از روی قساوت، دست به قتل و نابودی هزاران انسان بیگناه و مسلمان غزه میزنند. آنها جان کسانی را به خطر انداختهاند که میخواهند بر عهد و پیمانی که باخدا بستهاند باقی بمانند.
مردم غزه کسانی هستند که حاضرند برای اینکه پرچم جهاد در راه خدا همچنان برافراشته باشد، سختیهایش را تحمل کنند و در مبارزه با دشمنان بشریت که همان صهیونیستهای نژادپرست هستند، کوتاه نیایند. میخواهند در وطن خود مانده و در مقابل غاصبان صهیونیستی سینه سپر کنند و اجازه ندهند که پرچم ایستادگی در برابر ظلم بر زمین بیفتد. ارزش جان این انسانها زمانی بیشتر میشود که بدانیم این مردم، مجاهدانی تنها هستند که یگانه یاورشان خداست. آنها به تنهایی بار مسئولیت دیگر ملتها و حاکمان قدرتطلب و دنیاپرست جهان اسلام را بر دوش کشیده و در عین حال نه تنها از حمایت آنها بیبهرهاند؛ بلکه حتی بدنشان از دشنه خیانت آنها نیز مجروح است.
ارزش حیات این مجاهدان زمانی بیشتر فهمیده میشود که بدانیم وقتی برخی از سران عرب و حاکمان اسلامی برای حفظ عافیت و عیش و نوش خود، چشم بر نسلکشی میبندند، مادران بیپناه فلسطینی علیرغم تمام سختیهای زندگی در غزه، فرزندآوری و فرزندپروری میکنند تا نسل انسانهای مجاهد منقرض نشود. همچنین ارزش جان این افراد زمانی مشخص میشود که وقتی سران کشورهای عربی دل به اربابان اروپایی و آمریکایی خود بستهاند، نوجوانان فلسطینی در اوج حملات اسرائیل، آیات قرآن را تلاوت میکنند و تنها خداوند را یاور و فریادرس خود میدانند.
وقتی که نظامیان صهیونیست از کشتار و شهادت کودکان بیپناه فلسطینی ابراز خوشحالی میکنند و آنها را به بمبهای ساعتی تشبیه میکنند، یعنی اینکه فرعونیان زمان هنوز هم وجود کودکان موسوی را برای ادامه حیات حیوانی خود، خطرناک میدانند. یعنی اینکه خطر این کودکان برای آنها، هزاران بار از خطر برخی حاکمان ترسو و بیخاصیت جهان اسلام بیشتر است. یعنی اینکه جان حتی یک کودک مسلمان به قدری ارزشمند است که باید برای شهادتش خون گریست و برای زنده ماندن برخی از خائنین به امت اسلامی اشک ریخت.
البته تاریخ همیشه تکرار میشود و بالأخره مکتب حضرت موسی علیهالسلام غالب خواهد شد؛ اما با این تفاوت که این بار فرعونیان این قصه تکرار شده، صهیونیستها خواهند بود.
پینوشت:
[1]. «مَنْ قَتَلَ نَفْسًا بِغَيْرِ نَفْسٍ أَوْ فَسَادٍ فِي الْأَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاسَ جَمِيعًا وَمَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاسَ جَمِيعًا»، مائده:32.
[2]. دانشنامه اسلامی، https://zaya.io/vj1eh.
[3]. «وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ»، بقره: 179.
[4]. مستدرک الوسائل، ج ۱۴، ص ۱۵۳.
[5]. کافی، ج 6، ص 2.