اهمیت تأدیب و تربیت فرزند

21:55 - 1402/08/18

-بی تردید یکی از بزرگترین سرمایه های اجتماعی انسان ادب اوست، به طوری که تشخّص و قداست هر کسی در جامعه بستگی تام به میزان ادب او دارد.بهترین ارثیه ای که پدر به فرزند می دهد، ادب است.

در آموزه‌های قرآنی بر ادب و تادیب فرزند تاکید شده است. پیامبر گرامی(ص) می‌فرماید: أکرِمُوا أولادَکُم و أحسِنُوا آدابَهُم؛ به فرزندان خود احترام بگذارید و آنها را نیکو تربیت کنید.[۱]رفتارهایی که خداوند از فرزندان پیامبران نقل می‌کند، اوج ادب ایشان را نشان می‌دهد. از جمله ادبی که حضرت اسماعیل(ع) در برابر حضرت ابراهیم(ع) نشان می‌دهد و خود را تسلیم محض پدر دانسته و فرمان او را بی‌چون و چرا می‌پذیرد. فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ؛و وقتى با او به جايگاه سعى رسيد گفت اى پسرك من من در خواب [چنين] مى ‏بينم كه تو را سر مى برم پس ببين چه به نظرت مى ‏آيد گفت اى پدر من آنچه را مامورى بكن ان شاء الله مرا از شكيبايان خواهى يافت.[۲]و نیز ادب حضرت یوسف(ع) که در برابر پدر از خود نشان داده و به استقبال والدین می‌رود.فَلَمَّا دَخَلُوا عَلَى يُوسُفَ آوَى إِلَيْهِ أَبَوَيْهِ وَقَالَ ادْخُلُوا مِصْرَ إِنْ شَاءَ اللَّهُ آمِنِينَ ﴿۹۹﴾وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ ﴿۱۰۰﴾پس چون بر يوسف وارد شدند پدر و مادر خود را در كنار خويش گرفت و گفت ان شاء الله با [امن و] امان داخل مصر شويد.و پدر و مادرش را به تخت برنشانيد و [همه آنان] پيش او به سجده درافتادند و [يوسف] گفت اى پدر اين است تعبير خواب پيشين من به يقين پروردگارم آن را راست گردانيد و به من احسان كرد آنگاه كه مرا از زندان خارج ساخت و شما را از بيابان [كنعان به مصر] باز آورد پس از آنكه شيطان ميان من و برادرانم را به هم زد بى گمان پروردگار من نسبت به آنچه بخواهد صاحب لطف است زيرا كه او داناى حكيم است.[۳]خداوند در آیات زیر روش تادیب فرزند را بیان می‌کند و اینکه فرزندان چگونه باید تربیت شوند که مطیع والدین بوده و به احسان و نیکی والدین بپردازند.وَإِذْ أَخَذْنَا مِيثَاقَ بَنِي إِسْرَائِيلَ لَا تَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَقُولُوا لِلنَّاسِ حُسْنًا وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّكَاةَ ثُمَّ تَوَلَّيْتُمْ إِلَّا قَلِيلًا مِنْكُمْ وَأَنْتُمْ مُعْرِضُونَ؛و چون از فرزندان اسرائيل پيمان محكم گرفتيم كه جز خدا را نپرستيد و به پدر و مادر و خويشان و يتيمان و مستمندان احسان كنيد و با مردم [به زبان] خوش سخن بگوييد و نماز را به پا داريد و زكات را بدهيد آنگاه جز اندكى از شما [همگى] به حالت اعراض روى برتافتيد.[۴] وَاعْبُدُوا اللَّهَ وَلَا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَبِذِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينِ وَالْجَارِ ذِي الْقُرْبَى وَالْجَارِ الْجُنُبِ وَالصَّاحِبِ بِالْجَنْبِ وَابْنِ السَّبِيلِ وَمَا مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ مَنْ كَانَ مُخْتَالًا فَخُورًا؛و خدا را بپرستيد و چيزى را با او شريك مگردانيد و به پدر و مادر احسان كنيد و در باره خويشاوندان و يتيمان و مستمندان و همسايه خويش و همسايه بيگانه و همنشين و در راه‏مانده و بردگان خود [نيكى كنيد] كه خدا كسى را كه متكبر و فخرفروش است دوست نمى دارد.[۵] قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّكُمْ عَلَيْكُمْ أَلَّا تُشْرِكُوا بِهِ شَيْئًا وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا وَلَا تَقْتُلُوا أَوْلَادَكُمْ مِنْ إِمْلَاقٍ نَحْنُ نَرْزُقُكُمْ وَإِيَّاهُمْ وَلَا تَقْرَبُوا الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَلَا تَقْتُلُوا النَّفْسَ الَّتِي حَرَّمَ اللَّهُ إِلَّا بِالْحَقِّ ذَلِكُمْ وَصَّاكُمْ بِهِ لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ؛بگو بياييد تا آنچه را پروردگارتان بر شما حرام كرده براى شما بخوانم چيزى را با او شريك قرار مدهيد و به پدر و مادر احسان كنيد و فرزندان خود را از بيم تنگدستى مكشيد ما شما و آنان را روزى مى ‏رسانيم و به كارهاى زشت چه علنى آن و چه پوشيده[اش] نزديك مشويد و نفسى را كه خدا حرام گردانيده جز بحق مكشيد اينهاست كه [خدا] شما را به [انجام دادن] آن سفارش كرده است باشد كه بينديشد.[۶] وَقَضَى رَبُّكَ أَلَّا تَعْبُدُوا إِلَّا إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلَاهُمَا فَلَا تَقُلْ لَهُمَا أُفٍّ وَلَا تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَهُمَا قَوْلًا كَرِيمًا؛و پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستيد و به پدر و مادر [خود] احسان كنيد اگر يكى از آن دو يا هر دو در كنار تو به سالخوردگى رسيدند به آنها [حتى] اوف مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنى شايسته بگوى.[۷]وَوَصَّيْنَا الْإِنْسَانَ بِوَالِدَيْهِ حُسْنًا وَإِنْ جَاهَدَاكَ لِتُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ؛و به انسان سفارش كرديم كه به پدر و مادر خود نيكى كند و[لى] اگر آنها با تو دركوشند تا چيزى را كه بدان علم ندارى با من شريك گردانى از ايشان اطاعت مكن سرانجامتان به سوى من است و شما را از [حقيقت] آنچه انجام مى‏ داديد باخبر خواهم كرد.[۸]باید فرزند را طوری تربیت کرد که به والدین احترام بگذارد و از والدین جز در کفر و شرک اطاعت نماید و بی‌آنکه والدین درخواست‌های خودشان را مطرح کنند، درخواست‌ها و نیازهایشان را بشناسد و احسان نماید.امام سجاد (ع) مسئله تربیت و تادیب فرزند را چنان مهم می‌داند که از خداوند طلب یاری در این زمینه می‌کند و می‌فرماید: وَأعِنّی عَلى تَربِیَتِهِم و بِرِّهِم؛ ‏ خدایا ! مرا در تربیت و نیکى به فرزندان یارى فرما.[۹]حضرت امیرمومنان علی(ع) می‌فرماید: گرانبهاترین چیزی که پدران برای فرزندانشان به ارث می‏گذارند، ادب است.[۱۰]امام صادق(ع) نیز مسئله تادیب را مهم‌تر از هر امری در زندگی کودک و فرزندان می‌داند و می‌فرماید: إنَّ خَیرَ ما وَرَّثَ الآباءُ لأِبنائِهِم الأدَبُ لاَ المالُ؛ ‏ بهترین ارثى که پدران براى فرزندان باقى مى‏گذارند، ادب است نه ثروت.[۱۱]انسان باید محبت خود را نشان دهد و احترام به کودکان را در عمل بیاموزد. روشی که پیامبر(ص) اتخاذ کرد بیانگر آن است که با کودکان چنان برخورد شود که محبت را با جان و پوست خویش بفهمند و دریابند. این گونه رفتار در آینده کودک تاثیر بسزایی دارد؛ زیرا احساس کمبود محبت نخواهد داشت و در آینده بویژه دختران در دام محبت دروغگویان نمی‌افتند.روایت است: رسول اکرم (ص) مردم را به نماز فرا خواند. حسن(ع) طفل خردسالی بود و با آن حضرت بود. پیامبر طفل را پهلوی خود نشاند و به نماز ایستاد. حضرت یکی از سجده‌های نماز را خیلی طول داد. راوی می‌گوید: من سر از سجده برداشتم و دیدم حسن(ع) از جای خود برخاسته و روی کتف پیامبر نشسته است. وقتی نماز تمام شد، نمازگزاران گفتند: «ای رسول خدا! چنین سجده‌ای از شما ندیده بودیم. گمان کردیم وحی بر شما رسیده است». فرمود: وحی نرسیده بود. فرزندم حسن در حال سجده بر دوشم سوار شد. نخواستم تعجیل کنم و کودک را به زمین بگذارم. آن قدر صبر کردم تا طفل خودش از کتفم پایین آمد.[۱۲]پیامبر(ص) فرمود: «مَنْ کانَ لَهُ و لَدٌ صَبا؛ هر کس که کودکی دارد باید در راه تربیت او، خود را تا سر کودکی برساند و خود را با عوالم او هماهنگ ساخته، رفتاری که در خور درک اوست پیش گیرد.[۱۳]آن حضرت در جایی دیگر نیز می‌فرماید: مَن کانَ عِندَهُ صَبِیٌّ فَلیَتَصابَّ لَهُ؛ ‏هر کس کودکى دارد، باید با او کودکانه رفتار کند.[۱۴]در سیره پیامبر(ص) آمده که: و التلطّف بالصّبیان من عاده الرسول؛ لطف و عنایت به کودکان، از عادات حمیده و صفات پسندیده پیامبر بود.[۱۵]این لطف را باید نشان داد و محبت را ابراز و اظهار کرد. از این رو بوسیدن فرزند بسیار مورد تاکید قرار گرفته است و امام صادق(ع) فرموده است: و اَکثِرُوا مِنْ قُبْلَهِ اَوْلادِکُمْ فَاِنَّ لَکُمْ بِکُلِّ قُبْلَهٍ دَرَجَهً؛ فرزندان خود را بسیار ببوسید زیرا برای شما در هر بوسیدن درجه‌ای است.[۱۶]رسول خدا – (ص) – فرمود: مَنْ فَرَّحَ ابْنَتَهُ فَکَاَنَّما اَعْتَقَ رَقَبَهً مِنْ وُلْدِ اِسْمعیلَ وَ مَنْ اَقَرَّ عَیْنَ ابْنٍ فَکَاَنَّمابَکی مِنْ خَشْیَهِ اللهِ؛ کسی که دختر بچه خود را شادمان کند مانند کسی است که بنده‌ای را از فرزندان (حضرت) اسماعیل، آزاد کرده باشد و آن کس که پسر بچه خود را مسرور و دیده او را روشن کند مانند کسی است که از خوف خدا‌گریسته باشد.[۱۷]امام کاظم(ع) به آثار رفتار والدین در خردسالی و آثار آن در بزرگسالی‌اشاره داشته و می‌فرماید: تُستَحَبُّ عَرامَهُ الغُلامِ فی صِغَرِهِ لِیَکوُنَ حَلیما فی کِبَرِهِ؛ ‏پسندیده است که فرزند در کودکى به بازى و جست و خیز بپردازد تا در بزرگسالى بردبار و باوقار باشد.[۱۸]

________________________________________

منابع:

۱-میزان الحکمه، ح ۲۲۷۴۷ 

۲-صافات، آیه۱۰۲

۳-یوسف، آیات ۹۹ و ۱۰۰

۴-بقره، آیه ۸۳

۵- نساء، آیه ۳۶ 

۶-انعام، آیه ۱۵۱

۷-اسراء، آیه ۲۳ 

۸-عنکبوت، آیه ۸

۹-الصحیفه السجّادیّه، ص ۱۳۵

۱۰-خوانساری، محمد، شرح غررالحکم و دررالکلم آمدی، ج۶، ص ۴۳۸

۱۱-الکافى، ج ۸، ص ۱۵۰

۱۲-بحارالأنوار، ج ۴۳، ص ۲۹۴-۲۶۰

۱۳-وسائل الشیعه، ج ۵، ص ۱۲۶

۱۴-کتاب من لایحضره الفقیه، ج ۳، ص ۴۸۲؛ 

۱۵-محجه البیضاء، ج ۳، ص ۳۶۶

۱۶-بحار الانوار، ج۱۰۱، ص۹۲

۱۷-مکارم الاخلاق، ص ۱۱۴

۱۸-بحار الأنوار، ج ۶۰، ص ۳۶۲

کلمات کلیدی: 

Plain text

  • تگ‌های HTML مجاز:
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
4 + 15 =
*****