زمان شکلگیری دولت صهیونیست
صهیونیسم و شکلگیری صهیونیسم ماجرایی است که نوعی اندیشه موعودگرایانه در آن است تا الان نگاه ما به صهیون ها تنها بخاطر جرم و جنایت و فساد و اشغالگری بوده است در صورتی که شکلگیری این جریان از اندیشه موعودگرایانه بنی اسرائیل به ماشیح نشأت گرفته است هر چند با بررسی تاریخ در مییابیم که یهود حضرت عیسی علیهالسلام را به حاکم رومی تحویل و برخلاف آن چه در قرآن و ائمه علیهمالسلام در مورد عروج آسمانی او فرمودند، آنها معتقدند که عیسی علیهالسلام به صلیب کشیده شد. در گذر تاریخ وقتی بنی اسرائیل با انجام فسق و ظلم و مفسدههای فراوان محکوم شدند به تازیانه خداوند و خدا امپراطور بابل را بر آنها مسلط کرد که معبد سلیمان را نابود و بسیاری از یهودیان را نابود و عدهای را به اسارت به بابل برد، و پیامبران به آن ها گفتند که این عقوبت فسق و فجور و نافرمانی است و اسارت و پراکندگی از تقدیر شماست و زمان زیادی این امر به طول انجامید و یهودیان در دوران اسارت قبول کرده بودند که تبعید و پراکندگی تقدیر آنهاست و آنها باید در انتظار ماشیح بمانند تا او آنها را از این پراکندگی و انتظار نجات دهد. و البته امروز هم بسیاری از فرقههای ارتدوکس یهودی که با کشتار مردم غزه مخالف بودند بر همین اعتقاد بودند که پراکندگی و منتظر ماشیح بودن را از مقدرات خود میدانستند و باید بدانیم که در آن زمان مشی و خویِ صهیونیستی وجود نداشت بلکه از زمانی که یهود اراده کرد این تقدیر را زیر پا بگذارد و برای خود دولت تشکیل دهد یهودیت صهیونیستی شکل گرفت. بنابراین صهیونیسم برخاسته از نگاه موعودگرایانه بنی اسرائیل است یهودیت خود را میراثدار معبد سلیمان دانسته که برای پاک شدن خود باید آن را در محل مسجد الاقصی بنا کنند و خود را در آن تطهیر سازند. و البته که باید یهود سرنوشت و تقدیر خود را میپذیرفت و به جای آن که برای خود اورشلیمی در خارج بنا کند و به اشغال سرزمین فلسطین بپردازد، اورشلیم را در ذهن و قلبش پاس می داشت[1].
[1]. خلاصهای از سخنرانی اسماعیل شفیعی سروستانی در مورد یهود